گفت: «به یاد داری، هنگامیکه (برای استراحت) به کنار آن تخته سنگ پناه بردیم، من (در آنجا) ماهی را فراموش کردم؛ و جز شیطان (کسی) آن را از یاد من نبرد تا به یادش باشم، و ماهی بطرز شگفت آوری راه خود را در دریا پیش گرفت».
English Sahih:
He said, "Did you see when we retired to the rock? Indeed, I forgot [there] the fish. And none made me forget it except Satan – that I should mention it. And it took its course into the sea amazingly." (Al-Kahf [18] : 63)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
آن جوان گفت: دیدی وقتی به آن صخره پناه بردیم چه اتفاقی افتاد؟! همانا من فراموش کردم که موضوع ماهی را به تو بگویم، و جز شیطان کسی از یادم نبرد که آن را برایت بگویم، که ماهی زنده شد، و راهی شگفت در دریا در پیش گرفت.
2 Islamhouse
[یوشع] گفت: «به یاد داری هنگامی که [برای استراحت] به کنار آن تختهسنگ جای گرفتیم، من [در آنجا داستان زنده شدن] ماهی را فراموش کردم [که به تو بگویم] و جز شیطان، [کسی] مرا از یادآورىِ آن [داستان] به فراموشى نینداخت و ماهی به طرزی شگفتآور راهش را در دریا پیش گرفت».
3 Tafsir as-Saadi
Please check ayah 18:82 for complete tafsir.
4 Abdolmohammad Ayati
گفت: آيا به ياد دارى آنگاه را كه در كنار آن صخره مكان گرفته بوديم؟ من ماهى را فراموش كردهام. و اين شيطان بود كه سبب شد فراموشش كنم و ماهى به شيوهاى شگفتانگيز به دريا رفت
5 Abolfazl Bahrampour
گفت: آيا به ياد دارى؟ وقتى كنار آن صخره جا گرفته بوديم، من [به آب افتادن] ماهى را فراموش كردم [كه با تو بگويم] و جز شيطان فراموشم نساخت از اين كه يادآور آن شوم، و ماهى به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت
6 Baha Oddin Khorramshahi
گفت ملاحظه کن، وقتی که در کنار آن تختهسنگ آرام گرفتیم، من [داستان] ماهی را فراموش کردم و جز شیطان آن را از یاد من نبرد که [به شما] بگویم و [آن ماهی] با کمال شگفتی راهش را به میان دریا در پیش گرفت
7 Hussain Ansarian
خدمت گزارش گفت: آیا ندانستی چون کنار آن سنگ جای گرفتیم، من ماهی را از یاد بردم و آن با وضعی شگفت انگیز راه خود را در دریا گرفت و رفت، و جز شیطان از خاطرم نبرد که آن را به یاد داشته باشم
8 Mahdi Elahi Ghomshei
وی گفت: در نظر داری آنجا که بر سر سنگی منزل گرفتیم؟ من (آنجا) ماهی را فراموش کردم و آن را جز شیطان از یادم نبرد و شگفت آنکه ماهی بریان راه دریا گرفت و برفت
9 Mohammad Kazem Moezzi
گفت آیا دیدی گاهی که جای گرفتیم نزدیک آن سنگ همانا فراموش کردم ماهی را و فراموشم نکرد جز شیطان از آنکه به یاد آرمش و برگرفت راه خود را در دریا شگفت
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
گفت: «ديدى؟ وقتى به سوى آن صخره پناه جستيم، من ماهى را فراموش كردم، و جز شيطان، [كسى] آن را از ياد من نبرد، تا به يادش باشم، و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
گفت: «آیا دیدی؟ چون سوی آن صخره پناه جستیم، من بیگمان آن ماهی را فراموش کردم و جز شیطان (کسی) آن را از یادم نبرد، که به یادش باشم، و به گونهای شگفتانگیز خود راه راهوارش در دریا را پیش گرفت.»
12 Mohsen Gharaati
او گفت: «آیا به یاد دارى که ما، جایى [لب دریا ایستادیم و براى رفع خستگى] پشت به صخرهها دادیم؟ من فراموش کردم [ماجرای] ماهى را [براى تو بگویم] و کسى جز شیطان آن را از یاد من نبرد، تا آن را یادآورى کنم و در [کمال] شگفتى، ماهى راه خود را در دریا پیش گرفت [و رفت]!»
13 Mostafa Khorramdel
(خدمتکارش) گفت: به یاد داری وقتی را که به آن صخره رفتیم (و استراحت کردیم)! من (بازگو کردن جریان عجیب زنده شدن و به درون آب شیرجه رفتن) ماهی را از یاد بردم (که در آنجا جلو چشمانم روی داد!). جز شیطان بازگو کردن آن را از خاطرم نبرده است. (بلی! ماهی پس از زنده شدن) به طرز شگفتانگیزی راه خود را در دریا پیش گرفت
14 Naser Makarem Shirazi
گفت: «به خاطر داری هنگامی که ما (برای استراحت) به کنار آن صخره پناه بردیم، من (در آن جا) فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم -و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد- و ماهی بطرز شگفتآوری راه خود را در دریا پیش گرفت!»
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
[شاگردش] گفت: آيا به ياد دارى آنگاه كه به آن سنگ جاى گرفته بوديم؟ من [داستان به دريا افتادن] ماهى را فراموش كردم [كه با تو بگويم]، و جز شيطان فراموشم نساخت از اينكه آن را ياد كنم، و به شيوهاى شگفت راه خود را در دريا پيش گرفت