حَتّٰىٓ اِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِيْ عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَّوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ەۗ قُلْنَا يٰذَا الْقَرْنَيْنِ اِمَّآ اَنْ تُعَذِّبَ وَاِمَّآ اَنْ تَتَّخِذَ فِيْهِمْ حُسْنًا ( الكهف: ٨٦ )
Hattaaa izaa balagha maghribash shamsi wajadahaaa taghrubu fee 'aynin hami'a tinw wa wajada 'indahaa qawmaa; qulnaa yaa Zal Qarnaini immaaa an tu'az ziba wa immaaa an tattakhiza feehim husnaa
حسین تاجی گله داری:
تا آن که به غروب گاه آفتاب رسید، (چنین به نظرش رسید) که خورشید در چشمهای گِل آلود و سیاه غروب میکند، و در آنجا مردمی را یافت، گفتیم: «ای ذوالقرنین! یا (آنان را) مجازات میکنی، و یا روش خوبی دربارۀ آنها انتخاب مینمایی».
English Sahih:
Until, when he reached the setting of the sun [i.e., the west], he found it [as if] setting in a body of dark water, and he found near it a people. We [i.e., Allah] said, "O Dhul-Qarnayn, either you punish [them] or else adopt among them [a way of] goodness." (Al-Kahf [18] : 86)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و در زمین حرکت کرد تا اینکه به پایان زمین از سمت غروبگاه خورشید رسید که آن را دید گویی در چشمهای داغ و دارای گل سیاه غروب میکند، و نزدیک غروبگاه خورشید مردمی کافر را دید، آنگاه به او اختیار دادیم و گفتیم: ای ذوالقرنین، یا اینها را با قتل یا غیر آن عذاب میکنی، یا به آنها نیکی میکنی.