وَلَقَدْ اَرْسَلْنَآ اِلٰى ثَمُوْدَ اَخَاهُمْ صٰلِحًا اَنِ اعْبُدُوا اللّٰهَ فَاِذَا هُمْ فَرِيْقٰنِ يَخْتَصِمُوْنَ ( النمل: ٤٥ )
walaqad
وَلَقَدْ
And certainly
و بيترديد
arsalnā
أَرْسَلْنَآ
We sent
فرستاديم
ilā
إِلَىٰ
to
به سوی
thamūda
ثَمُودَ
Thamud
ثمود
akhāhum
أَخَاهُمْ
their brother
برادرشان
ṣāliḥan
صَٰلِحًا
Salih
صالح
ani
أَنِ
that
كه
uʿ'budū
ٱعْبُدُوا۟
"Worship
بپرستيد
l-laha
ٱللَّهَ
Allah"
خداوند
fa-idhā
فَإِذَا
Then behold!
پس ناگهان
hum
هُمْ
They
ايشان
farīqāni
فَرِيقَانِ
(became) two parties
دو دسته
yakhtaṣimūna
يَخْتَصِمُونَ
quarreling
ستیزه می کنند
Wa laqad arsalnaaa ilaa Samoda akhaahum Saalihan ani'budul lahha fa izaa hum fareeqaani yakhtasimoon
حسین تاجی گله داری:
و به راستی به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم که: الله یگانه را بپرستید، آنگاه آنها دو گروه شدند که به مخاصمه پرداختند.
English Sahih:
And We had certainly sent to Thamud their brother Saleh, [saying], "Worship Allah," and at once they were two parties conflicting. (An-Naml [27] : 45)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و به تحقیق که بهسوی ثمود برادر نسبیشان صالح علیه السلام را فرستادیم که تنها الله را عبادت کنید، بهناگاه پس از دعوت او به آنها دو گروه شدند: گروه مؤمن، و دیگری کافر که با هم تنازع میکردند که کدامیک برحق است.