و کسانی را که ایمان آورده، و پرهیزگار بودند، نجات دادیم.
English Sahih:
And We saved those who believed and used to fear Allah. (An-Naml [27] : 53)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و کسانی از قوم صالح را که ایمان آوردند، و با اجرای اوامر و اجتناب از نواهی الله از او تعالی میترسیدند نجات دادیم.
2 Islamhouse
و کسانی را که ایمان آورده و پرهیزگار بودند، [همراه صالح] نجات دادیم.
3 Tafsir as-Saadi
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ و به راستي به سوي قوم ثمود برادرشان صالح را فرستاديم، كه خدا را بپرستيد. اما آنان به دو گروه تقسيم شدند كه با هم ستيزه ميكردند. قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [صالح] گفت: «اي قوم من! چرا با شتاب گناه و بدي را پيش از نيكي ميجوئيد؟ چرا از خداوندآمرزش نميخواهيد تا مورد رحمت قرار گيريد؟!». قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ گفتند:«ما تو و كساني را كه با تو هستند به فال بد گرفتهايم». گفت:«فال بدتان نزد خداوند است، بلكه شما گروهي هستيد كه آزموده ميشويد». وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ و در آن شهر نه نفر بودند كه در زمين فساد ميكردند و در اصلاح [آن] نميكوشيدند. قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ گفتند:«براي همديگر سوگند بخوريد كه بر صالح و خانوادهاش شبيخون ميزنيم، سپس به وارثش ميگوييم: هنگام هلاكت خانوادهاش حاضر نبودهايم و ما راستگوييم». وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ و نقشه كشيدند، و ما هم چارهانديشي كرديم، در حالي كه آنان خبر نداشتند. فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ پس بنگر سرانجام حيلهورزي آنان چگونه بود! ما آنان و قومشان را همگي نابود كرديم. فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ پس اين خانههاي آنان است كه به سزاي آنكه ستم كردند فرو تپيده است. بيگمان در اين [ماجرا] براي گروهي كه ميدانند نشانهاي هست. وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ و كساني را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، نجات داديم. (45) خداوند متعال خبر میدهد که صالح را به سوی قبیلۀ معروف ثمود فرستاد که از نسل و خاندان آنها بود. او آنها را فرمان داد که فقط خدای را بپرستند، و انبازان و بتها را رها کنند. (﴿فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ﴾) اما آنان به دو گروه تقسیم شدند؛ برخی مؤمن، و برخی کافر شدند که بیشترشان کافر بودند؛ واین دو گروه، با هم به ستیز و کشمکش پرداختند. (46) (﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ﴾) صالح گفت: چرا قبل از انجام نیکیها که به سببِ آن احوال شما سامان مییابد، و امور دینی و دنیاییتان بهبود مییابد، در انجامِ بدیها شتاب میورزید، و به آن علاقهمندید؟ حال آنکه دلیلی وجود ندارد که کارهای بد را انجام دهید؟ (﴿لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ﴾) چرا از خداوند آمرزش نمیخواهید، و از شرکورزی و گناهانتان توبه نکرده، و دعا نمیکنید تا آمرزیده شوید؟ (﴿لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾) باشد که مورد رحمت قرار گیرید؛ زیرا رحمت خداوند، به نیکوکاران نزدیک است؛ و هرکس از گناهان توبه نماید، از نیکوکاران است. (47) (﴿قَالُواۡ﴾) آنها با تکذیب و مخالفت، به پیامبرشان صالح گفتند: (﴿ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ﴾) ما، تو و کسانی را که با تو هستند، به فال بد گرفتهایم. آنها، صالح و مؤمنانی را که همراه او بودند، عامل به دست نیاوردن خواستههای دنیوی خود میدانستند. صالح به آنها گفت: (﴿طَٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ﴾) آنچه خداوند شما را به آن گرفتار نموده است، به سببِ گناهانتان میباشد. (﴿بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ﴾) بلکه شما قومی هستید که با نعمت و شادی، و زیان و سود، و خیر و شر آزموده میشوید تا معلوم شود که آیا از گناهان دست میکشید و توبه میکنید، یا نه؟ پس شیوه و عادت آنها، در تکذیب کردن پیامبرشان، و روبهرو شدن با وی، اینگونه بود. (48) (﴿وَكَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ﴾) و در شهر بزرگی که قوم صالح درآن زندگی میکرد، و صالح نیز در آن به سر میبرد، (﴿تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ﴾) نُه نفر بودند که فساد و تباهی نمودن در زمین، تبدیل به ویژگی آنان شده بود، و آنها در صدد اصلاح نبودند، بلکه دایماً آمادۀ دشمنی ورزیدن با صالح، و عیبجویی از دینش، و دعوت کردنِ قوم خود به سوی مبارزه با وی بودند. همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿فَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ وَلَا تُطِيعُوٓاۡ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ﴾ پس، از خدا بترسید، و از من اطاعت کنید، و از فرمان تباهکاران اطاعت نکنید، آنهایی که در زمین فساد و تباهی میکنند، و به اصلاح نمیکوشند. (49) آنها پیوسته در این حالت زشت بودند تا جایی که دشمنی آنها با صالح به جایی رسید که (﴿تَقَاسَمُواۡ﴾) با یکدیگر قسم خوردند، و هر یک برای دیگری سوگند یاد کرد، (﴿لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ﴾) که شبانه بر صالح و خانوادهاش حمله میکنیم، و آنها را به قتل میرسانیم، (﴿ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ﴾) و وقتی که ولیّ و وارث او، علیه ما بپا خاست، و ادعا کرد که ما، او و خانوادهاش را کشتهایم، این قضیه را نفی میکنیم، و سوگند میخوریم، (﴿مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ﴾) که ما هنگام هلاکت خانوادهاش، حاضر نبودهایم، و ما راستگوییم. آنها بر این مسئله با هم اتفاق کردند. (50) (﴿وَمَكَرُواۡ مَكۡرٗا﴾) و آنها برای کشتن صالح و خانوادهاش، به صورت پنهانی نقشه کشیدند، و به خاطر ترس از اولیای صالح، این نقشه را از قومشان پنهان داشتند. (﴿وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا﴾) و ما هم برای یاری کردن پیامبرمان صالح -علیه السلام- و آسان نمودن کارهایش، و هلاک کردنِ قوم تکذیبکنندهاش، نقشه کشیدیم، (﴿وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ﴾) درحالی که آنها نمیفهمیدند. (51) (﴿فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ﴾) پس بنگر سرانجامِ حیلهورزیِ آنان چگونه شد! آیا به هدفشان دست یافتند؟ و با این حیلهورزی، به خواستۀ خود رسیدند؟ یا نقشههایشان نقش بر آب شد؟! بنابراین فرمود: (﴿أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ﴾) ما آنها و قومشان را نابود کردیم، و آنها را ریشه کن نمودیم. پس صدای تند عذاب، آنها را فرا گرفت، و همه هلاک و نابود شدند. (52) (﴿فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ﴾) این، خانههای آنان است که سقفهایش بر دیوارهای آن منهدم شده، و از ساکنان خالی گردیده است، و دیگر کسی آنجا اقامت ندارد.(﴿بِمَا ظَلَمُوٓاۡ﴾) این، سرانجامِ ستم و شرک ورزیدن آنها به خدا، و فسادشان در زمین است. (﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ﴾) بیگمان در این ماجرا، برای گروهی که حقایق را میدانند، و در عملکرد خدا دربارۀ دوستان و دشمنانش میاندیشند، نشانه و عبرتی است که از آن درس عبرت میگیرند، و میدانند که سرانجام ستم، نابودی و هلاکت؛ و سرانجامِ ایمان و عدالت، نجات و موفقیت است. (53) بنابراین فرمود: (﴿وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ وَكَانُواۡ يَتَّقُونَ﴾) و کسانی را نجات دادیم که به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبران و روز قیامت و تقدیر خیر و شر ایمان آوردند؛ و از شرک و گناهان پرهیز کردند؛ و از خدا و پیامبرانش اطاعت نمودند.
4 Abdolmohammad Ayati
آنهايى را كه ايمان آورده بودند و پرهيزگار بودند، نجات داديم
5 Abolfazl Bahrampour
و كسانى را كه ايمان آورده و پرهيزكارى مىكردند نجات داديم
6 Baha Oddin Khorramshahi
و کسانی را که ایمان آوردند و پروا و پرهیز ورزیدند نجات دادیم
7 Hussain Ansarian
و آنان را که ایمان آوردند و همواره پرهیزکاری می کردند، نجات دادیم
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و (از آن قوم) اهل ایمان را که پرهیزکار و خدا ترس بودند همه را (از عذاب) نجات دادیم
9 Mohammad Kazem Moezzi
و نجات دادیم آنان را که ایمان آوردند و پرهیزکاری میکردند
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و كسانى را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند رهانيديم
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و کسانی را که ایمان آوردهاند و پرهیزگاری میکردهاند رهانیدیم
12 Mohsen Gharaati
و مؤمنان و کسانى را که اهل پروا بودند، نجات دادیم
13 Mostafa Khorramdel
و ما کسانی را نجات دادیم که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند
14 Naser Makarem Shirazi
و کسانی را که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند نجات دادیم
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و آنان را كه ايمان آوردند و پرهيزگارى مىكردند رهانيديم