او هنگامی به شهر وارد شد که اهل آن در غفلت بودند، ناگهان دو مرد را دید با هم نزاع (و جنگ) میکردند، یکی از آنها از پیروان او بود، و دیگری از دشمنانش، پس آن که از پیروان او بود بر (علیه) کسیکه از دشمنانش بود از وی یاری خواست. پس (موسی) به او مشت (محکمی) زد و کارش را ساخت، (و مُرد، موسی) گفت: «این از عمل شیطان بود، بیگمان او دشمن گمراهکنندۀ آشکاری است».
English Sahih:
And he entered the city at a time of inattention by its people and found therein two men fighting: one from his faction and one from among his enemy. And the one from his faction called for help to him against the one from his enemy, so Moses struck him and [unintentionally] killed him. [Moses] said, "This is from the work of Satan. Indeed, he is a manifest, misleading enemy." (Al-Qasas [28] : 15)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و موسی علیه السلام هنگام استراحت مردم در خانههایشان وارد شهر شد، آنگاه دو مرد را دید که با یکدیگر منازعه و زد و خورد میکنند، یکی از آنها از بنیاسرائیل قوم موسی، و دیگری از قِبط قوم فرعون دشمن موسی علیه السلام بود، پس کسیکه از قومش بود از موسی علیه السلام خواست که او را در برابر کسیکه از قبط و دشمنش بود یاری رساند، پس موسی مشتی به قبطی زد، و بهسبب قدرت آن ضربه او را کشت، موسی علیه السلام گفت: این امر از آراستن و فریبکاری شیطان است، بهراستیکه شیطان برای کسیکه از او پیروی کند دشمنی گمراهکننده و آشکار است، پس کاری که از جانب من حاصل شد بهسبب دشمنی او، و بهسبب این است که گمراهکننده است و میخواهد مرا گمراه کند.
2 Islamhouse
هنگامی که مردم [مشغول استراحت و] بیخبر بودند، موسی [مخفیانه] وارد شهر شد و دو مرد را دید که با یکدیگر درگیر شدهاند. یکی از آنان [از قوم بنیاسرائیل و] از دوستان موسی بود و دیگری [قِبطی بود و] از دشمنانش. کسی که از دوستان او بود، علیه دشمنش از موسی یاری خواست؛ [موسی] مشت [محکمی] به وی زد و او را از پای درآورد [آنگاه] گفت: «این کار شیطان بود. حقا که او دشمن [انسان و] گمراهکنندۀ آشکاری است».
3 Tafsir as-Saadi
Please check ayah 28:51 for complete tafsir.
4 Abdolmohammad Ayati
بىخبر از مردم شهر به شهر داخل شد. دو تن را ديد كه با هم نزاع مىكنند. اين يك از پيروانش بود و آن يك از دشمنانش. آن كه از پيروانش بود بر ضد آن ديگر كه از دشمنانش بود از او يارى خواست. موسى مشتى بر او نواخت و او را كشت. گفت: اين كار شيطان بود. او به آشكارا دشمنى گمراهكننده است
5 Abolfazl Bahrampour
و او در وقت سرگرمى اهل شهر، وارد آن جا شد و دو مرد را ديد كه زد و خورد مىكردند يكى از پيروان او و ديگرى از دشمنانش بود. آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسى كه دشمنش بود از وى استمداد كرد. پس موسى مشتى بر او زد و كارش را ساخت. گفت: اين كار شيطان است، چ
6 Baha Oddin Khorramshahi
و او در هنگامی که مردم شهر [سرگرم و] بیخبر بودند وارد شهر شد، آنگاه در آنجا دو مرد را یافت که با هم سخت ستیزه میکردند این یک از پیروانش، و آن یک از دشمنانش [بود]، آنگاه کسی که از پیروانش بود، در برابر کسی که از دشمنانش بود، از او یاری خواست، پس موسی مشتی به او زد که کارش ساخته شد [موسی تکان خورد و] گفت این کار شیطان بود، که او دشمن و گمراهکنندهای آشکار است
7 Hussain Ansarian
و [موسی] به شهر وارد شد در حالی که اهل آن [در خانه ها استراحت می کردند و از آنچه در شهر می گذشت] بی خبر بودند، پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به قصد نابودی یکدیگر] زد و خورد می کردند، این یک از پیروانش، و آن دیگر از دشمنانش، آنکه از پیروانش بود از موسی بر ضد کسی که از دشمنانش بود درخواست یاری کرد، پس موسی مشتی به او زد و او را کشت، گفت: این [نزاع میان آن دو] از عمل شیطان است، قطعاً او گمراه کننده و دشمنی اش آشکار است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و موسی (روزی) بیخبر اهل مصر به شهر در آمد، آنجا دید که دو مرد با هم به قتال مشغولند، این یک از شیعیان وی (یعنی از بنی اسرائیل) بود و آن یک از دشمنان (یعنی از فرعونیان) بود، در آن حال آن شخص شیعه از موسی دادخواهی و یاری بر علیه آن دشمن خواست، موسی مشتی سخت بر آن دشمن زد، قضا را بدان ضربت او را کشت. موسی گفت: این کار از فریب و وسوسه شیطان بود (تا این کافر ظالم را با مؤمنی به قتال برانگیخت و عاقبت به هلاکت رسید) که دشمنی شدید شیطان و گمراه ساختن آدمیان به سختی آشکار است
9 Mohammad Kazem Moezzi
و در آمد به شهر هنگام غفلتی از مردمش پس یافت در آن دو مرد که کارزار میکردند این از دوستانش بود و آن از دشمنانش پس یاری جست از او آنکه از پیروانش بود بر آنکه از دشمنانش بود پس مشتی نواخت بر او موسی که کارش را ساخت گفت این از کار شیطان بود همانا او دشمنی است گمراهکنندهای آشکار
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و داخل شهر شد بىآنكه مردمش متوجه باشند. پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت: يكى، از پيروان او و ديگرى از دشمنانش [بود]. آن كس كه از پيروانش بود، بر ضد كسى كه دشمن وى بود، از او يارى خواست. پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت. گفت: «اين كار شيطان است، چرا كه او دشمنى گمراهكننده [و] آشكار است.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و داخل شهر شد، بر (آستانهی) دمی از غفلت اهلش. پس دو مرد را یافت (که) با هم کشتار میکنند؛ (یکی از) این (دو مرد) از پیروانش و این (دیگری) از دشمنانش (بود). پس آن کس که از پیروانش بود، بر (ضدّ) کسی که از دشمنانش بود، از او یاری خواست. پس موسی مشتی پُر [:محکم] بدو نواخت. پس او را (ناخواسته) کشت (و) گفت: «این (نزاع و کشتن ناخواسته) کار شیطان است، چرا که او بیچون دشمنی گمراهکنندهی آشکارگر است.»
12 Mohsen Gharaati
و موسی وارد شهر شد، در حالی که مردم بیخبر بودند. در آنجا به دو مرد برخورد که با یکدیگر زد و خورد میکردند، این یکی از طرفداران موسی و آن [دیگری] از دشمنانش بود. پس آن که از پیروان موسی بود، از او در برابر دشمنش یاری خواست. پس موسی مشتی بر [سینهی] او زد که کار او را ساخت. موسی گفت: «این [درگیری شما] از کار شیطان بود. او دشمنِ گمراه کنندهی آشکاری است.»
13 Mostafa Khorramdel
موسی (از قصر فرعون، رهسپار کوچه و بازار پایتخت مملکت شد) و بدون این که اهالی شهر مطّلع شوند، وارد آنجا گردید. در شهر دید که دو مرد میجنگند که یکی از قبیلهی او (بنیاسرائیلیها) و دیگری از دشمنان او (یعنی از طائفهی قبطیهای جانبدارِ فرعون) است. فردی که از قبیلهی او بود، علیه کسی که از دشمنانش بود، از موسی کمک خواست (و موسی کمکش کرد) و مشتی بدو زد و او را کشت! موسی گفت: این از عمل شیطان بود (چرا که با وسوسهی خود بر سر خشمم آورد و غافلگیرم کرد). واقعاً او دشمن گمراه کنندهی آشکاری است
14 Naser Makarem Shirazi
او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند؛ یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود؛ موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد)؛ موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراهکننده آشکاری است»
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و به آن شهر- مصر- هنگام غفلت مردمش- هنگام تعطيل كه به لهو و بازى مشغول بودند- در آمد، و دو مرد را ديد كه با يكديگر پيكار مىكردند، اين يك از پيروان وى- بنى اسرائيل- بود و آن يك از دشمنانش- فرعونيان-. پس آن كه از پيروانش بود بر آن كه از دشمنانش بود از وى يارى خواست. پس موسى او