الم الف، لام، ميم.
تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ اين آيه هاي کتاب حکمت آميز است.
هُدًى وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِينَ هدايت و رحمتي است براي نيکوکاران.
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ کساني که نماز را بر پاي مي دارند و زکات مي پردازند و آنان به آخرت يقين دارند.
أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ اينان از ]سوي[ پروردگارشان از هدايت برخوردار هستند و ايشان قطعاً رستگارند.
مکي و 34 آيه است
بسم الله الرحمن الرحيم
(2) خداوند به اهمیّت و عظمت آیات قرآن اشاره نموده و میفرماید آیات آن پرمحتوا و استوار هستند، و از سوی خداوند با حکمت و دانا آمدهاند. و از جملۀ استواری و حکمت آمیز بودن آن، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1- آیات قرآن با مختصرترین و شیواترین کلمات آمدهاند و بر بزرگترین و بهترین معانی و مفاهیم دلالت مینمایند. 2- آیات قرآن از تغییر و تحریف و کم شدن و افزون گشتن مصون و محفوظ میباشند. 3- همۀ اخباری که در مورد گذشتگان یا آیندگان در آن آمده، و امور غیبی که از آن خبر داده است، مطابق با واقعیت است؛ و هیچ کتابی از کتابهای الهی با آن مخالفت نکرده، و هیچ پیامبری مخالف آن را نیاورده است. و هیچ دانش محسوس یا معقول صحیحی نبوده و نخواهد بود که با آنچه قرآن آورده است تناقض داشته باشد. 4- هرآنچه که آیات قرآن به آن دستور میدهند، مصلحت محض است، یا منفعت و مصلحت آن بیشتر است. و از هیچ چیزی نهی نکردهاند مگر اینکه فساد محض است یا فساد آن بیشتر است. و در بسیاری مواقع، آیات قرآنی به چیزی فرمان میدهند و حکمت و فایدۀ آن را نیز بیان میکنند، و از چیزی نهی میکنند و زیان آن را هم بیان میدارند. 5- آیات قرآن، هم به ترغیب و تشویق پرداختهاند و هم بیم دادهاند، و موعظهای رسا هستند که افراد فرهیخته به وسیلۀ آن اصلاح میشوند. 6- آیات تکراری قرآن از قبیل: قصهها و احکام و امثال آن با هم موافقاند و تناقض و تضادی در آنها نیست، و هر اندازه فرد هوشمند بیشتر در آن تدبر نماید و در آن بیندیشد، از هماهنگی و همسانی آن حیرت زده میگردد، و یقین پیدا خواهد کرد که این قرآن از سوی خداوند حکیم و ستوده نازل شده است. با اینکه خداوند حکیم است، و به هر اخلاق پسندیدهای فرا میخواند، و از هر اخلاق زشتی نهی میکند؛ اما بیشتر مردم از رهنمود شدن با قرآن محروم هستند، و از ایمان آوردن به آن و عمل کردن به احکام آن رویگردان میباشند، مگر کسی که خداوند به او توفیق دهد، و وی را از شر شیطان مصون بدارد؛ و آنها کسانی هستند که عبادت پروردگارشان را به خوبی انجام میدهند، و با بندگان او نیکی میکنند.
(3) قرآن برای نیکوکاران مایۀ هدایت است، و آنها را به راه راست هدایت مینماید، و آنان را از راههای جهنم دور میگرداند. (﴿وَرَحۡمَةٗ﴾) و برایشان رحمتی است که بهوسیلۀ آن به سعادت هر دو جهان، و خیر فراوان و پاداش زیاد و شادی بیکران دست مییابند، و گمراهی و بدبختی از آنها دور میشود.
(4) سپس نیکوکاران را چنین توصیف کرد که آنها دارای علم و آگاهی کامل هستند، و آن یقینی است که موجب عمل و ترس از عذاب خدا میشود، از این رو آنها از گناهان دوری مینمایند. و آنها را به عمل و انجام کارهای شایسته توصیف کرد، و از میان همۀ اعمال دو عمل برتر را بهطور ویژه بیان نمود و فرمود: (﴿يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ﴾) نماز را برپای میدارند که مشتمل بر اخلاص و مناجات با خدا، و پرستش خداوند با قلب و زبان و اعضا است، و آدمی را بر انجام سایر کارها کمک میکند. (﴿وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ﴾) و زکات را میپردازند. کسی که زکات را میپردازد، از صفتهای زشت پاک میگردد و به برادر مسلمانش فایده میرساند و نیاز او را برطرف مینماید، و با دادن زکات روشن میشود که محبت خدا را بر محبت مال ترجیح میدهد. پس مالی را که دوست دارد، در راستای طلب آنچه که از مال بیشتر دوست دارد و آن طلب خشنودی خداست، بیرون میکند و به نیازمندان میدهد.
(5) (﴿أُوۡلَٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدٗى مِّن رَّبِّهِمۡ﴾) نیکوکاران که هم علم دارند و هم عمل میکنند، بر هدایت بزرگی قرار دارند، و این هدایت از سوی پروردگارشان به آنها رسیده است؛ پروردگاری که همواره آنها را با نعمتهایش پرورش میدهد، و عذاب را از آنها دور مینماید. هدایتی که خداوند آنها را از آن برخوردار نموده؛ از جمله تربیت ویژۀ خداوند است که دوستانش را برآن تربیت مینماید، و این برترین نوع تربیت است. (﴿وَأُوۡلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ﴾) و ایشان رستگارند، و خشنودی پروردگار و پاداش دنیوی و اخروی خود را دریافتهاند، و از خشم و عذاب خدا در امان ماندهاند؛ چون آنها راه رستگاری را درپیش گرفتهاند، که برای رسیدن به موفقیت جز آن راهی وجود ندارد. هنگامی که خداوند از کسانی یاد کرد که به وسیلۀ قرآن هدایت شدهاند و به آن روی آوردهاند، به ذکر کسانی پرداخت که از قرآن روی گردانیده و از آن بهرهای نبردهاند؛ و بیان فرمود که سزای چنین اشخاصی را اینگونه مقرّر کرده که آنها به جای پذیرش قرآن، هر سخن باطلی را بپذیرند؛ پس ارزشمندترین سخنان و بهترین گفتار را ترک نموده، و به جای آن به فرومایهترین و قبیحترین گفتار روی بیاورند. بنابر این فرمود: