و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و آزارشان را و اگذار (و به آنان اعتنای نکن) و بر الله توکل کن، و الله (به عنوان) کارساز (و مدافع) بسنده است.
English Sahih:
And do not obey the disbelievers and the hypocrites and disregard their annoyance, and rely upon Allah. And sufficient is Allah as Disposer of affairs. (Al-Ahzab [33] : 48)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و از کافران و منافقان در بازداشتن از دین الله که به آن فرا میخوانند اطاعت نکن، و از آنها روی گردان، شاید این کار موثرتر باشد به اینکه به آنچه برایشان آوردهای ایمان آورند، و در تمام کارهایت؛ از جمله پیروزی بر دشمنانت بر الله توکل کن، و الله به عنوان نگهبان کافی است که بندگان در تمام کارهایشان در دنیا و آخرت بر او توکل کنند.
2 Islamhouse
و از کافران و منافقان اطاعت نکن و به آزارشان بیتوجه باش و بر الله توکل کن؛ و همین بس که الله [یاور و] کارگزار تو باشد.
3 Tafsir as-Saadi
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا؛ اي پيامبر ، ما تو را فرستاديم تا شاهد و مژده دهنده و بيم دهنده باشي. وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا؛ و مردم را به فرمان خدا به سوي او بخواني ، و چراغي تابناک باشي. وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا؛ و مؤمنان را بشارت ده که از سوي خدا برايشان فضيلتي بزرگ آمده است. وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا؛ از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را واگذار و بر خدا توکل کن ،که خدا کارسازي را بسنده است. (45) چیزهایی که خداوند پیامبرش را به آن توصیف کرده است، مقصود و چکیده و اصول رسالت او میباشند که به ایشان اختصاص داده شدهاند، و آن پنج چیز میباشند: یکی اینکه (﴿شَٰهِدٗا﴾) پیامبر بر کارهای خیر و شری که امّت انجام میدهد، گواه است، همان گونه که خداوند متعال فرموده است:﴿لِّتَكُونُواۡ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ تا شما بر مردم گواه باشید، و پیامبر [نیز] بر شما گواه باشد. ﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا﴾ پس چگونه خواهد بود آنگاه که از هر امّتی گواهی بیاوریم، و تو را بر اینها به عنوان گواه بیاوریم. پس ایشان صلی الله علیه وسلم گواهی مقبول و عادل میباشند. دوّم و سوّم (﴿وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا﴾) پیامبر مژده دهنده و بیم دهنده میباشد، و این مستلزم آن است که پیامبر آنچه مردم را به آن مژده میدهد، و یا مردم را از آن میترساند؛ و اعمالی که سبب مژده یا ترس میشوند، بیان کند. پس کسانی که مژده داده شدهاند، مؤمنان پرهیزگاری هستند که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده و گناهان را ترک نمودهاند. پس ایشان را مژده باد که هر نوع پاداش دنیوی و دینی که نتیجۀ ایمان و تقواست، در زندگی دنیا به آنها میرسد. و نیز ایشان را مژده باد که در آخرت از نعمت جاودان و پایدار بهشت برخوردار خواهند شد. و همۀ اینها مستلزم آن است که اعمال، ویژگیهای تقوا و انواع پاداش به صورت مشروح و مفصل ذکر شوند. و بیم داده شدگان همان گناه پیشگان و مجرمان ستمگرند؛ کسانی که اهل ستمگری و جاهلیتاند، و آنها باید در دنیا از کیفرهای دنیوی و دینی که نتیجۀ جهل و ستمگری است بترسند، و از گرفتار شدن به کیفر هلاک کننده و عذاب طولانی آخرت در هراس باشند که به طور مشروح ـ این تهدید و بشارت ـ در قرآن و سنّت بیان شده است. (46) چهارم (﴿وَدَاعِيًا إِلَى ٱللَّهِ﴾) پیامبر به سوی خدا دعوت میکند؛ یعنی خداوند او را فرستاده است تا مردم را به سوی پروردگارشان فراخواند، و آنها را به نعمتهای او که برای نیکان فراهم نموده است تشویق نماید، و مردم را به عبادت و پرستش خدا که هدف از آفرینش انسانها است دستور دهد. و این مستلزم آن است که ایشان صلی الله علیه وسلم بر آنچه مردم را به آن فرا میخواند، استقامت داشته باشد؛ و آنچه را که به سوی آن دعوت میکند، به صورت مفصّل و مشروح بیان دارد؛ و خداوند را با صفات پاکش به مردم بشناساند، و او را از آنچه که سزاوار شکوهش نیست منزّه و پاک بدارد. و انواع عبودیت و بندگیها را برای مردم بیان کند؛ و از نزدیکترین راهی که انسان را به خدا میرساند دعوت کند؛ و به هر صاحب حقی، حقش را بدهد؛ و خالصانه برای خدا دعوت نماید، نه برای اینکه برای خودش جایگاهی بزرگ فراهم سازد. آنگونه که بسیاری از مردم دچار این مشکل میشوند، و در راه دعوت به سوی خود و تعظیم خویش دعوت میکنند. و همۀ اینها (﴿بِإِذۡنِهِۦ﴾) به فرمان خدای تعالی و امر و خواست و ارادۀ او انجام میگیرد. پنجم (﴿وَسِرَاجٗا مُّنِيرٗا﴾) و اینکه او صلی الله علیه وسلم چراغی تابان و روشن است. و این بیانگر آن است که مردم در ظلمت و تاریکی بزرگی قرار داشتند، و هیچ نور و روشنایی وجود نداشت که به وسیلۀ آن در تاریکی راهیاب شوند، و هیچ دانشی نبود که با آن تاریکیها زدوده شود. تا اینکه خداوند پیامبر بزرگ را فرستاد، پس به وسیلۀ او این تاریکیها را روشن ساخت، و جاهلیتها را از بین برد، و علم و دانش جایگزین آن شد. و خداوند به وسیلۀ این پیامبر بسیاری از گمراهان را به راه راست هدایت کرد. پس راه برای اهل استقامت روشن گردید، و آنها به دنبال این پیشوا حرکت کردند، و به وسیلۀ او خیر و شر را شناختند، و اهل سعادت را از اهل شقاوت تشخیص دادند، و در پرتو نور نبوت او، معبود حقیقی خود را با اوصاف پسندیده و کارهای درست و فرمانهای بجایش شناختند. (47) (﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ فَضۡلٗا كَبِيرٗا﴾) در اینجا بشارت داده شدگان را ذکر نمود، و آنها مؤمنان هستند. و هرگاه ایمان به تنهایی ذکر شود، اعمال صالح را نیز در بر دارد. و آنچه را که به آن مژده داده شدهاند نیز بیان کرد، و آن فضل بزرگ است، از قبیل: یاری شدن در دنیا و هدایت کردن قلبها و آمرزش گناهان و دور کردن مشکلات و فراوانی روزیهایی که به سوی آنان سرازیر شده است، و به دست آمدن نعمتهایی که شادی آور میباشند، و به دست آوردن رضایت پروردگارشان و پاداش او، و نجات از خشم و عذابش. و این چیزی است که موجب نشاطِ تلاش کنندگان میشود؛ زیرا وقتی پاداشی که خداوند برای کارهایشان قرار داده است بیان شود، با نشاطی بیشتر کار شایسته انجام میدهند، و از این برای درپیش گرفتن راه راست کمک میجویند. و این از جمله حکمتهای خداوند قانونگذار است. همانطور که در جایی که مردم را برحذر میدارد، کیفرهایی را که در نتیجۀ انجام کارهای ممنوع گریبانگیر آدمی میشود بیان مینماید تا اینگونه مردم را بر پرهیز از آنچه خدا حرام کرده است، یاری کند. (48) و از آنجا که گروهی از مردم مانع دعوتگران راه خدا از قبیل: پیامبران و پیروانشان میباشند، و آنان عبارتند از منافقانی که به ظاهر ایمان آوردهاند اما در باطن کافرند، نیز کافران فاجری که در ظاهر و باطن کافرند، به همین جهت خداوند پیامبرش را از اطاعت و فرمانبرداری از این دو گروه، نهی و برحذر داشت، و فرمود: (﴿وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ﴾) در هر فرمانی که تو را از راه خدا باز میدارد، از کافران و منافقان اطاعت مکن. اما این اقتضا نمیکند که مورد اذیّت و آزار قرار بگیرند، بلکه فقط از آنها پیروی مکن، (﴿وَدَعۡ أَذَىٰهُمۡ﴾) و از اذیت و آزارشان در گذر؛ چون وقتی آنها را آزار ندهی، این عمل آنان را جذب مینماید، و سبب میشود تا اسلام را بپذیرند، و از بسیاری از آزارهایی که به پیامبر و خانوادهاش میرسانند دست بکشند. (﴿وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ ﴾) و در راستای کامل نمودن کار خودت و خوار نمودن دشمنانت بر خداوند توکل کن، (﴿وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ وَكِيلٗا﴾) و خداوند به عنوان کارساز بس است، و کارهای مهم را به او بسپار که آنها را انجام میدهد و برای بندهاش آسان میگرداند.
4 Abdolmohammad Ayati
از كافران و منافقان اطاعت مكن و آزارشان را واگذار و بر خدا توكل كن، كه خدا كارسازى را بسنده است
5 Abolfazl Bahrampour
و كافران و منافقان را اطاعت نكن و آزارشان را ناديده بگير، و بر خدا توكّل كن، كه حمايت خدا كفايت مىكند
6 Baha Oddin Khorramshahi
و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را [بدون مقابله و تلافی] بگذار و بر خداوند توکل کن و خداوند کارسازی را بسنده است
7 Hussain Ansarian
و از کافران و منافقان اطاعت مکن و آزارشان را واگذار و بر خدا توکل کن، و کافی است که خدا نگهبان و کارساز [انسان] باشد،
8 Mahdi Elahi Ghomshei
ای رسول، هرگز به فرمان کافران و منافقان مباش و از جور و آزارشان درگذر و کار خود به خدا واگذار، که خدا بر کفالت و کارسازی (امور خلق) کفایت است
9 Mohammad Kazem Moezzi
و فرمانبرداری مکن کافران و دورویان را و رها کن آزردن ایشان را و توکّل کن بر خدا و بس است خدا وکیلی
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و كافران و منافقان را فرمان مبر، و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى [چون] خدا كفايت مىكند
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و کافران و منافقان را فرمان مَبَر و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد کن. و (تنها) کارسازی خدا کافی است
12 Mohsen Gharaati
و پیرو کافران و منافقان مباش و به آزارشان اعتنا مکن! و بر خدا توکل نما که خداوند براى کارسازی کافى است
13 Mostafa Khorramdel
و از کافران و منافقان فرمانبرداری مکن، و اعتنائی به اذیّت و آزارشان نداشته باش، و بر خدا تکیه کن، و همین بس که خدا حامی و مدافع باشد
14 Naser Makarem Shirazi
و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و به آزارهای آنها اعتنا منما، و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خدا حامی و مدافع (تو) است
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و كافران و منافقان را فرمان مبر و رنج و آزارشان را [كه به تو رسيد] رها كن- مكافات مكن- و بر خدا توكل كن، و خدا كارسازى بسنده است