فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطٰى فَعَقَرَ ( القمر: ٢٩ )
fanādaw
فَنَادَوْا۟
But they called
پس ندا دادند، پس به فریاد خواندند
ṣāḥibahum
صَاحِبَهُمْ
their companion
دوستشان
fataʿāṭā
فَتَعَاطَىٰ
and he took
پس دست به کار شد
faʿaqara
فَعَقَرَ
and hamstrung
پس پی کرد
Fanaadaw saahibahum fata'aataa fa'aqar
حسین تاجی گله داری:
پس آنها یار خود را صدا زدند، آنگاه (آمد و) دست بکار شد و (شتر را) پی کرد.
English Sahih:
But they called their companion, and he dared and hamstrung [her]. (Al-Qamar [54] : 29)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
پس رفیقشان را صدا زدند تا مادهشتر را بکشد، و او برای اجرای فرمان قومش شمشیر را کشید و آن را کُشت.