فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ چون بانگ قيامت برآيد ،
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ روزي که آدمي از برادرش مي گريزد ،
وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ و از مادرش و پدرش ،
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ و از زنش و فرزندانش
لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ هر کس را در آن روز کاري است که به خود مشغولش دارد
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ چهره هايي در آن روز درخشانند ،
ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ خندانند و شادانند
وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ و چهره هايي در آن روز غبار آلودند
تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ در سياهي فرو رفته اند
أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ اينان کافران و فاجرانند.
(33 - 42) وقتی فریاد و صدای هراسانگیز قیامت -که از وحشت گوشها را میخراشد و دلها را پریشان میکند- فرا رسد. مردم از وحشتی که میبینند و از شدت نیاز به اعمال گذشته، (﴿يَفِرُّ ٱلۡمَرۡءُ مِنۡ أَخِيهِ وَأُمِّهِۦ وَأَبِيهِ وَصَٰحِبَتِهِۦ وَبَنِيهِ﴾) از عزیزترین کس و نزدیکانش که برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانشان هستند میگریزند. چون در آن روز، (﴿لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُمۡ يَوۡمَئِذٖ شَأۡنٞ يُغۡنِيهِ﴾) هرکس به خودش مشغول است، و رهایی خودش برایش مهمتر است، و به کسی توجه نمیکند. پس در این وقت، مردم به دو گروهِ نیکبختان و بدبختان تقسیم میگردند. (﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ مُّسۡفِرَةٞ﴾) نیکبختان چهرههایشان در آن روز شاد و درخشان است، چون میدانند که به نجات و نعمتها دست یافتهاند. (﴿ضَاحِكَةٞ مُّسۡتَبۡشِرَةٞ﴾) چهرههای نیکبختان خندان و شادان هستند. ((وَوُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ عَلَيۡهَا غَبَرَةٞ﴾) و بر چهرههایی غبار غم و اندوه نشسته ((تَرۡهَقُهَا قَتَرَةٌ﴾) و تیرگی آنها را فرو میپوشاند، و از هر خیری ناامید گشته، و به شقاوت و هلاکت خود یقین میکنند. (﴿أُوۡلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَفَرَةُ ٱلۡفَجَرَةُ﴾) این گروه که چهرههایشان غبارآلود و تیره است، به نعمت خدا کفر ورزیده و آیات او را تکذیب کرده و بر ارتکاب آنچه خداوند حرام کرده است جرأت نمودهاند. از خداوند میخواهیم که ما را بیامرزد و در امان دارد. بیگمان او بخشندۀ بزرگوار است.
* * *