وَاَنْتَ حِلٌّۢ بِهٰذَا الْبَلَدِۙ ( البلد: ٢ )
wa-anta
وَأَنتَ
And you
در حالی که تو
ḥillun
حِلٌّۢ
(are) free (to dwell)
مقیم و ساکن
bihādhā
بِهَٰذَا
in this
در این شهر
l-baladi
ٱلْبَلَدِ
city
در این شهر
Wa anta hillum bihaazal balad
حسین تاجی گله داری:
و تو در این شهر ساکنی (و جنگ در این شهر برای تو حلال خواهد شد).
English Sahih:
And you, [O Muhammad], are free of restriction in this city. (Al-Balad [90] : 2)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و تو - ای رسول- آنچه را تو در این شهر انجام دهی؛ چه قتل کسیکه مستحق قتل باشد، و چه اسیرکردن کسیکه مستحق اسارت باشد، برایت حلال است.