Skip to main content

قَالَ لَمْ اَكُنْ لِّاَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهٗ مِنْ صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَاٍ مَّسْنُوْنٍ   ( الحجر: ٣٣ )

qāla
قَالَ
He said
گفت
lam
لَمْ
"I am not
شایسته من نیست
akun
أَكُن
"I am not
شایسته من نیست
li-asjuda
لِّأَسْجُدَ
(one) to prostrate
که سجده کنم
libasharin
لِبَشَرٍ
to a human
براي بشري
khalaqtahu
خَلَقْتَهُۥ
whom You created
خلق کردی او را
min
مِن
(out) of
از
ṣalṣālin
صَلْصَٰلٍ
clay
گل خشکیده
min
مِّنْ
from
از
ḥama-in
حَمَإٍ
black mud
گل سیاه
masnūnin
مَّسْنُونٍ
altered"
بدبو

Qaala lam akul li asjuda libasharin khalaqtahoo min salsaalim min hama im masnoon

حسین تاجی گله داری:

گفت: «من هرگز برای بشری که او را از گِل خشکیده‌ای که از گِل بویناک تیره‌ای (گرفته شده) آفریده‌ای، سجده نخواهم کرد».

English Sahih:

He said, "Never would I prostrate to a human whom You created out of clay from an altered black mud." (Al-Hijr [15] : 33)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

ابلیس متکبرانه گفت: سزاوار من نیست که بر انسانی که او را از گلی خشک که سیاه و تغییر یافته بود سجده کنم.