18. كهف آیه 44
هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلّٰهِ الْحَقِّۗ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَّخَيْرٌ عُقْبًا ࣖ ( الكهف: ٤٤ )
Hunaalikal walaayatu lillaahil haqq; huwa khairun sawaabanw wa khairun 'uqbaa
حسین تاجی گله داری:
در آنجا (ثابت گردید) که یاری و کمک از آن الله برحق است، اوست که بهترین پاداش و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد.
English Sahih:
There the authority is [completely] for Allah, the Truth. He is best in reward and best in outcome. (Al-Kahf [18] : 44)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و در این موقعیت، یاری فقط از آنِ الله است، او سبحانه بهترین پاداش برای دوستان مؤمنش است، زیرا پاداش را برایشان دوچندان میکند، و بهترین سرانجام برایشان است.
2 Islamhouse
آنجا [ثابت شد که یاری و] کارسازی از آنِ [پروردگارِ] حق است. او پاداش [عبادتش] بهتر است و سرانجام [بندگان مؤمنش] نیکوتر.
3 Tafsir as-Saadi
وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن
تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالًا وَوَلَدًا چرا وقتي که وارد باغت شدي، نگفتي:«ماشاءالله» هيچ قوت و قدرتي جز از ناحيۀ خدا
نيست، اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود مي بيني».
فَعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ
السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا «اميدوارم که پروردگارم بهتر از باغت به من بدهد و بر آن عذابي از آسمان بفرستد و [اين باغ] به سرزمين لخت همواري تبديل شود».
أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا «يا اينکه آب اين باغ فرو رود و هرگز نتواني آن را بازجويي».
وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ
عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا و ميوه هايش را [آفت آسماني] فرا گرفت، پس براي هزينه هايي که صرف آن کرده بود دست تحسر و
تأسف به هم ماليد، در حالي که بالغ بر داربستها و چوب بندها فرو ريخته بود، و مي گفت:«اي کاش کسي را با پروردگارم شريک نمي کردم»
وَلَمْ تَكُن لَّهُ فِئَةٌ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا و گروهي را جز
خدا نداشت که او را ياري دهند، و خودش هم توانايي دفع بلا را نداشت.
هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا در آن مقام [و در آن حال معلوم شد که] ياري و کمک از آن معبود راستين است. او بهترين
پاداش را دارد و در جزا دادن بهترين است .
(39) (﴿إِن تَرَنِ أَنَا۠ أَقَلَّ مِنكَ مَالٗا وَوَلَدٗا﴾) گرچه
به وسیلۀ کثرت مال و فرزندت برمن افتخار میکنی، و من را از لحاظ مال و فرزند از خودت کمتر میبینی؛
اما بدان که آنچه نزد خداوند است بهتر و ماندگارتر است؛ و خیر و برکتی که از ناحیۀ خداوند به آن
امیدوارم، از تمام دنیایی که مردمان در آن به رقابت میپردازند، برایم بهتر است.
(40) (﴿فَعَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يُؤۡتِيَنِ خَيۡرٗا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرۡسِلَ عَلَيۡهَا حُسۡبَانٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ﴾) و
امیدوارم که پروردگارم بهتر از باغت به من بدهد، و بر باغ تو که به خاطر آن سرکشی نمودهای، عذابی
در قالب بارانی سیل آسا و سایر آفات بفرستد، (﴿فَتُصۡبِحَ صَعِيدٗا زَلَقًا﴾) و این باغ به وسیلۀ آن عذاب، به سطحی لغزنده
-که درختان آن از بیخ درآمده و میوههایش تلف شده و کشتزارش فرورفته و ازبین رفته است- تبدیل شود.
(41) (﴿أَوۡ يُصۡبِحَ مَآؤُهَا غَوۡرٗا﴾) یا
اینکه آبِ این باغ که شکوفایی و فرآوردههایش به وسیلۀ این آب به دست آمده است، به اعماق زمین فرو
رود، (﴿فَلَن تَسۡتَطِيعَ لَهُۥ طَلَبٗا﴾) و دیگر هرگز نتوانی به آن دسترسی
پیدا کرده، و با کلنگ و دیگر وسیلهها آن را بیرون آوری. و علت اینکه مرد مؤمن برای نابودی باغ او
دعا کرد، این بود که او به خاطر پروردگارش خشمگین شده بود؛ زیرا باغ، دوستش را مغرور و سرکش نموده،
و به آن دل بسته بود. [بنابراین مؤمن برای نابودی آن دعا کرد] تا شاید
دوستش برگردد، و به عقل بیاید، و در کارش تجدید نظر کند.
(42) خداوند دعای مؤمن را پذیرفت، (﴿وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِۦ﴾) و
عذاب الهی، محصولات و میوههای باغ را فراگرفت و هیچ چیزی از آن باقی نماند، و درختان و میوهها و
کشتزارهای باغ تلف شد؛ و صاحب آن، سخت پشیمان و به شدت متأسف گردید. (﴿فَأَصۡبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيۡهِ عَلَىٰ مَآ أَنفَقَ فِيهَا﴾) بهگونهای
که صاحب باغ، بر هزینههایی که صرف آن کرده بود، دست تحسّر به هم میمالید؛ چراکه باغ نابود و ویران
شد. صاحب باغ نیز از اینکه برای خدا شریک قرار داده بود، و همچنین از شرارت و بدکاری خود، پشیمان
شد. بنابراین گفت: (﴿يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُشۡرِكۡ بِرَبِّيٓ أَحَدٗا﴾) ای
کاش کسی را شریک پروردگارم نمیکردم!
(43) خداوند متعال میفرماید: (﴿وَلَمۡ تَكُن لَّهُۥ فِئَةٞ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مُنتَصِرًا﴾) وقتی
که عذاب خداوند بر باغ او فرود آمد، آنچه که بدان افتخار میکرد، برایش کاری نکرد؛ چرا که میگفت:﴿أَنَا۠ أَكۡثَرُ مِنكَ مَالٗا وَأَعَزُّ نَفَرٗا﴾ من ازتو ثروتمندتر و از
لحاظ نفرات نیرومندترم. پس مال و نفرات او، در زمانی که به شدت به آنها نیاز داشت، نتوانست چیزی از
عذاب الهی را از او دور نماید؛ و خودش نیز نتوانست خویشتن را کمک، و بلا را دفع کند؛ و چگونه
میتواند عذاب و بلا را از خود دفع نماید؟! و چگونه میتواند بر تقدیر و قضای الهی چیره شود؟!
تقدیری که اگر تمام اهل آسمان و زمین جمع شوند تا کوچکترین چیزی از آن را دور نمایند، نخواهند
توانست. و بعید نیست که خداوند، صاحب باغ را به لطف و عنایت خود دریافته باشد، بهگونهای که به سوی
خدا بازگشته و به عقل آمده و از طغیان و سرکشیاش دست کشیده باشد؛ زیرا از اینکه برای خدا شریک قرار
داده بود، اظهار ندامت کرد؛ و خداوند چیزی که باعث غرور و سرکشیاش شده بود، از دستش گرفت، و او را
در دنیا مجازات کرد. و هرگاه خداوند نسبت به بندهای ارادۀ خیر داشته باشد، وی را در دنیا عذاب
میدهد. و فضل و کرم الهی، در خیالات و عقلها نمیگنجد؛ و جز ستمگرِ نادان، کسی آن را انکار
نمیکند.
(44) (﴿هُنَالِكَ ٱلۡوَلَٰيَةُ لِلَّهِ ٱلۡحَقِّۚ هُوَ خَيۡرٞ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ عُقۡبٗا﴾) در
این وضعیت که خداوند کسانی را عقوبت کرد که دنیا را بر آخرت ترجیح دادهاند؛ و کسانی را که ایمان
آورده و کار شایسته انجام داده و شکر خدا را به جای آورده و دیگران را به ایمان و عمل صالح دعوت
کردهاند، مورد بزرگداشت قرار داد؛ روشن گردید که یاری و کمک، فقط از آنِ معبود راستین است. پس هرکس
مؤمن و پرهیزگار باشد، خداوند سرپرست اوست، و او را با انواع خوبیها مورد تکریم قرار داده، و
بدیها و بلاها را از او دور مینماید. و هرکس به او ایمان نیاورد و وی را دوست نداشته باشد، دین و
دنیایش را از دست داده است. پس پاداش خداوند، در دنیا و آخرت بهترین پاداش است. و این داستان بزرگ،
درس عبرتی است برای کسی که خداوند نعمتهای دنیوی به او داده؛ اما این نعمتها، وی را از خداوند و
از روز قیامت غافل و مغرور کرده، و از فرمان خدا سرپیچی مینماید. او باید بداند که سرانجام، این
نعمتها از بین میروند و نابود میشوند؛ و او گر چه مدت اندکی از آنها بهره مند شود، اما مدتی
طولانی از آن محروم خواهد بود. این داستان به ما میآموزد که هرگاه چیزی از مال یا فرزند مورد پسند
واقع شد، و باعث اعجاب آدمی گردید؛ باید آن را از خداوند بداند، و این نعمتها را به کسی نسبت دهد
که به وی ارزانی نموده است. و باید بگوید:«ما شاء الله لا قوۀ إلا بالله» این
چیزی است که خدا خواسته است، هیچ قدرت و قوتی جز از ناحیۀ خدا نیست. تا اینگونه شکر نعمت خدای را
به جای آورده باشد، و همواره نعمتهایش تداوم یابد؛ زیرا خداوند متعال میفرماید:﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ دَخَلۡتَ جَنَّتَكَ قُلۡتَ مَا شَآءَ ٱللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِٱللَّهِ﴾
چرا وقتی که وارد باغ شدی، نگفتی:«ما شاء الله، هیچ قوت و قدرتی جز از ناحیۀ خدا نیست.» نیز
این داستان ما را راهنمایی میکند که اگر کسی فاقد لذت و شهوتهای دنیا بود، باید با به یاد آوردن
خوبیهایی که نزد خداوند است، خویشتن را دلداری بدهد؛ زیرا فرموده است:﴿إِن تَرَنِ أَنَا۠ أَقَلَّ مِنكَ مَالٗا وَوَلَدٗا فَعَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يُؤۡتِيَنِ خَيۡرٗا مِّن جَنَّتِكَ﴾
هرچند که از نظر مال و فرزند از شما کمترم، اما امیدوارم که پروردگارم، بهتر از باغت را به من بدهد.
و این داستان به ما میآموزد که مال و فرزند چنانچه انسان را در مسیر طاعت و عبادت خدا کمک نکنند،
هیچ خیر و فایدهای ندارند، همانگونه که خداوند متعال میفرماید:﴿وَمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُم بِٱلَّتِي تُقَرِّبُكُمۡ عِندَنَا زُلۡفَىٰٓ إِلَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا﴾
و اموال و فرزندانتان شما را به ما نزدیک نمیکند مگر کسی که ایمان آورده باشد و کار شایسته بکند.
در این واقعه به این مطلب نیز اشاره شده است که دعاکردن برای از بین رفتن مالِ کسی که سبب سرکشی و
کفر و بدبختیاش شده، درست است، به ویژه اگر او به سبب آن مال، خودش را از مؤمنان بهتر و برتر بداند
و بر آنها فخر فروشی نماید. مطلب دیگر اینکه دوستی و یاوری خداوند، و عدم کمک و یاوری او، در آن روز
مشخص میشود که روز سزا و جزا است، و نیکوکاران پاداش خود را مییابند. پس فرمود: (﴿هُنَالِكَ ٱلۡوَلَٰيَةُ لِلَّهِ ٱلۡحَقِّۚ هُوَ خَيۡرٞ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ عُقۡبٗا ﴾) در
آن مقام و در آن حال معلوم شد که یاری و کمک، از آنِ معبود راستین است؛ او بهترین پاداش و بهترین
سرانجام را فراهم میسازد.
4 Abdolmohammad Ayati
آنجا يارى كردن خداى حق را سزد. پاداش او بهتر و سرانجامش نيكوتر است
5 Abolfazl Bahrampour
آن جا ثابت شد كه حاكميت از آن خداى حق است. او در پاداش دادن بهتر و در فرجام نيكوتر است
6 Baha Oddin Khorramshahi
آنجاست که ولایت از آن خداوند بر حق است، هموست که خوش پاداشتر و بهترین بخشنده نیک سرانجامی است
7 Hussain Ansarian
در آنجا [که گرفتاری از همه سو انسان را احاطه می کند] یاری دادن ویژه خدای به حقّ است. او از جهت پاداش بهتر و از نظر تأمین کردن عاقبت نیکوتر است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
آنجا ولایت و حکمفرمایی خاص خداست که به حق فرمان دهد و بهترین اجر و ثواب و عاقبت نیکو را هم او عطا کند
9 Mohammad Kazem Moezzi
در آنجا فرمانروائی از آن خداست حقّ او است بهتر به پاداش و بهتر در فرجام
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
در آنجا [آشكار شد كه] يارى به خداىِ حق تعلق دارد. اوست بهترين پاداش و [اوست] بهترين فرجام
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
(سرانجام) در آنجا (همهی) ولایت(ها) در انحصار خدای تمام حق است. اوست بهترین پاداشدهنده و (اوست) بهترین فرجام (کار)
12 Mohsen Gharaati
آنجا [ثابت شد که] قدرت تنها از آنِ خداى حقّ است و [نزد] اوست بهترین پاداش و نیکوترین فرجام
13 Mostafa Khorramdel
در آن مقام و در آن حال (که بلا و مصیبت و شدّت و محنت سر میرسد) یاری و کمک، ویژهی معبود راستین است (و تنها خدا فریادرس روز مصیبت و دفعکنندهی بلا است). او بهترین پاداش را (برای مطیعان خود) دارد، و بهترین سرانجام را (برای آنان) فراهم میسازد
14 Naser Makarem Shirazi
در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
آنجا- يعنى به هنگام زوال نعمت يا در روز رستاخيز- يارى كردن و كارسازى از آن خداى حق است و بس، كه او به پاداش، بهتر و به سرانجام، نيكوتر است- يعنى سرانجام طاعت او بهتر است از سرانجام طاعت غير او