Skip to main content

مَا كَانَ لِلّٰهِ اَنْ يَّتَّخِذَ مِنْ وَّلَدٍ سُبْحٰنَهٗ ۗاِذَا قَضٰٓى اَمْرًا فَاِنَّمَا يَقُوْلُ لَهٗ كُنْ فَيَكُوْنُ ۗ  ( مريم: ٣٥ )

مَا
Not
شایسته نیست
kāna
كَانَ
(it) is
شایسته نیست
lillahi
لِلَّهِ
for Allah
براي خداوند
an
أَن
that
که بگیرد
yattakhidha
يَتَّخِذَ
He should take
که بگیرد
min
مِن
any son
از
waladin
وَلَدٍۖ
any son
فرزند
sub'ḥānahu
سُبْحَٰنَهُۥٓۚ
Glory be to Him!
منزه است او
idhā
إِذَا
When
هنگامي كه
qaḍā
قَضَىٰٓ
He decrees
اراده کند
amran
أَمْرًا
a matter
کاری
fa-innamā
فَإِنَّمَا
then only
پس جز اين نيست كه
yaqūlu
يَقُولُ
He says
می گوید
lahu
لَهُۥ
to it
به او
kun
كُن
"Be"
باش
fayakūnu
فَيَكُونُ
and it is
پس (موجود) مي‌شود

Maa kaana lillaahi ai yattakhiza minw waladin Subhaanah; izaa qadaaa amran fa innamaa yaqoolu lahoo kun fa yakoon

حسین تاجی گله داری:

(هرگز) شایسته الله نیست که فرزندی برگیرد، او منزه است، هرگاه کاری را فرمان دهد (و بخواهد)، فقط به آن می‌گوید: «موجود شو» پس (بی‌درنگ) موجود می‌شود.

English Sahih:

It is not [befitting] for Allah to take a son; exalted is He! When He decrees an affair, He only says to it, "Be," and it is. (Maryam [19] : 35)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

سزاوار الله نیست که فرزندی بگیرد، از این کار پاک و منزه است، هرگاه کاری را اراده کند، فقط کافی است که او سبحانه به آن کار بگوید: (کُن، موجود باش)، به‌ناگاه و بدون تردید واقع می‌شود، پس ذاتی‌که چنین باشد از فرزند منزه است.