Skip to main content

قَالَ رَبِّ اَنّٰى يَكُوْنُ لِيْ غُلٰمٌ وَّكَانَتِ امْرَاَتِيْ عَاقِرًا وَّقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا   ( مريم: ٨ )

qāla
قَالَ
He said
گفت
rabbi
رَبِّ
"My Lord!
پروردگار
annā
أَنَّىٰ
How
از کجا، چگونه
yakūnu
يَكُونُ
can
باشد
لِى
I have
براي من
ghulāmun
غُلَٰمٌ
a boy
پسري
wakānati
وَكَانَتِ
while is
و بود
im'ra-atī
ٱمْرَأَتِى
my wife
همسر من
ʿāqiran
عَاقِرًا
barren
نازا، عقیم
waqad
وَقَدْ
and indeed
در حالي كه
balaghtu
بَلَغْتُ
I have reached
رسیدم
mina
مِنَ
of
از
l-kibari
ٱلْكِبَرِ
the old age
پیری
ʿitiyyan
عِتِيًّا
extreme?"
فرتوتی

Qaala Rabbi annaa yakoonu lee ghulaamunw wa kaanatim ra atee aaqiranw wa qad balaghtu minal kibari 'itiyyaa

حسین تاجی گله داری:

(زکریا) گفت: «پروردگارا! چگونه برای من پسری خواهد بود؟! درحالی‌که همسرم نازا است، و من (نیز) از شدت پیری به ناتوانی رسیده‌ام!»

English Sahih:

He said, "My Lord, how will I have a boy when my wife has been barren and I have reached extreme old age?" (Maryam [19] : 8)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

زکریا علیه السلام با تعجب از قدرت الله گفت: چگونه فرزندی برایم متولد می‌شود درحالی‌که همسرم نازا است و بچه نمی‌آورد، و خودم نیز بر اثر سالخوردگی و سستیِ استخوان‌ها، به پایان عمر رسیده‌ام؟!