كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ
لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِين ، بر شما فرض شده است که
هرگاه مرگِ يکي از شما فرا رسيده اگر مالي باقي گذارد، براي پدر و مادر و خويشاوندان به نيکي وصيت
کند، و اين حقي بر پرهيزگاران است.
فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ
اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيم، و هرکس آن را پس از اينکه شنيد تغيير داد، پس همانا گناهش بر کساني است که
آن را دگرگون مي کنند. بي گمان خداوند شنوا و داناست.
فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ
اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ، پس هر کس بيم داشته باشد که وصيت کننده اي (نسبت به ورثه اش)
مرتکب انحراف يا گناهي شود، پس ميان آنها اصلاح نمود، بر او گناهي نيست، بي گمان خداوند آمرزگار
مهربان است.
(180) خداوند بر شما -گروه مؤمنان- فرض گردانیده است که (﴿إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ﴾) هرگاه
اسباب مرگ یکی از شما فرا رسید، مانند بیماری و مرضی که انسان را در آستانۀ مرگ قرار میدهد و یا
دیگر اسباب از بین رفتن. (﴿إِن تَرَكَ خَيۡرًا﴾) اگر مالی را که از نظر عرف
زیاد شمرده میشود، از خود برجای گذاشت، بر اوست که برای پدر و مادر و نزدیکترین مردم به او، به
اندازۀ توانش وصیت کند، بدون اینکه زیادهروی نماید و بدون اینکه به خویشاوندان دور بسنده نماید، و
خویشاوندان نزدیک را ترک گوید، بلکه به ترتیب خویشاوندی و نزدیکی و نیازمندی، برای آنها وصیت نماید.
و علت اینکه اسم تفضیل «أقربین»را بهکار برده است، اشاره به همین مطلب
است. و (﴿حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ﴾) دلالت بر واجب بودن «وصیّت» مینماید و خداوند آن را از علایم پرهیزگاری قرار داده است. بدان که
جمهورِ مفسرین بر این باورند که این آیه بهوسیله آیۀ «مواریث» منسوخ شده
است. و بعضی از مفسران گفتهاند که، در حق پدر و مادر و خویشاوندانی است که ارث نمیبرند. با اینکه دلیلی بر این تخصیص وجود ندارد و بهتر است که در این مورد گفته شود: وصیتی
که در این آیه در رابطه با پدر و مادر و خویشاوندان مطرح شده است، مجمل بوده و خداوند آن را به عرفِ
موجود در میان جوامع، ارجاع داده است. سپس خداوند اندازه و مقدار این «وصیت پسندیده» را
برای پدر و مادر و دیگر خویشاوندانی که ارث میبرند، در آیۀ مواریث بیان کرد؛ چرا که این حکم در
اینجا بهطور مختصر بیان شده است. و اما حکم این آیه، منحصراً مربوط به پدر و مادری است که از ارث
محروماند، و نیز دیگر کسانی که به خاطر وجود فردی دیگر یا داشتن حالتی خاص، از ارث محروم میمانند.
پس آدمی مأمور است تا برای اینها وصیت نماید و آنان از همۀ مردم به احسانِ او سزاوارترند. و تمام
امت بر این رأی اتفاق نظر دارد، چراکه هردو قولی را که به آنها اشاره شده، درخود جمع مینماید، چون
گویندگانِ هر یک از دو قول، بخشی از موضوع را ملاحظه نموده است. پس بدین ترتیب اتفاق به دست میآید
و جمع بین آیات حاصل میشود. بنابراین جمع بهتر است از اینکه ادعای نسخ شود، در حالی که دلیلی هم
برای توجیه آن وجود نداشته باشد.
گاهی وصیتکننده از وصیت کردن امتناع میورزد، چون گمان میبرد کسانی که پس از او هستند، چه بسا
وصیت او را دگرگون کنند. به همین جهت خداوند متعال فرمود:
(181 - 182) (﴿فَمَنۢ بَدَّلَهُۥ﴾) هرکس وصیتی را
که برای افراد مذکور یا دیگران صورت گرفته است، دگرگون کند، (﴿بَعۡدَ مَا سَمِعَهُۥ﴾) پس
از اینکه آن را فهمید و راههای اجرای آن را دانست، (﴿فَإِنَّمَآ إِثۡمُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُۥٓ﴾) گناهش
به گردن کسانی است که آن را دگرگون میکنند؛ و وصیت کننده از جانب خدا مستحق پاداش میباشد؛ و گناه
بر عهدۀ تبدیل کننده و تغییر دهنده است. (﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ﴾) همانا
خداوند شنواست و تمام صداها و گفتار وصیت کننده و وصیت او را میشنود. پس شایسته است خدایی را مراقب
بداند که سخن او را میشنود و او را میبیند و در وصیت خود ستم نکند. (﴿عَلِيمٞ﴾) و خداوند به نیت و قصد او داناست و کار و عمل کسی را که برای او
وصیت شده است، میداند. پس وقتی وصیت کننده تلاش خود را کرد و خداوند از نیت او مطلّع شد، به او
پاداش میدهد، گرچه اشتباه کرده باشد. در این آیه فردی که برای او وصیت صورت گرفته است، از تغییر
دادنِ وصیت برحذر داشته شده است؛ زیرا خداوند بر او و کارش مطلع است، پس باید از خدا بترسد. این است
وصیت منصفانه. کسی که هنگام وصیت در کنار وصیت کننده حضور دارد و میداند که در وصیت وی اجحاف،
انحراف و گناهی رفته است، باید او را به آنچه که بهتر و منصفانهتر است، سفارش نماید و از ستم باز
دارد. و «جنف» یعنی انحراف از روی خطا و بدون قصد. و «اثم» یعنی
انحراف از روی قصد. و اگر چنین نکرد باید میان کسانی که برایشان وصیت شده است، به اصلاح بپردازد و
آنها را به توافق و خشنودی برساند و آنها را سفارش کند که ذمۀ مردۀ خود را آزاد کنند. او با این
عمل، کار بسیار خوب و بزرگی را انجام داده است و دیگر گناهی بر او نیست، بلکه گناه متوجه کسانی است
که وصیت را تغییر میدهند. بنابراین فرمود: (﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾) همانا
خداوند همۀ لغزشها را میآمرزد و از اشتباهات کسی که توبه کند، میگذرد. و خداوند کسی را که از حق
خود به نفع برادرش صرف نظر کند، میآمرزد؛ و خداوند مردۀ آنها را که در وصیت کردنش ستم نموده است،
میبخشد، به شرطی که آنها به خاطر آزاد کردن ذمۀ مردۀ خود، از یکدیگر چشم پوشی کنند. و خداوند نسبت
به بندگانش مهربان است و راههای مهربان بودن و مهر ورزیدن را به آنان یاد داده است. پس این آیات،
مسلمانان را بر «وصیت نمودن» تحریک و تشویق مینمایند. و نیز به ذکر کسانی
میپردازد که وصیت برای آنهاست. و همچنین کسانی را مورد تهدید قرار میدهد که وصیت را تغییر
میدهند. و در آخر، مسلمانان را به اصلاحِ وصیتی که انحراف و ستم در آن راه یافته است، تشویق
مینمایند.