وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى و آنگاه که به فرشتگان گفتيم: «براي آدم سجده ببريد» پس سجده بردند به جز ابليس که سرباز زد.
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى پس گفتيم:«اي آدم! اين دشمن تو و همسرت است، پس شما را از بهشت بيرون نکند، تا به رنج دافتي».
إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى و تو در آن بهشت نه گرسنه مي شوي، و نه برهنه مي ماني
وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى و تو در آن نه تشنه مي شوي و نه گرماي خورشيد مي بيني.
فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَّا يَبْلَى پس شيطان او را به وسوسه انداخت ، گفت:«آيا تو را به درخت جاودانگي و ملک فناناپذير و ر هنمود کنم؟»
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى سرانجام هر دو نفر از آن درخت خورند، و شرمگاهاشان آشکار شد و شروع کردند از برگ [درختان] بهشت برخودشان مي چسباندند، و آدم از فرمان پروردگارش سرپيچي کرد و گمراه شد.
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى سپس پروردگارش او را برگزيد و توبه اش را پذيرفت و هدايتش کرد.
(116) وقتی خداوند آفرینش آدم را با دست خودش کامل گردانید، و نامها را به او آموخت، و او را برتری و بزرگواری داد؛ به فرشتگان امر نمود تا به قصد بزرگداشت و تعظیم، او را سجده کنند؛ فرشتگان نیز فرمان الهی را امتثال نموده و بلافاصله سجده کردند. شیطان هم در میان فرشتگان بود، پس شیطان از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد، و از سجده برای آدم امتناع ورزید و گفت:﴿قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ﴾ من از او بهترم، مرا از آتش آفریدهای و او را از خاک! پس در این وقت، دشمنی وی با آدم و همسرش آشکار شد؛ چون شیطان دشمن خدا بود و حسادت او آشکار گردید که سبب دشمنیاش بود.
(117 - 118) پس خداوند آدم و همسرش را از او برحذر داشت و فرمود: (﴿فَلَا يُخۡرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ﴾) زنهار شیطان شما را از بهشت بیرون نکند! آنگاه به رنج خواهی افتاد؛ یعنی وقتی از بهشت بیرون کرده شوی، به رنج و زحمت خواهی افتاد؛ زیرا در بهشت، روزی گوارا و راحتی کامل وجود دارد. (﴿إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعۡرَىٰ وَأَنَّكَ لَا تَظۡمَؤُاۡ فِيهَا وَلَا تَضۡحَىٰ﴾) و تو در بهشت، گرسنه نشده و برهنه نمیمانی؛ و در آن، تشنه و آفتاب زده نمیشوی؛ یعنی گرمای خورشید و سوزشِ آن به تو نمیرسد. پس خداوند استوار، خوراک و نوشیدنی و لباس و آب و عدم رنج و خستگی را برای او تضمین کرد.
(120) اما او را از خوردنِ یک درختِ مشخص باز داشت و فرمود: ﴿وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و به این درخت نزدیک نشوید که آنگاه از ستمکاران خواهید شد. پس شیطان آنها را وسوسه کرد و خوردن میوۀ آن درخت را برایشان آراست و گفت: (﴿هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ﴾) آیا تو را به درخت جاودانگی رهنمود کنم؟ یعنی درختی که هر کس از آن بخورد، برای همیشه در بهشت خواهد ماند، (﴿وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ﴾) و آیا تو را به مُلکِ فناناپذیری رهنمود کنم؟ یعنی ملک و فرمانرواییای که هر اندازه از آن استفاده شود، تمام نمیگردد. پس شیطان در قالبِ دلسوزی و نصیحت پیش او آمد و با مهربانی با وی سخن گفت، آن وقت آدم فریبش را خورد، و او و همسرش از آن درخت خوردند، پس پشیمان شدند و لباسهایشان از تنشان بیرون آمد و گناهشان روشن شد و هر یک شرمگاه دیگر را مشاهده کرد، بعد از اینکه قبلاً پوشیده بودند. و آنها شروع به چسباندن و پیچیدن برگ درختان برخود کردند تا اینگونه خود را بپوشانند، و چنان خجالت زده شدند که خدا میداند!
(121) اما او را از خوردنِ یک درختِ مشخص باز داشت و فرمود: ﴿وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و به این درخت نزدیک نشوید که آنگاه از ستمکاران خواهید شد. پس شیطان آنها را وسوسه کرد و خوردن میوۀ آن درخت را برایشان آراست و گفت: (﴿هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ﴾) آیا تو را به درخت جاودانگی رهنمود کنم؟ یعنی درختی که هر کس از آن بخورد، برای همیشه در بهشت خواهد ماند، (﴿وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ﴾) و آیا تو را به مُلکِ فناناپذیری رهنمود کنم؟ یعنی ملک و فرمانرواییای که هر اندازه از آن استفاده شود، تمام نمیگردد. پس شیطان در قالبِ دلسوزی و نصیحت پیش او آمد و با مهربانی با وی سخن گفت، آن وقت آدم فریبش را خورد، و او و همسرش از آن درخت خوردند، پس پشیمان شدند و لباسهایشان از تنشان بیرون آمد و گناهشان روشن شد و هر یک شرمگاه دیگر را مشاهده کرد، بعد از اینکه قبلاً پوشیده بودند. و آنها شروع به چسباندن و پیچیدن برگ درختان برخود کردند تا اینگونه خود را بپوشانند، و چنان خجالت زده شدند که خدا میداند!
(122) (﴿وَعَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ﴾) و آدم از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد و گمراه شد، اما شتابان توبه نمود و بازگشت و با همسرش گفتند:﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾ پروردگارا! ما بر خویش ستم کردهایم، و اگر ما را نیامرزی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم شد. پس پروردگارش او را برگزید و توبه را برایش آسان کرد، (﴿فَتَابَ عَلَيۡهِ وَهَدَىٰ﴾) و توبهاش را پذیرفت و او را هدایت کرد. و بعد از توبه کردن، احوالش به مراتب بهتر شد، و مکر دشمن به خودش بازگشت، و نیرنگش باطل شد، و نعمت بر آدم و فرزندانش کامل گردید. و آنها باید نعمت الهی را در مسیر خشنودی وی بهکار برده و به آن اعتراف نمایند، و از این دشمن که همواره به دنبال آنها و در کمین آنهاست و شب و روز آنان را دنبال میکند، بر حذر باشند، ﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد و دچار فتنه نکند، آن گونه که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد، [و چون آدم و همسرش از آن درخت خوردند] لباسشان را بیرون آورد تا شرمگاهشان را به آنان بنمایاند. شیطان و گروهش، شما را از جایی میبینند که شما آنها را نمیبینید. ما شیطانها را دوست کسانی قرار دادهایم که ایمان نمیآورند.