و (ما) پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که: «معبودی جز من نیست، پس تنها مرا عبادت کنید».
English Sahih:
And We sent not before you any messenger except We revealed to him that, "There is no deity except Me, so worship Me." (Al-Anbya [21] : 25)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و - ای رسول- پیش از تو رسولی را نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که معبود برحقی جز من نیست پس تنها مرا عبادت کنید، و هیچچیز را با من شریک نگردانید.
2 Islamhouse
و ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که [به مردم بگوید]: «معبودی [بهحق] جز من [= الله] نیست؛ پس تنها مرا عبادت کنید».
3 Tafsir as-Saadi
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ آيا خدايي از [موجودات] زمين را به خدايي گرفته اند که [ايشان را] برانگيزند؟ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ اگر در اسمانها و زمين غير از خداوند معبودها و خداياني وجود داشت، قطعاً آسمان و زمين تباه مي شدند، پس پاک و منزه است خداوند پروردگار عرش و فراتر است از آنچه ميان مي کنند. لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ [خداوند] در برابر آنچه انجام مي دهد باز خواست نمي شود و آنها بازخواست مي گردند. أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ آيا غير از او معبوداني را به خدايي گرفته اند؟ بگو:«دليل خود را بيان داريد، اين کتاب امت من و [اينها هم] کتاب هاي امت هاي قبل از من است». بلکه بيشتر آنان حق را نمي دانند، اين است که روي گردانند. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ و هيچ پيامبري را پيش از تو نفرستاديم مگر اينکه به او وحي کرديم که هيچ معبود بر حقي جز من نيست. پس مرا بپرستيد. (21) وقتی خداوند کمال توانایی و عظمت خویش، و فروتنی تمام پدیدهها را در مقابلِ عظمت خویش بیان کرد، بر مشرکانی که موجودات ناتوان زمین را عبادت کردند، اعتراض نمود و فرمود: (﴿هُمۡ يُنشِرُونَ﴾) آیا میتوانند به آنان زندگی دوباره ببخشند؟! استفهام به معنی نفی است. یعنی آنها تواناییِ برانگیختن و زنده کردنشان را ندارند. و این فرمودۀ الهی، این آیه را تفسیر مینماید که فرموده است:﴿وَٱتَّخَذُواۡ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا﴾ و به جز خداوند معبودانی را عبادت کردند که هیچ چیزی نمیآفرینند، و خودشان آفریده میشوند. و مالک هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی و برانگیختنی نیستند. ﴿وَٱتَّخَذُواۡ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ﴾٤٧﴿لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَهُمۡ وَهُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ﴾ و به غیر از خداوند، معبودانی را عبادت کردند که شاید یاری کرده شوند. آنها نمیتوانند آنان را یاری نمایند، و اینان برایشان لشکر آمادهای هستند. پس مشرک،مخلوقی را عبادت میکند که نمیتواند فایده بدهد، و نمیتواند ضرری برساند، و اخلاص عبادت خداوندی که همۀ کمالات از آنِ اوست و فایده و زیان و همه چیز در دستِ اوست، رها مینماید. و این ناشی از عدمِ توفیق و بیبهرهگی و جهالتِ فراوان و شدتِ ستمگری آنان است؛ زیرا شایسته نیست که جز معبودی یگانه در آنها باشد، همچنانکه جهان هستی توسط پروردگاری یگانه به وجود آمده است. (22) بنابراین فرمود: (﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ﴾) اگر در آسمانها و زمین، (﴿ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾)غیر از خداوند، معبودها و خدایانی بودند، آسمانها و زمین تباه میشدند و از بین میرفتند، و مخلوقاتی که در آنهاست، تباه و نابود میگشتند. جهان بالا و پایین، آن گونه که دیده میشود، در کامل ترین انتظام و ساختار قرار دارد، و خلل و عیب و تضاد و تعارضی در آن وجود ندارد، پس این دلالت مینماید که مدبر و آفریننده و پروردگار و معبودش یکی است؛ و اگر دو آفریننده و خداوند داشت، نظام آن مختل میشد و ارکان آن از هم میپاشید؛ زیرا اگر دو خدا بودند، با یکدیگر مخالفت میکردند، یکی آفریدن چیزی را اراده میکرد و دیگری نبودن آن را میخواست. و این غیر ممکن است که خواستۀ هر دو محقق شود. و اگر خواستۀ یکی تحقق یابد و خواستۀ دیگری محقق نشود، این بر ناتوانی دیگر خدای دلالت میکند؛ و اتفاق کردن هر دو در همۀ کارها امکان پذیر نیست. پس مشخص شد خداوندِ توانایی که تنها آنچه او میخواهد انجام میپذیرد و مخالفی ندارد و کسی نمیتواند از کارش جلوگیری نماید، پروردگارِ یگانه و تواناست. بنابراین خداوند متعال در این آیه، دلیل تمانع را بیان کرده و میفرماید:﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ خداوند فرزندی برنگرفته است، و همراه با او معبودی نیست؛ زیرا اگر معبود دیگری بود، هر خدایی آنچه را که آفریده است با خود میبرد، و برخی از خدایان بر برخی دیگر برتری میجستند. خداوند، پاک و بسی برتر است از آنچه بیان میکنند. و طبق یکی از تفسیرها، این آیه نیز دلیل تمانع است:﴿قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاۡ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّٗا كَبِيرٗا﴾ بگو: «اگر همراه او، خدایانی بودند آن گونه که میگویند، آنگاه برای غلبه بر خداوندِ صاحبِ عرشِ عظیم، راهی میجستند.» پاک و منزه و بسی بالاتر است از آنچه میگویند. بنابراین در اینجا فرمود: (﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ﴾) او کمالِ مطلق است، و از هر عیب و نقصی پاک و منزه، و بسی برتر و بالاتر است، (﴿رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ﴾) پروردگار عرش، عرشی که سقف همۀ مخلوقات بوده و بزرگترین و گستردهترین مخلوق میباشد. پس وقتی او پروردگار عرش است، به طریق اولی پروردگارِ دیگر مخلوقات میباشد. (﴿عَمَّا يَصِفُونَ﴾) پاک است پروردگارِ عرش از آنچه که منکران وکافران بیان کرده، و میگویند فرزند و همسر دارد. و پاک است از اینکه شریکی داشته باشد. (23) (﴿لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ﴾) خداوند به خاطر عظمت و عزت و کمال قدرتش، در مقابل آنچه انجام میدهد بازخواست نمیشود، و هیچ کس توانایی آن را ندارد که با او مخالفت نماید. و به خاطر کمالِ حکمتش و محکم ساختنِ هرچیزی به بهترین صورت، کار او سؤال برانگیز نخواهد بود؛ چون در آفرینش وی، خلل یا کمبودی وجود ندارد. (﴿وَهُمۡ يُسَۡٔلُونَ﴾) و همۀ آفریدهها، بهخاطر ناتوانی و نیازمند بودنشان در رابطه با کارها و گفتههایشان، مورد بازخواست قرار میگیرند؛ چون همه بنده هستند، و در رابطه با حرکت و کارهایشان بازخواست میشوند؛ آنها نه میتوانند در وجود خودشان تصرف کنند، و نه میتوانند به اندازۀ ذرهای در دیگران تصرف نمایند. (24) سپس مجدداً به تقبیح مشرکین پرداخت و فرمود: آنها به غیر از خداوند، معبودانی را به خدایی گرفتهاند، پس آنها را نکوهش و ملامت کن و به آنان بگو: (﴿أَمِ ٱتَّخَذُواۡ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواۡ بُرۡهَٰنَكُمۡ﴾) آیا غیر از خداوند، معبودانی را به خدایی گرفتهاند؟ بگو: دلیل خود را بیاورید؛ یعنی حجت و دلیل خود را، بر صحت آنچه بدان باور دارید، بیاورید. و مسلماً حجت و دلیلی ندارند، بلکه بر باطل بودن عملشان حجت و براهین وجود دارد. بنابراین فرمود: (﴿هَٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِيَ وَذِكۡرُ مَن قَبۡلِي﴾) این، کتابِ امت من و [اینها هم] کتابهای امتهای قبل از من است؛ یعنی کتابها و شریعتها بر صحت آنچه به شما گفتهام -مبنی بر این که شرک باطل و بیاساس است- اتفاق دارند. پس این کتاب خداست که درآن هرچیزی همراه با دلایل عقلی و نقلیاش بیان شده است، و همۀ کتابهای گذشته نیز دلایل و حجتهایی بر آنچه که گفتیم، میباشند. پس معلوم شد که حجت بر آنها اقامه شده، و بهطور یقین هیچ دلیلی توانِ مخالفت با آن دلایل را ندارد و هر دلیلی در مقابل آن شکست خواهد خورد. و اگر مخالفتهایی یافت شود، شبهاتی است که نمیتواند جای حق و حقیقت را بگیرد. (﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ﴾) بلکه بیشتر آنان حق را نمیشناسند، و به علت تقلید از نیاکان خود، بر باورهای پوچشان پافشاری میکنند، و بدون علم و دانش به مجادله میپردازند. آنها حق را نمیشناسند، اما این بدان خاطر نیست که حق پوشیده و پیچیده است، بلکه آنها خود از آن رویگردانند، و گرنه چنانچه اندکی به آن توجه کنند و بدان روی آورند، به طور واضح و آشکار حق را از باطل تشخیص میدهند. بنابراین فرمود: (﴿فَهُم مُّعۡرِضُونَ﴾) این است که آنها رویگردان هستند. (25) پس از آنکه خداوند متعال جهت روشن شدن این موضوع دستور داد که در سرگذشت امتهای پیشین اندیشه کنیم، خود به طور کامل قضیه را باز کرد و فرمود: (﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ﴾) و هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که: «معبود به حقی جز من نیست، پس مرا بپرستید.» بنابراین همۀ پیامبرانِ پیشِ از تو، چکیده پیامشان این بوده است که تنها خداوند پرستش شود، خدایی که شریکی ندارد، واو معبود راستین است، و پرستشِ دیگر چیزها باطل میباشد.
4 Abdolmohammad Ayati
ما پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم، جز آنكه به او وحى كرديم كه جز من خدايى نيست. پس مرا بپرستيد
5 Abolfazl Bahrampour
و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم جز اين كه به او وحى مىكرديم كه: خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد
6 Baha Oddin Khorramshahi
و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی میفرستادیم که خدایی جز من نیست، پس مرا بپرستید
7 Hussain Ansarian
و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و ما هیچ رسولی را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آنکه به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست، پس مرا به یکتایی پرستش کنید و بس
9 Mohammad Kazem Moezzi
و نفرستادیم پیش از تو پیمبری مگر وحی کردیم بدو که نیست خدائی جز من پس مرا پرستش کنید
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و ما پیش از تو هیچ رسولی نفرستادیم، جز (آنکه) سویش وحی میکنیم: «بهراستی هیچ معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.»
12 Mohsen Gharaati
و هر پیامبرى پیش از تو فرستادیم، به او وحى کردیم که معبودى جز من نیست، پس [تنها] مرا بپرستید
13 Mostafa Khorramdel
ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر این که به او وحی کردهایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش کنید
14 Naser Makarem Shirazi
ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که: «معبودی جز من نیست؛ پس تنها مرا پرستش کنید.»
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه به او وحى كرديم كه خدايى جز من نيست، پس تنها مرا بپرستيد