وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ و از ميان مردم كسي هست كه با دو دلي خدا را ميپرستد؛ پس اگر خير و خوبي به او برسد بدان آرام گيرد، و اگر بلايي به او برسد به عقب برگردد، در دنيا و آخرت زيانكار شده، و اين همان زيان روشن و آشكار است.
يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ به جاي خداوند چيزي را كه زياني به او نميرساند و سودي به او نميبخشد به فرياد ميخواند. اين همان گمراهي بسيار دور است.
يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ كسي را ميخواند كه زيانش از سودش نزديكتر است، چه ياوران و سروران بد، و چه همدمان و دوستان بدي هستيد!
(11) برخی از مردم، ایمانشان ضعیف است، و ایمان وارد دلهایشان نگردیده، و نور و صفای ایمان با دلهایشان در نیامیخته است؛ بلکه یا از روی ترس، و یا بنابر عرف و عادت، ایمان آورده است؛ و به هنگام آزمایش و مشکلات، استوار و ثابت قدم نمیماند، و متزلزل و مذبذب است. (﴿فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦ﴾) پس اگر خوبی و خیری به او برسد، بدان آرام میگیرد؛ یعنی اگر همواره روزیِ گوارایی داشته باشد و در خوشی به سر ببرد و هیچ ناگواری و رنجی به او نرسد، به سبب این خیر و خوبی، آسوده خاطر و شادمان میشود؛ اما آرامش او براثر ایمانش نیست، چرا که ممکن است خداوند چنین فردی را در امان قرار دهد، و او را به فتنهها و بلاهایی مبتلا نکند که او را از دینش برگرداند. (﴿وَإِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ﴾) اما اگر بلایی به او برسد -به این صورت که امر ناپسندی برایش پیش بیاید، یا چیز دوست داشتنی و مورد پسندی را از دست بدهد- (﴿ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ﴾) رویگردان میشود؛ یعنی از دینش برمیگردد و مرتد میشود. (﴿خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةَ﴾) سعادت دنیا و آخرت را از دست داده است. در دنیا، به امید اینکه مال مورد نظرش را به دست آورده، و به گمان اینکه آنچه او میخواهد جز با ارتداد به دست نمیآید، از دین برمیگردد؛ حال آنکه چیزی اضافه بر آنچه در تقدیر خدا برایش مقرر گشته است، به او نمیرسد. پس در حقیقت او ناکام و ناموفق گردیده و زیانکار شده است. و بسیار ظاهر و روشن است که در آخرت، از بهشتی که پهنای آن به اندازۀ آسمانها و زمین است، محروم میشود؛ و سزاوار آتش جهنم میگردد. (﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ﴾) و این همان زیانِ آشکار و روشن است.
(12 - 13) کسی که به عقب برگشته است، (﴿يَدۡعُواۡ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَمَا لَا يَنفَعُهُۥ﴾) به جای خداوند چیزی را به فریاد میخواند که نمیتواند به او زیانی برساند و سودی به وی ببخشد. و هر معبود و هر چیزی که به جای خداوند فرا خوانده شود، نمیتواند به خودش یا به دیگران سود و زیانی برساند. (﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ﴾) این، سرگشتگی فراوان و بسیار دوری است، و گمراهیای است که به آخرین حد رسیده است، چون او از پرستش کسی که سودرسان و زیان دهنده، و بینیاز و برآورده کنندۀ نیازهاست، رویگردان شده؛ و به پرستش بندهای مانند خود یا پایینتر از خویش روی آورده که هیچ اختیاری ندارد، بلکه زیانِ آن از سودش بیشتر است. بنابراین فرمود: (﴿يَدۡعُواۡ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِۦ﴾) کسی را به فریاد میخواند که زیانش از سودش بیشتر است؛ زیرا پرستش و فراخواندن آن، برای عقل و جسم و دنیا و آخرت مشخص است. (﴿لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ﴾) چه یاور و سرور بدی است این معبود. (﴿وَلَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ﴾) و چه همدم و دوست بدی هستند! سرور و همدم اصولاً باید به آدمی سود برساند و زیان را از وی دور کند. پس وقتی سودی به دست نمیآید و زیانی دور نمیشود، همدم و سرور قرار دادن اینها نکوهش شده و زشت به حساب آمده است.