وَلَمَّا وَرَدَ مَاۤءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ اُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُوْنَ ەۖ وَوَجَدَ مِنْ دُوْنِهِمُ امْرَاَتَيْنِ تَذُوْدٰنِۚ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۗقَالَتَا لَا نَسْقِيْ حَتّٰى يُصْدِرَ الرِّعَاۤءُ وَاَبُوْنَا شَيْخٌ كَبِيْرٌ ( القصص: ٢٣ )
Wa lammaa warada maaa'a Madyana wajada 'alaihi ummatam minannaasi yasqoona wa wajada min doonihimum ra ataini tazoodaani qaala maa khatubkumaa qaalataa laa nasqee hataa yusdirar ri'aaa'u wa aboonaa shaikhun kabeer
حسین تاجی گله داری:
و چون به (چاه) آب مدین رسید، بر آن (چاه) گروهی از مردم را دید که (چهارپایان خود را) آب میدهند، و در کنار آنان دو زن را دید که (گوسفندان خود را) باز میدارند (و به چاه نزدیک نمیشوند، موسی) گفت: «کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟!) گفتند: «ما (آنها را) آب نمیدهیم تا چوپانها باز گردند (و بروند) و پدر ما پیر کهنسال است (و توانایی این کار را ندارد)».
English Sahih:
And when he came to the water [i.e., well] of Madyan, he found there a crowd of people watering [their flocks], and he found aside from them two women holding back [their flocks]. He said, "What is your circumstance?" They said, "We do not water until the shepherds dispatch [their flocks]; and our father is an old man." (Al-Qasas [28] : 23)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و وقتی به آب مدین که از آن آب برمیداشتند رسید گروهی از مردم را دید که به دامهایشان آب میدادند، و پایینتر از آنها، دو زن را دید که گوسفندهایشان را از آب بازمیدارند تا مردم آب بردارند، موسی علیه السلام به آن دو گفت: چرا همراه مردم آب برنمیدارید؟ آن دو به او گفتند: عادت ما این است که درنگ میکنیم و آب برنمیداریم تا اینکه چوپانان بازگردند؛ تا مبادا با آنها آمیخته شویم، و پدرمان پیری سالخورده است، و نمیتواند آب بردارد، پس ما به آب دادن گوسفندانمان ناچاریم.