Wa asbahal lazeena tamannaw makaanahoo bil amsi yaqooloona waika annal laaha yabsutur rizqa limany ya shaaa'u min 'ibaadihee wa yaqdiru law laaa am mannal laahu 'alainaa lakhasafa binaa waika annahoo laa yuflihul kaafiroon
و کسانیکه دیروز آرزو میکردند به جای او باشند، میگفتند: «وای بر ما! گویی الله روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد فراخ میگرداند، و (یا) تنگ میگیرد، اگر الله بر ما منّت ننهاده بود، بیتردید ما را (نیز به قعر زمین) فرو میبرد، ای وای! گویی کافران هرگز رستگار نمیشوند.
English Sahih:
And those who had wished for his position the previous day began to say, "Oh, how Allah extends provision to whom He wills of His servants and restricts it! If not that Allah had conferred favor on us, He would have caused it to swallow us. Oh, how the disbelievers do not succeed!" (Al-Qasas [28] : 82)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و کسانیکه قبل از فروبردن لقمان در زمین مال و زینت او را آرزو میکردند، صبح حسرتخورده و پندگیرنده میگفتند: آیا ندانسته بودیم که الله روزی را برای هرکس از بندگانش که بخواهد میگستراند، و آن را برای هرکس از آنها که بخواهد محدود میگرداند؟! اگر الله بر ما منت ننهاده بود که ما را بهسبب آنچه گفتیم مجازات نکرد؛ بهطور قطع همانگونه که قارون را در زمین فرو برد ما را نیز در زمین فرو میبرد، بهراستیکه کافران، نه در دنیا و نه در آخرت، رستگار نمیشوند، بلکه مقصد و سرانجام آنها تباهی در دنیا و آخرت است.
2 Islamhouse
و کسانی که دیروز آرزو میکردند به جای او باشند، بامداد [روز بعد] میگفتند: «وای بر ما! گویی الله است که [نعمت و] روزی را بر هر کس که بخواهد گسترده میدارد و [یا] تنگ میگرداند. اگر الله بر ما منّت ننهاده بود، قطعاً ما را [نیز به سزای سخنانمان به ژرفای زمین] فرومیبُرد، ای وای! گویی کافران هرگز رستگار نمیشوند.
3 Tafsir as-Saadi
إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ همانا قارون از قوم موسي بود، پس بر آنان سركشي كرد، و از گنجها اندازهاي به او داده بوديم كه كليدهاي آن بر گروهي توانمند سنگيني ميكرد. آنگاه كه قومش بدو گفتند:«شادماني مكن، همانا خدا شاد شوندگان [به مال] را دوست نميدارد». وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ و در آنچه خداوند به تو داده است سراي آخرت را بجوي، و بهرة خود را از دنيا فراموش مكن، و چنانكه خداوند به تو نيكي كرده است [با ديگران] نيكي كن، و در زمين در پي فساد مباش كه خداون فسادكاران را دوست نميدارد. قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ قارون گفت:«تنها در نتيجة علم و دانشي كه دارم آن [مال] به من داده شده است. آيا ندانست كه خداوند پيش از او نسلهاي [گذشته] كساني را كه از او توانمندتر و مال اندوزتر بودند هلاك كرد؟ و گناهكاران از گناهشان پرسيده نميشوند. فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ پس [قارون] آراسته به زيورهاي خود ميان قومش ظاهر شد كساني كه زندگاني دنيا را ميخواستند گفتند: «اي كاش! ما نيز مانند آنچه به قارون داده شده است ميداشتيم، به راستي او از بهرهاي بزرگ برخوردار است». وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ و كساني كه دانش وآگاهي داشتند، گفتند:«واي بر شما! پاداش خداوند براي كسي كه ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، بهتر است و اين را جز شكيبايان نميپذيرند». فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِينَ پس او و خانهاش را به زمين فرو برديم، و هيچ گروهي نداشت كه او را در برابر خداوند ياري دهند، و خود نيز نتوانست خود را كمك كند. وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ آنان كه ديروز آرزو ميكردند به جاي او باشند، گفتند:«واي! انگار خدا روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد فراخ ميگرداند، و براي هر كس كه بخواهد روزي را تنگ و كم ميگرداند. و اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود بيگمان ما را فرو ميبرد. واي! انگار كافران رستگار نميگردند». (76) خداوند از حالت قارون و آنچه که انجام داد و موعظه و نصیحتی که بدو شد، خبر داده و میفرماید: (﴿إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ﴾) همانا قارون از قوم موسی بود، یعنی از بنیاسرائیل بود؛ آنهایی که خداوند در آن زمان، بر جهانیان برتریشان داده بود؛ و خداوند نعمتهای فراوانی به آنان بخشیده بود. پس حالت آنها چنین اقتضا میکرد که بر دین استقامت داشته باشند. اما قارون از راه قومش منحرف شد، (﴿فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡ﴾) و به خاطر نعمتهای فراوانی که به او داده شده بود، سرکشی و فخر فروشی کرد. (﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوۡلِي ٱلۡقُوَّةِ﴾) و گنجها و خزانههای زیادی به او داده بودیم که کلیدهای آن، بر گروه قدرتمندی سنگینی میکرد. کلمۀ «عُصْبه» بر گروه ده، نُه و هفت نفری اطلاق میشود؛ یعنی کلیدهای گنجینه و خزانههای اموال او، چنان زیاد بود که گروه قدرتمندی به هنگام حمل آن کلیدها، احساس سنگینی میکردند. پس در مورد خودِ گنجها چه فکر میکنی؟ (﴿إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ﴾) وقتی که قومش -در حالی که او را نصیحت میکردند و او را از طغیان و سرکشی برحذر میداشتند- به او گفتند: به این دنیا و ثروت فراوان خود شاد مباش و به آن افتخار مورز که آن تو را از آخرت غافل میگرداند؛ زیرا خداوند کسانی را که به مال دنیا شاد میشوند و شیفته و غرق محبت آن میگردند، دوست ندارد. (77) (﴿وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ﴾) تو اموال و داراییهایی داری که وسیلهای برای به دست آوردن آخرت است. حال آنکه دیگران این وسیله را ندارند. پس به وسیلۀ این مالها، آخرت را بجوی و از آن صدقه بده. و به این بسنده نکن که ثروت خود را در به دست آوردن لذتها به کار بگیری. (﴿وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَا﴾) یعنی ما به تو نمیگوییم که همۀ اموال و داراییات را صدقه کن و آن را ضایع نما؛ بلکه برای آخرت خود انفاق کن و از دنیای خود چنان بهرهبرداری کن که در دین تو خلل ایجاد نشود و به آخرت تو زیان نرسد. (﴿وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَ﴾) و با بندگان خدا نیکی کن، همانطور که خداوند با دادن این مالها به تو نیکی کرده است، (﴿وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾) و با تکبر و انجام دادن گناهان و مشغول شدن به نعمتها و فراموش کردن کسی که نعمتها را داده است، در زمین به دنبال فساد و تباهی مباش، (﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾) همانا خداوند تباهکاران و فساد پیشگان را دوست نمیدارد، بلکه آنها را به کیفر تباهکاریشان، به شدت مجازات خواهد کرد. (78) قارون نصیحت آنها را نپذیرفت و به نعمت پروردگارش کفر ورزید و گفت: (﴿ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓ﴾) من این مالها را، به وسیلۀ تلاش خود و شناختی که از راههای کسب و معامله داشتم؛ و به سبب مهارت خویش به دست آوردهام؛ و یا از آنجا که خداوند میدانست من لایق این اموال هستم، آن را به من داده است. پس چرا شما مرا بر نحوۀ استفاده از چیزی نصیحت میکنید که خداوند به من بخشیده است؟ خداوند متعال با بیان اینکه دادن و بخشیدن وی، بیانگر خوب بودن حالت کسی نیست که به او بخشیده است، فرمود: (﴿أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗا﴾) آیا نمیداند که خداوند پیش از او، از میان نسلهای گذشته، کسانی را که از او توانمندتر و مال اندوزتر بودند، هلاک کرده است؟! پس چه مانعی وجود دارد که خداوند نسلهای دیگری را نیز هلاک کند؟ با اینکه سنت ما این است که هر کس مانند آنها یا بیشتر از آنها قدرت و ثروت داشته باشد، و کارهایی را انجام دهد که موجب هلاکت و نابودی است، او را هلاک خواهیم کرد. (﴿وَلَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾) و گناهکاران از گناهانشان پرسیده نمیشوند، بلکه خداوند آنها را کیفر میدهد؛ و چون حالت آنها را میداند، آنان را عذاب میدهد. پس آنان، گرچه برای خود حالتی نیکو تجسم کنند و خودرا نجات یافته تلقی نمایند، سخن آنها مورد قبول نیست و چیزی از عذاب خدا را از آنها دور نمیکند؛ چون گناهانشان ظاهر و آشکار است. پس انکار کردن آنها بیجاست. قارون همچنان به عناد و سرکشی خود و نپذیرفتن نصیحت و اندرز قومش، با سرمستی و غرور و در حالی که گرفتار خود پسندی شده بود، ادامه میداد. (79) (﴿فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦ﴾) وی روزی با زیباترین و بهترین وضعیت خود بیرون آمد. او اموال فراوانی داشت و تا آنجا که میتوانست، خود را آماده و آراسته کرده بود. و معمولاً امثال قارون بسیار خود را آراسته میکنند و مانور میدهند؛ و قارون هرآنچه که از آرایش و تجمل و فخر و ناز قابل تصور بود، جمع کرده بود. در این حالت، چشمها به قارون دوخته شد، لباسش دلها را مجذوب؛ و آرایش و خود آراییاش مردم را به سوی خود جلب کرده بود. تماشاگران در مورد قارون به دو گروه تقسیم شده بودند و هریک بر حسب خواست و علاقۀ خودش سخن میگفت. (﴿قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا﴾) کسانی که زندگانی دنیا را میخواستند و به آن دل بسته بودند و دنیا آخرین مقصدشان بود و خواستهای جز آن نداشتند، گفتند: (﴿يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ﴾) کاش دنیا و کالا و زیبایی آن، به ما هم داده میشد، همانطور که به قارون داده شده است! (﴿إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ﴾) بیگمان او از بهرهای بزرگ برخوردار است. البته اگر کار به آنچه که آنها میخواستند تمام میشد و دنیایی دیگر وجود نداشت و آخرتی در کار نبود، آنها راست میگفتند که قارون از بهرۀ بزرگی برخوردار است؛ چون به او امکانات و اموال چنان زیادی داده شده بود که میتوانست هرطور که بخواهد، از نعمتهای دنیا استفاده کند؛ و او با این اموال و ثروت میتوانست همۀ آنچه را که میخواست، به دست بیاورد. و بسیاری از مردم، برخورداری از چنین وضعیتی را، عین سعادتمندی به حساب میآورند. ولی در واقع هر کس که دنیا و زخارف آن را، آخرین هدف خود قرار دهد، به راستی که پستترین انسان است و هرگز به خواستههای عالی و مطالب گرانبها راه نمییابد. (80) (﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواۡ ٱلۡعِلۡمَ﴾) و کسانی که دانش و آگاهی داشتند و حقایق اشیا را میدانستند و به باطن دنیا نگاه میکردند، در آن وقت که آن دسته از مردم به ظاهر قارون مینگریستند، در حالی که از آنچه آنها برای خود آرزو کرده بودند، ناراحت و دردمند شده بودند و از وضعیت آنها تأسف میخوردند و سخنشان را قبول نداشتند، گفتند: (﴿وَيۡلَكُمۡ﴾) وای بر شما! (﴿ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا﴾) پاداش خدا در این دنیا که عبارت است از لذت عبادت و دوست داشتن آن و بازگشتن به سوی خدا و روی آوردن به او و پاداشی که در آن دنیا میدهد که بهشت و نعمتهایی است که در آن وجود دارد و چشمها از دیدن آن لذت میبرند، برای کسی که ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، بهتر از چیزی است که شما آرزو کرده و به آن علاقهمند شدهاید. پس این است حقیقت امر. اما این طور نیست که هرکس آن را بداند، چیز اعلی را بر پست ترجیح دهد؛ و این را در نمییابد و توفیق دستیابی به آن نصیبش نمیشود (﴿إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ﴾) مگر کسانی که شکیبایی میورزند؛ آنهایی که بر طاعت خداوند صبر میورزند و خود را از گناه و نافرمانی خدا باز میدارند و به هنگام تقدیرهای دردناک خداوندی صبر و بردباری پیشه میکنند و جذابیتهای دنیا و لذایذش، آنها را از یاد پروردگارشان غافل نمیکند و میان او و آنچه که برای آن آفریده شدهاند، مانعی ایجاد نمینماید. پس چنین کسانی، پاداش خدا را بر دنیای فانی ترجیح میدهند. (81) وقتی فخر فروشی و سرکشی قارون به اوج رسید و دنیایش نزد او زیبا جلوه نمود و بسیار به آن دلباخته شد، ناگهان عذاب خدا او را فرا گرفت، (﴿فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ﴾) پس او و خانهاش را به زمین فرو بردیم و سزای او از نوع عملش بود. پس همانطور که خودش را از بندگان خدا بالاتر قرار داد، خداوند نیز او را در پایین ترین مکان جای داد. و او و خانهاش به همراه اثاثیه و کالاهایش که مایۀ فریب او شده بودند، به دل زمین فرو رفتند. (﴿فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ﴾) و او را گروه و خدمتگزاران و لشکریانی نبود که در برابر خداوند یاریاش کنند. پس عذاب خدا او را فرا گرفت، و کسی او را یاری نداد، و خودش هم نتوانست کاری بکند. (82) (﴿وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاۡ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ﴾) و کسانی که دیروز آرزو میکردند به جای او باشند؛ یعنی زندگانی دنیا را میخواستند؛ کسانی که میگفتند: کاش مانند آنچه به قارون داده شده است، به ما هم داده میشد؛ آنها پس از به زمین فرو رفتن قارون، در حالی که ناراحت بودند و عبرت گرفته و میترسیدند که عذاب خدا آنها را نیز فرو بگیرد، گفتند: (﴿وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُ﴾) وای! انگار خداوند روزی را، برای هر کس از بندگان خود که بخواهد، گسترده میگرداند؛ و برای هرکس که بخواهد، آن را تنگ و کم میگرداند. پس اکنون دانستیم، خداوند که روزی فراوانی به قارون داده است، دلیل بر این نیست که در او خیر و خوبی وجود دارد و ما در این سخن خود که گفتیم (﴿إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ﴾) واقعاً قارون دارای بهرۀ بزرگی است، اشتباه کردهایم. (﴿لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَا﴾) اگر خداوند بر ما منت نمینهاد؛ ما را بر آنچه که گفتیم، کیفر میداد؛ پس اگر فضل و منت او نبود، ما را به زمین فرو میبرد. پس هلاکت شدن قارون، کیفر و سزایی بود برای او؛ و عبرت و پندی بود برای دیگران؛ حتی کسانی که به او رشک میبردند، پشیمان شدند و فکرشان تغییر کرد.(﴿وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾) یعنی کافران در دنیا و آخرت رستگار نمیگردند.
4 Abdolmohammad Ayati
روز ديگر آن كسان كه ديروز آرزو مىكردند كه به جاى او مىبودند، مىگفتند: شگفتا كه خدا روزى هر كس را كه خواهد فراوان كند يا تنگ سازد. اگر خدا به ما نيز نعمت فراوان داده بود، ما را نيز در زمين فرو مىبرد. نمىبينى كه كافران رستگار نمىشوند؟
5 Abolfazl Bahrampour
و كسانى كه ديروز موقعيت او را آرزو مىكردند صبحگاه مىگفتند: عجبا، مثل اين كه خدا روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مىدهد يا تنگ مىگيرد. اگر خدا بر ما منّت ننهاده بوده ما را [نيز به زمين] فرو برده بود. عجبا، گويى كه كافران هرگز رستگار نم
6 Baha Oddin Khorramshahi
و کسانی که دیروز مقام او را آرزو میکردند میگفتند وه که خداوند روزی را بر هرکس از بندگانش که بخواهد گشاده میدارد و بر هرکس که بخواهد تنگ میگیرد، اگر خداوند بر ما منت نهاده [و نعمت نداده] بود، ما را نیز فرو میبرد، وه که کافران رستگار نمیشوند
7 Hussain Ansarian
و بامدادان، آنانکه دیروز مقام و جایگاه او را آرزو داشتند [چنان حالی شدند که] می گفتند: وه! گویی خدا رزق را برای هر کس از بندگانش بخواهد وسعت می دهد، و [برای هر که بخواهد] تنگ می گیرد، اگر خدا بر ما منت نگذاشته بود، ما را نیز در زمین فرو برده بود، وه، گویی کافران رستگار نمی شوند
8 Mahdi Elahi Ghomshei
صبحگاه هم آنان که روز گذشته (ثروت و) مقام او را آرزو میکردند با خود میگفتند: ای وای (بر ما و آرزوهای ما) گویی خداست که هر که از بندگان خود را خواهد روزی فراوان دهد و (هر که را خواهد) تنگ روزی کند، اگر نه این بود که خدا بر ما منّت گذاشت (و غرور و ثروت قارون نداد) ما را هم (مثل او) در زمین فرو بردی! ای وای که گویا کافران را هرگز فلاح و رستگاری نیست
9 Mohammad Kazem Moezzi
و بامداد کردند آنان که آرزو میکردند جای او را دیروز میگفتند وای گوئیا خدا میگشاید روزی را برای هر که خواهد از بندگانش و تنگ میگرداند اگر نه منّت مینهاد خدا بر ما هرآینه فرومیبرد ما را وای گوئیا رستگار نشوند کافران
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و همان كسانى كه ديروز آرزو داشتند به جاى او باشند، صبح مىگفتند: «واى، مثل اينكه خدا روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا تنگ مىگرداند، و اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را [هم] به زمين فرو برده بود؛ واى، گويى كه كافران رستگار نمىگردند.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و (همان) کسانی که دیروز آرزو داشتند جایگاهی همانند او میداشتند گفتند: « وای (بر ما)! گویی خدا روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گشاده میکند. و (یا) تنگ میگرداند. و اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را (هم به زمین) فرو برده بود. وای (بر ما)! گویی کافران بیگمان رستگار نمیکنند.»
12 Mohsen Gharaati
و بامدادان، همان کسانى که موقعیت دیروز قارون را آرزو مىکردند، مىگفتند: «ای واى! گویا خداوند، [رزق و] روزى را بر هر کس از بندگانش که بخواهد، گشاده یا تنگ مىگرداند. اگر خداوند بر ما منت نگذاشته بود، حتماً ما را نیز [با او] به قعر زمین فرومیبرد. واى! گویا کافران، رستگار نمىشوند.»
13 Mostafa Khorramdel
آنان که دیروز آرزو میکردند به جای او باشند، (هنگامی که این صحنهی دلخراش را دیدند) گفتند: وای! انگار خدا روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گسترش میدهد و برای هر کس که بخواهد روزی را تنگ و کم میگرداند (و چرا ما از این واقعیّت غافل بودیم که داشتن و نداشتن مادیات، وسیلهی آزمایش مردمان است و بس؟!). اگر خداوند بر ما منّت نمینهاد (و تفضّل نمیفرمود، آرزوی دیروزی ما را برآورده میکرد، و امروز همچون قارون) ما را (به دل زمین) فرو میبرد. وای! انگار کافران رستگار نمیگردند (و حتماً عذاب خدا دیر یا زود گریبانگیرشان میشود)
14 Naser Makarem Shirazi
و آنها که دیروز آرزو میکردند بجای او باشند (هنگامی که این صحنه را دیدند) گفتند: «وای بر ما! گویی خدا روزی را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش میدهد یا تنگ میگیرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو می برد! ای وای گویی کافران هرگز رستگار نمیشوند
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و آنان كه ديروز جايگاه او را آرزو مىكردند در حالى بامداد كردند كه مىگفتند: واى!- يا: وه!- گويى خداست كه روزى را براى هر كه از بندگان خود بخواهد فراخ مىكند و تنگ مىگرداند اگر نه اين بود كه خدا بر ما منت نهاد هر آينه ما را نيز- به سبب آن آرزوها كه داشتيم- به زمين فرو مىبرد واى! گويى كافران رستگار نمىشوند