37. صافات آیه 61
لِمِثْلِ هٰذَا فَلْيَعْمَلِ الْعٰمِلُوْنَ ( الصافات: ٦١ )
Limisli haaza falya'ma lil 'aamiloon
حسین تاجی گله داری:
(آری) عمل کنندگان باید برای چنین (پاداشی) عمل کنند.
English Sahih:
For the like of this let the workers [on earth] work. (As-Saffat [37] : 61)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
عملکنندگان باید برای چنین پاداش کار کنند، زیرا این همان تجارت سودآور است.
2 Islamhouse
اهل عمل، باید براى چنین [پاداشی] بکوشند.
3 Tafsir as-Saadi
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءلُونَ؛ رو به يکديگر کنند و به گفت و گو پردازند.
قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ؛ يکي از آنها گويد : مرا همنشيني بود .
يَقُولُ أَئِنَّكَ لَمِنْ الْمُصَدِّقِينَ؛ که مي گفت : آيا تو از آنها هستي که تصديق مي کنند ?
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَدِينُونَ؛ آيا آنگاه که ، مرديم و خاک و استخوان شديم ، کيفرمان مي دهند ?
قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ؛ گويد : مي توانيد از بالا بنگريد ?
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاء الْجَحِيمِ؛ از بالا بنگرد و او را در ميان آتش دوزخ بيند.
قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ؛ گويدش : به خدا سوگند ، نزديک بود که مرا به هلاکت افکني.
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ؛ و اگر موهبت پروردگارم نبود ، من نيز همراه تو مي بودم.
أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ؛ آيا ما را مرگي نيست .
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ؛ جز آن مرگ نخستين ? و ديگر عذابمان نمي کنند ?
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ هر آينه اين است کاميابي بزرگ.
لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلْ الْعَامِلُونَ؛ عمل کنندگان بايد براي چنين پاداشي عمل کنند.
(50 - 59) وقتی خداوند متعال بهرهمند شدن آنها را از نعمتها و شادمانی کامل و خوردنیها و نوشیدنیها و همسران زیبا و مجالس نیکو بیان کرد، نیز گفتگوی آنان را با همدیگر در رابطه با چیزهای گذشته توصیف نمود و فرمود: آنان همچنان مشغول گفتگو و پرسیدن از یکدیگر هستند تا اینکه گفتگویشان به اینجا میکشد که یکی از آنها میگوید: (﴿إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ﴾) من یک همنشین داشتم که در دنیا همنشین من بود، و او زنده شدن پس از مرگ را انکار میکرد، و مرا بهخاطر اینکه به زنده شدن پس از مرگ باور داشتم سرزنش مینمود (﴿يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ)) و ميگفت: آيا تو از زمرۀ كساني هستي كه قيامت را باور ميكنند؟ ((أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ﴾) آیا زمانی که مُردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم به خاطر اعمالمان به ما سزا و جزا داده میشود؟ یعنی چگونه وقتی از هم پاشیده شویم و به خاک و استخوان تبدیل گردیم، دوباره زنده خواهیم شد و محاسبه میشویم و به خاطر اعمالمان سزا و جزا میبینیم؟! و آیا این امر غریب و بعید را تصدیق میکنی؟! یعنی آن فرد بهشتی به برادرانش میگوید: این داستان من است و این حکایت من و همنشینم بود. و من همچنان مؤمن باقی ماندم و تصدیق کردم، و او همچنان تکذیب میکرد و زنده شدن پس از مرگ را انکار مینمود تا اینکه مُردیم و باز دوباره زنده شدیم. و من به این ناز و نعمت رسیدم که میبینید؛ نعمتهایی که پیامبران، ما را از آن خبر داده بودند، و او بدون شک به عذاب گرفتار شده است. (﴿قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ﴾) آن بهشتی به دوستانش میگوید: آیا به دوزخ نگاه نمیکنید تا به آن همنشین من که در دنیا در کنار هم بودیم نگاه کنیم، تا شادی ما بیشتر گردد و این را با چشم خود مشاهده نماییم؟ و از ظاهر احوال بهشتیان و شاد شدن آنها به دیدار یکدیگر و موافقت آنها با همدیگر چنین برمیآید که آنها خواستۀ او را اجابت کرده، و به دنبال او راه افتاده تا از همنشین او اطلاع یابند. (﴿فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ﴾) و او نگاه میکند و همنشین خود را (﴿فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ﴾) در وسط عذاب میبیند، درحالی که عذاب او را از هر طرف احاطه کرده است. پس بهخاطر حالتی که دارد، خدا را سپاس میگوید؛ زیرا او را از مکر آن فرد نجات داده است. پس آن فرد را سرزنش کرده و میگوید: (﴿تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ﴾) سوگند به خدا نزدیک بود که مرا با شبهاتی که به من القاء میکردی هلاک گردانی. (﴿وَلَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ﴾) و اگر نعمت پروردگارم نبود که مرا بر اسلام ثابت قدم و استوار گردانید، من هم به همراه تو از احضار شدگانِ در عذاب بودم. (﴿أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ﴾) و مؤمن با ابراز شادی از نعمتهای خداوند که به اهل بهشت داده، و اینکه در بهشت جاودانه میمانند و از عذاب در امان هستند، میگوید: آیا ما نمیمیریم؟! مگر مرگ نخستین که داشتیم و ما عذاب نخواهیم دید؟! استفهام برای اثبات و تاکید است؛ یعنی پس آیا ادعا میکنی که ما نمیمیریم به جز مرگ نخستین، و پس از آن هیچ زنده شدن و عذابی در کار نیست.
(60) (﴿فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ﴾) و بعضی رو به بعضی دیگر میکنند و از یکدیگر میپرسند. در اینجا معمول حذف شده است. و مقام، مقام لذّت و شادمانی است، و بر این دلالت مینماید که آنها در مورد همۀ آن چیزهایی از همدیگر سؤال میکنند که از گفتگو کردن دربارۀ آن لذّت میبرند. و یکدیگر را در مورد مسائلی جویا میشوند که در آن اختلاف داشتند. و مشخّص است که لذّت بردن اهل علم از پرس و جو دربارۀ مسایل علمی بالاتر از لذّتی است که به سبب یادآوری مسایل دنیا به آنان دست میدهد. پس آنها از این نوع لذّت، بهرۀ کاملی دارند، و حقایقی از علم در بهشت برایشان روشن میگردد که نمیتوان آن را بیان کرد. وقتی نعمتهای بهشت را بیان کرد، و با این اوصاف زیبا آنها را توصیف نمود، بهشت را ستود و عاملان را تشویق کرد که برای رسیدن به آن، کار و تلاش نمایند و فرمود: (﴿إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ﴾) این واقعاً پیروزی بزرگی است؛ زیرا آنها به هر خوبی دست یافتهاند، و هر آنچه که دلشان میخواهد به دست آوردهاند، و هر امر مکروه و نامطلوبی از آنها دور گشته است. پس آیا کامیابی بالاتری از این وجود دارد؟ خیر؛ چراکه این آخرین مقاصد است که خشنودی پروردگار آسمانها و زمین آنان را فرا گرفته است، و از نزدیکی پروردگار شاد گشته و با شناخت او بهرهمند شده و از دیدن او خوشحال گردیده و از سخن گفتن با او شادمان شدهاند!
(61) (﴿لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ﴾) برای رسیدن به چنین چیزی کارکنان باید کار کنند. پس بهشت شایستهترین و سزاوارترین چیزی است که ارزشمندترین لحظهها در آن صرف شده است، و بهترین چیزی است که عارفان هوشیار برای بهدست آوردن آن آستین بالا زدهاند. و حسرت و افسوس فراوان برای انسان محتاط و عاقبت اندیشی است که وقتی بر او سپری شود که در آن وقت به کاری نپردازد که وی را به این سرا نزدیک گرداند؛ پس چگونه خواهد بود اگر با پای خود به سوی هلاکت گام بردارد؟!
4 Abdolmohammad Ayati
عملكنندگان بايد براى چنين پاداشى عمل كنند
5 Abolfazl Bahrampour
براى اين (رقم نعمتها) بايد اهل عمل بكوشند
6 Baha Oddin Khorramshahi
باید که اهل عمل برای چنین هدفی بکوشند
7 Hussain Ansarian
پس باید برای چنین پاداشی عمل کنندگان عمل کنند
8 Mahdi Elahi Ghomshei
آنان که سعی و عملی میکنند باید بر مثل این (بهشت جاودانی) کنند (نه بر دنیای دو روزه فانی)
9 Mohammad Kazem Moezzi
به مانند این پس باید کنند کنندگان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
براى چنين [پاداشى] بايد كوشندگان بكوشند
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
پس برای همانند این (پاداش) باید عملکنندگان عمل کنند
12 Mohsen Gharaati
باید اهل عمل براى چنین جایگاهى کار کنند
13 Mostafa Khorramdel
برای رسیدن به چنین چیزی، کارکنان باید کار کنند
14 Naser Makarem Shirazi
آری، برای مثل این، باید عملکنندگان عمل کنند
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
براى چنين [پاداشى] بايد كوشندگان بكوشند