حم؛ حا ، ميم
تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ کتابي است که از جانب آن ، بخشاينده مهربان نازل شده است.
كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ؛ کتابي است که آيه هايش به وضوح بيان شده ، قرآني است به زبان عربي.
بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ؛ هم مژده دهنده است و هم بيم دهنده بيشترشان از آن اعراض کرده اند وسخن نمي شنوند.
وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ؛ گفتند : دلهاي ما از آنچه ما را بدان دعوت مي کني در پرده است و، گوشهامان سنگين است و ميان ما و تو حجابي است تو به کار خود پرداز و ما نيز به کار خود مي پردازيم.
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ؛ بگو : من انساني هستم همانند شما به من وحي شده که خدايتان خدايي است يکتا پس بدو روي آوريد و از او آمرزش بخواهيد و واي بر مشرکان :
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ؛ آنهايي که زکات نمي دهند و به آخرت ايمان ندارند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ؛ آنان را که ايمان آورده اند و کارهاي شايسته مي کنند ، پاداشي است ، تمام ناشدني.
مکي و 54 آيه است.
(2) خداوند متعال به بندگانش خبر میدهد که این کتاب بزرگ و قرآن زیبا (﴿تَنزِيلٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾) از سوی خداوند بخشایندۀ مهربان نازل شده؛ خداوندی که رحمت او همه چیز را در بر گرفته است که یکی از بزرگترین رحمتهای او، فرو فرستادن این کتاب میباشد که به وسیلۀ آن چنان علم و هدایت و نور و شفا و رحمت و خیر فراوانی حاصل شده است که جزوِ بزرگترین نعمتهای او بر بندگان است، نیز یگانه راه خوشبختی در هر دو جهان میباشد.
(3) سپس کتاب را ستود و بیان کرد که کاملاً روشنگر است. پس فرمود: (﴿فُصِّلَتۡ ءَايَٰتُهُۥ﴾) هرچیز را جداگانه تفصیل داده و تبیین نموده است، و این مستلزم بیان و روشنگری کامل و جدا کردن هر چیز از دیگری و مشخّص کردن حقایق است. (﴿قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا﴾) به زبان شیوای عربی -که کاملترینِ زبانها است- آیات آن تفصیل و تبیین شده است. (﴿لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ﴾) برای قومی که میدانند؛ یعنی تا معنیاش برایشان روشن گردد و همانطور که کلمات و الفاظ آن روشن است، هدایت را نیز برایشان از گمراهی مشخص گرداند. امّا جاهلانی که هدایت و رهنمود، چیزی جز گمراهی به آنها نمیافزاید، و روشنگری جز کوری و نابینایی به آنان اضافه نمیکند، این قرآن برای آنها بیان نگردیده است. ﴿وَسَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ ءَأَنذَرۡتَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تُنذِرۡهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ﴾ برایشان یکسان است، چه آنها را هشدار دهی و چه آنان را هشدار ندهی ایمان نمیآورند.
(4) (﴿بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا﴾) قرآن انسان را به پاداش دنیا و آخرت مژده میدهد، و او را از عذاب دنیا و آخرت میترساند، و تفصیل هر یک را بیان کرده است، و اسباب و اوصافی را که موجب برخورداری انسان از مژدۀ خدا و یا گرفتار شدن وی به عذاب او میشوند ذکر کرده است. بنابراین کتابی را که دارای چنین صفاتی است، باید پذیرفت و به آن یقین نمود و به آن ایمان آورد و بدان عمل کرد. ولی بیشتر مردم همانند مستکبران رویگرداناند. (﴿فَهُمۡ لَا يَسۡمَعُونَ﴾) پس آنها به قرآن گوش فرا نمیدهند؛ گوش فرا دادنِ قبول و استجابت، گرچه آن را با گوشها میشنوند؛ شنیدنی که به وسیلۀ آن حجّت شرعی بر آنها اقامه میگردد.
(5) (﴿وَقَالُواۡ قُلُوبُنَا فِيٓ أَكِنَّةٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَيۡهِ وَفِيٓ ءَاذَانِنَا وَقۡرٞ وَمِنۢ بَيۡنِنَا وَبَيۡنِكَ حِجَابٞ﴾) و کسانی که از قرآن رویگرداناند و اظهار میدارند که از آن بهرهمند نمیشوند ـ چراکه راههای رسیدن به آن را بستهاند ـ گفتند: در برابر چیزی که ما را به سوی آن فرا میخوانی، دلهای ما در پوششهایی قرار گرفته و در گوشهایمان سنگینی است؛ یعنی در گوشهایمان کری هست، بنابراین ما نمیشنویم، و میان ما و تو حجابی است که تو را نمیبینیم؛ یعنی اظهار کردند که از قرآن رویگردان میباشند، و نفرت خود را از آن، و خرسندی خویش را از آنچه که بر آن هستند اظهار داشتند. بنابراین گفتند: (﴿فَٱعۡمَلۡ إِنَّنَا عَٰمِلُونَ﴾) همچنان که تو عمل کردنِ به دینت را دوست داری و آن را میپسندی، ما هم کاملاً عمل نمودن به دین خود را میپسندیم. این از بزرگترین رسواییهاست؛ چرا که آنها راضی شدند که به جای هدایت، در گمراهی بمانند؛ و به جای ایمان، کفر را برگزینند و آخرت را به دنیا فروختند.
(6 - 7) (﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ﴾) ای پیامبر! به آنها بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ یعنی من همانند شما انسانی هستم و اختیاری ندارم، و آنچه را که شما به شتاب میطلبید، نزد من نیست. و آنچه که خداوند به وسیلۀ آن مرا بر شما فضیلت و برتری داده، این است که به من وحی میشود، و مرا فرمان داده تا از آن پیروی کنم، و شما را به آن دعوت نمایم. (﴿فَٱسۡتَقِيمُوٓاۡ إِلَيۡهِ﴾) پس، با تصدیق نمودن خبری که خداوند داده است، از راهی پیروی کنید که انسان را به خدا میرساند، و از آنچه شما را از آن نهی کرده است دوری کنید. این حقیقت استقامت است، و همواره و همیشه چنین باشید. و فرمود: (﴿إِلَيۡهِ﴾) به سوی او رو کنید. در اینجا اخلاص را یادآوری نموده است، که عمل کننده باید هدف و منظورش از انجام دادن هر عملی، رسیدن به خدا و بهشت باشد، پس با این چیز، عمل او خالص و صالح و مفید میشود. و اگر در عمل او این هدف وجود نداشته باشد، عملش باطل میگردد. و از آنجا که بندگانِ حریص بر استقامت هم، به علّت تقصیر در انجام آنچه بدان امر شده، و یا مرتکب شدن آنچه از آن نهی شدهاند، از آنان کوتاهی سر میزند، بنابراین آنها را دستور داد تا آمرزشی همراه با توبه از خدا بخواهند. پس فرمود: (﴿وَٱسۡتَغۡفِرُوهُ﴾) و از او آمرزش بخواهید. سپس کسانی را مورد تهدید قرار داد که استقامت نمیورزند و فرمود: (﴿وَوَيۡلٞ لِّلۡمُشۡرِكِينَ﴾) و وای به حال مشرکان. ((ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ﴾) آن کسانی که زکات نمیدهند؛ یعنی کسانی که جز او چیزهای دیگری را عبادت میکنند که مالک هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیزی نیستند، و آنها خودشان را آلوده کردهاند، و با توحید و یگانهپرستی و اخلاص خویشتن را پاکیزه نکرده، و نماز نخوانده و زکات نپرداختهاند. پس آنها نه حق خداوند را با یکتاپرستی و توحید و خواندن نماز انجام دادهاند، و نه زکات پرداختهاند تا از سوی آنها فایدهای به مردم برسد. (﴿وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ كَٰفِرُونَ﴾) و ایشان به آخرت باور ندارند؛ یعنی به زنده شدن و بهشت و جهنم ایمان نمیآورند. بنابراین وقتی ترس از دلهای ایشان دور گردید، اقدام به انجام کارهایی کردند که در آخرت به آنها زیان میرساند.
(8) وقتی از کافران سخن به میان آورد، مؤمنان و حالت آنان و اجرشان را بیان نمود و فرمود: (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ وَعَمِلُواۡ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾) بیگمان کسانی که به این کتاب و آنچه که این کتاب در بر دارد و به باور داشتنِ به آن فرا خوانده است ایمان آوردهاند، و ایمان خود را با انجام دادن کارهای شایسته تصدیق کردهاند که آن اعمال، هم مخلصانه انجام شده و هم در انجام آن از [قرآن و سنّت] پیروی شده است. (﴿لَهُمۡ أَجۡرٌ غَيۡرُ مَمۡنُونٖ﴾) آنان پاداشی بزرگ و تمام نشدنی دارند. بلکه پاداش آنها همواره ادامه خواهد داشت، و هر لحظه افزونتر میشود، و همۀ لذّتها و دوست داشتنیها را دربر دارد.