5. مائده آیه 120
لِلّٰهِ مُلْكُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَمَا فِيْهِنَّ ۗوَهُوَ عَلٰى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيْرٌ ࣖ ( المائدة: ١٢٠ )
Lillaahi mulkus samaawaati wal ardi wa maa feehinn; wa Huwa 'alaa kulli shain'in Qadeer
حسین تاجی گله داری:
فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آنِ الله است؛ و او بر هر چیز تواناست.
English Sahih:
To Allah belongs the dominion of the heavens and the earth and whatever is within them. And He is over all things competent. (Al-Ma'idah [5] : 120)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
فرمانروایی آسمانها و زمین فقط از آنِ الله است، زیرا او آفریدگار و تدبیرکنندۀ آنهاست، و فرمانروایی تمام مخلوقاتی که در آسمانها و زمین است برای اوست، و او بر هر چیزی تواناست، و هیچچیز نمیتواند از دایرۀ قدرت او خارج شود.
2 Islamhouse
فرمانرواییِ آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست از آنِ الله است و او بر هر چیزی تواناست.
3 Tafsir as-Saadi
وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُواْ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوَاْ آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ؛ و به حواريان وحي کردم : به من و به پيامبر من ايمان بياوريد گفتند، :ايمان آورديم ، گواه باش که ما تسليم هستيم.
إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء قَالَ اتَّقُواْ اللّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ؛ و حواريان پرسيدند : اي عيسي بن مريم ، آيا پروردگار تو مي تواند که براي ما از آسمان مائده اي فرستد ? گفت : اگر ايمان آورده ايد ، از خدا بترسيد.
قَالُواْ نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ؛ گفتند : مي خواهيم که از آن مائده بخوريم تا دلهايمان آرام گيرد و بدانيم که تو به ما راست گفته اي و بر آن شهادت دهيم.
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ؛ عيسي بن مريم گفت : بار خدايا ، اي پروردگار ما ، براي ما مائده اي ، ازآسمان بفرست ، تا ما را و آنان را که بعد از ما مي آيند عيدي و نشاني ازتو باشد ، و ما را روزي ده که تو بهترين روزي دهندگان هستي.
قَالَ اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لاَّ أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِينَ؛ خدا گفت : من آن مائده را براي شما مي فرستم ، ولي هر که از شما از آن پس کافر شود چنان عذابش مي کنم که هيچ يک از مردم جهان را آن چنان عذاب نکرده باشم.
وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ ؛ و آنگاه که خدا به عيسي بن مريم گفت : آيا تو به مردم گفتي که مرا و، مادرم را سواي الله به خدايي گيريد ? گفت : به پاکي ياد مي کنم تو را نسزد مرا که چيزي گويم که نه شايسته آن باشم اگر من چنين گفته بودم تو خود مي دانستي زيرا به آنچه در ضمير من مي گذرد دانايي و من از آنچه در ذات تو است بي خبرم زيرا تو داناترين کسان به غيب هستي.
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ؛ من به آنان جز آنچه تو فرمانم داده بودي نگفتم گفتم که الله ، پروردگارمرا و پروردگار خود را بپرستيد و من تا در ميانشان بودم نگهبان عقيدتشان بودم و چون مرا ميرانيدي تو خود نگهبان عقيدتشان گشتي و تو بر هر چيزي آگاهي.
إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ اگر آنان را عذاب کني ، بندگان تو هستند و اگر آنان را بيامرزي ، تو پيروزمند و حکيمي.
قَالَ اللّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ؛ خدا گفت : اين روزي است که راستگويان را راستي گفتارشان سود دهد ازآن آنهاست بهشتهايي که در آن نهرها جاري است همواره در آن جاويدان خواهند بود خدا از آنان خشنود است و آنان نيز از خدا خشنودند و اين کاميابي بزرگي است.
لِلّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛ از آن خداست فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست و او برهر کاري تواناست.
(111 - 120) (﴿وَإِذۡ أَوۡحَيۡتُ إِلَى ٱلۡحَوَارِيِّۧنَ أَنۡ ءَامِنُواۡ بِي وَبِرَسُولِي قَالُوٓاۡ ءَامَنَّا...﴾) به یاد آور نعمت مرا که به تو ارزانی نمودم، آنگاه که پیروان و یاورانی را برای تو فراهم نمودم. پس به حواریون الهام کردم و دلهایشان را برای ایمان آوردن به من و پیامبرم مهیّا نمودم، و بر زبان تو به سوی آنها وحی کردم؛ یعنی آنها را توسط وحیی که از جانب خدا به سویت آمده بود، دستور دادم، و آن را اجابت نموده و تسلیم فرمان من شدند و گفتند: ایمان آوردیم، و گواه باش که ما مسلمانیم. پس آنان هم در ظاهر تسلیم شدند و با انجام اعمال شایسته فرمان بردند، و هم در باطن ایمان آوردند؛ ایمان باطنی که صاحب خود را از نفاق و ضعف ایمان نجات میدهد. «حواریون» یعنی یاوران، همانطور که عیسی پسر مریم به حواریون گفت:﴿مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ﴾ یاوران من در راه خدا چه کسانی هستند؟ حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم. (﴿إِذۡ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ هَلۡ يَسۡتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ﴾) و به یادآور آنگاه که حواریون گفتند: ای عیسی پسر مریم! آیا پروردگارت میتواند سفرهای از آسمان بر ما نازل کند؟ سفرهای که در آن غذا باشد. این خواستۀ آنها بدان خاطر نبود که در قدرت خدا شک داشته باشند، بلکه این را در قالب خواهش و ادب بیان کردند. و از آنجا که درخواست و پیشنهاد معجزات، با انقیاد و تسلیم شدن در برابر حق، منافی و متضاد بود، و این کلام که از حواریون صادر شده بود احتمالاً چنین چیزی را میرساند، عیسی ـ علیه السلام ـ آنها را اندرز داد و گفت: (﴿ٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾) از خدا بترسید، اگر مؤمن هستید؛ زیرا ایمانی که مؤمن دارد همیشه او را به پرهیزگاری و تسلیم شدن در برابر فرمان خدا و عدم پیشنهاد معجزات؛ امری که نمیداند چه چیزی را به دنبال خواهد داشت، وا میدارد. پس حواریون خبر دادند که منظورشان این نیست، بلکه آنها از این پیشنهاد، مقاصد و اهداف نیکویی مدنظر دارند، چون به آن نیازمند بودند، (﴿قَالُواۡ نُرِيدُ أَن نَّأۡكُلَ مِنۡهَا﴾) گفتند: ما میخواهیم از آن بخوریم. و این بیانگر آن است که آنها به آن نیاز داشتند. (﴿وَتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُنَا﴾) و دلهایمان به وسیلۀ ایمان، اطمینان پیدا کند و با مشاهدۀ نشانهها و معجزات آشکار، ایمان و باور ما به یقین تبدیل گردد. همان طور که ابراهیم خلیل ـ علیه السلام ـ از پروردگارش خواست که به او نشان بدهد چگونه مردگان را زنده مینماید. ﴿قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِي﴾ فرمود: آیا ایمان نداری؟ گفت: آری! ولی تا دلم مطمئن گردد. پس بنده، در هر زمان و مکانی، به آگاهی و یقین و ایمان و باور بیشتر نیاز دارد. بنابراین فرمود: (﴿وَنَعۡلَمَ أَن قَدۡ صَدَقۡتَنَا﴾) و بدانیم که به ما راست گفتهای؛ یعنی تا راست بودن آنچه را که پیش ما آوردهای، بدانیم، و برایمان معلوم گردد که آن حق و راست است. (﴿وَنَكُونَ عَلَيۡهَا مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ﴾) و برآن از گواهان باشیم. پس به نفع و مصلحت کسانی باشد که بعد از ما میآیند، و ما بر آن گواهی میدهیم که تو چنین کردهای. بنابراین دلیل و حجت اقامه میگردد و دلیل بیشتری بر قدرت و توانایی پروردگار بهدست میآید. وقتی عیسی علیه السلام این را از آنان شنید و از منظورشان آگاه شد، خواستۀ آنان را در این مورد پذیرفت و گفت: (﴿ٱللَّهُمَّ رَبَّنَآ أَنزِلۡ عَلَيۡنَا مَآئِدَةٗ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ تَكُونُ لَنَا عِيدٗا لِّأَوَّلِنَا وَءَاخِرِنَا وَءَايَةٗ مِّنكَ﴾) پروردگارا! بر ما از آسمان سفرهای فرو بفرست که جشنی برای متقدمین و متأخرین شود، و نشانهای از جانب تو باشد؛ یعنی زمانِ فرود آمدن آن، جشن و موسمی باشد که در آن، این نشان و معجزۀ بزرگ یاد گردد، تا به خاطر سپرده گردد و در گذر زمان و مرور سالها، فراموش نشود. همان طور که خداوند متعال جشنها و اعیاد مسلمین و مناسک آنان را یاد آور آیات و نشانههای خویش، و یادآور سنت و روشهای استوار پیامبران، و یاد آور فضل و احسان خود بر آنان قرار داده است. (﴿وَٱرۡزُقۡنَا وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ﴾) و به ما روزی بده، و تو بهترین روزی دهندگانی، یعنی آن را، روزی ما بگردان. پس عیسی ـ علیه السلام ـ به خاطر این دو مصلحت از خداوند خواست تا سفره را فرو فرستد؛ یکی مصلحت دین که تبدیل به نشانه و معجزهای ماندگار شود، و دیگری مصلحت دنیا و آن اینکه رزق و روزی آنان باشد. (﴿قَالَ ٱللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيۡكُمۡۖ فَمَن يَكۡفُرۡ بَعۡدُ مِنكُمۡ فَإِنِّيٓ أُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا لَّآ أُعَذِّبُهُۥٓ أَحَدٗا مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾) خداوند فرمود: آن را بر شما فرو میفرستم. و هرکس از شما بعد از آن کفر بورزد، او را به عذابی گرفتار میکنم که هیچ کس از جهانیان را اینگونه عذاب نداده باشم. چون او معجزۀ آشکار را مشاهده کرده و از روی عناد و ستمگری کفر ورزیده است، بنابراین سزاوار عذاب دردناک و کیفر سخت میباشد. و بدان که خداوند وعده داد که آن را فرو خواهد فرستاد، و نیز هشدار داد ـ که اگر کفر بورزند ـ به این وعید سخت گرفتار میشوند. و خداوند ذکر نکرد که او این سفره را نازل کرده است. پس احتمال دارد که خداوند آن را فرو نفرستاده باشد؛ به علت اینکه آنها این پیشنهاد را قبول نکردند. نیز در انجیلی که در دست نصارا است، این سفره ذکر نشده است و در آن بحثی در این رابطه وجود ندارد. و احتمال دارد که این سفره فرو فرستاده شده باشد، همان طور که خداوند وعده داده است، و او خلاف وعده نمینماید. و اینکه در انجیلهای آنان ذکر نشده، از آن دسته اندرز و مطالبی است که به آنان تذکر داده شد، اما آن را فراموش کردند. و یا اینکه اصلاً در انجیل ذکر نشده است، بلکه آنان این ماجرا را نسل به نسل نقل کردهاند، و چون آن را نسل به نسل نقل میکردند، خداوند به همین بسنده نمود و در انجیل ذکر نکرد. و آیۀ (﴿وَنَكُونَ عَلَيۡهَا مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ﴾) و ما بر آن گواه خواهیم بود، بر همین مفهوم دلالت مینماید. و خداوند حقیقت امر را بهتر میداند. (﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾) و به یاد آور هنگامی که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی: من و مادرم را به عنوانِ دو معبود به جای خدا بپرستید؟ این توبیخ و سرزنش نصارا است، آنهایی که گفتند: خداوند سومینِ سه [شخص یا سه اقنوم] است. پس خداوند این سؤال را از عیسی میپرسد، و عیسی از آن تبرّی کرده و میگوید: (﴿سُبۡحَٰنَكَ﴾) بار خدایا! تو ازاین سخنِ زشت و ازآنچه که شایستۀ تو نیست، پاک هستی. (﴿مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّ﴾) مرا نسزد که چیزی بگویم که گفتن آن، حق من نیست؛ زیرا هیچ یک از آفریدگان و فرشتگان مقرب و پیامبران و دیگران سزاوار مقام خدایی و الوهیت نیستند، بلکه همه بندگانی هستند که تحت تدبیر و تصرف خدا هستند، و آفریدگانی رام شده و مسخر، و نیازمندانی ناتواناند. (﴿إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَ﴾) اگر من آن را گفته باشم، بی گمان تو آن را میدانی. تو از درون من باخبر هستی، و من از آنچه که در ذات توست، آگاه نیستم. پس تو چیزی را که از من سرزده است، بهتر میدانی. (﴿إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ﴾) بیگمان تو دانندۀ رازها و امور پنهان هستی. و این بیانگر کمال ادب مسیح علیه السلام در مخاطب قرار دادنِ پروردگارش است. پس او علیه السلام نگفت: من چیزی از این موارد را نگفتهام، بلکه او هر گفتاری را که با مقام شریف خود منافات دارد، نفی میکند، و همانا این، از امور محال است، و پروردگارش را به طور کامل پاک و منزه میدارد، و آگاهی و دانش را به دانندۀ پنهان و آشکار بر میگرداند. سپس به ذکر مطالبی پرداخت که بنیاسرائیل را بدان دستور داده بود، و فرمود: (﴿مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ﴾) چیزی به آنان نگفتهام، جز آنچه مرا به گفتن آن دستور دادهای. پس من بندهای پیرو و فرمانبردار تو هستم، و نسبت به شکوه و بزرگیات جسارت نکردهام. (﴿أَنِ ٱعۡبُدُواۡ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡ﴾) [گفتهام] خدا را بپرستید که پروردگار من و شما است؛ یعنی آنان را جز به پرستش خدای یگانه و اخلاص در دین، به چیزی دیگر دستور ندادهام؛ و این امر، متضمن آن است که آنان را از اینکه من و مادرم را به خدایی بگیرند، نهی کنم. نیز متضمن آن است که من بندۀ خداوند و آفریدۀ او باشم. پس همان طور که خداوند، پروردگار شماست پروردگار من نیز هست. (﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡ﴾) و تا زمانی که در میانشان بودم، بر آنان گواه بودم. [و] گواهی میدهم که چه کسی از آنان این امر را برپا داشته و چه کسی آن را برپا نداشته است. (﴿فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡ﴾) و هنگامی که زندگی مرا بر روی زمین پایان دادی و مرا زنده به سوی آسمان بالا بردی، تو برآنان مراقب بودی؛ یعنی تو از رازها ودرون آنان اطلاع داشتی. (﴿وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾) و تو بر هر چیزی حاضر و ناظر و آگاه هستی، آن را میدانی و میشنوی و میبینی. پس علم و آگاهی تو همۀ معلومات را، و شنواییات همۀ شنیدنیها را، و بیناییات همۀ دیدنیها را احاطه نموده است. بنابراین تو بندگانت را طبق نیکی و انحرافی که در آنها وجود دارد، سزا و جزا میدهی. (﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَ﴾) اگر آنان را عذاب دهی، پس آنان بندگان تو هستند، و تو از خودشان نسبت به آنان مهربانتری، و حالات آنها را بهتر میدانی. و اگر بندگانی سرکش نبودند، آنان را عذاب نمیدادی. (﴿وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾) و اگر آنان را بیامرزی، پس همانا تو توانا و با حکمت هستی؛ یعنی آمرزش تو، از کمال توانایی و قدرتت سر چشمه میگیرد، نه مانند کسی که به خاطر ناتوانی میآمرزد و میبخشد. تو حکیمی، و از مقتضای حکمتت این است که هر کس اسباب آمرزش را فراهم نماید، او را میآمرزی. (﴿قَالَ ٱللَّهُ﴾) خداوند متعال حالت بندگانش را در روز قیامت و اینکه چه کسانی از آنان در آن روز رستگار است، و چه کسی هلاک میشود، و چه کسی خوشبخت و چه کسی بدبخت خواهد بود، بیان داشته و میفرماید: (﴿هَٰذَا يَوۡمُ يَنفَعُ ٱلصَّٰدِقِينَ صِدۡقُهُمۡ﴾) این، روزی است که راستگویان را، راستیشان سود میرساند. و «صادقین» کسانی هستند که کردا
* * *
4 Abdolmohammad Ayati
از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست. و او بر هر كارى تواناست
5 Abolfazl Bahrampour
فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست از آن خداوند است، و او بر هر كارى تواناست
6 Baha Oddin Khorramshahi
فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آن خداوند است، و او بر هر کاری تواناست
7 Hussain Ansarian
مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست، فقط در سیطره خداست، و او بر هر کاری تواناست
8 Mahdi Elahi Ghomshei
فرمانروایی آسمانها و زمین و هر چه در آنهاست خدای راست، و او بر هر چیز تواناست
9 Mohammad Kazem Moezzi
خدای را است پادشاهی آسمانها و زمین و آنچه در آنها است و او است بر همه چیز توانا
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آنِ خداست، و او بر هر چيزى تواناست
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست تنها از آنِ خداست و او بر هر چیزی تواناست
12 Mohsen Gharaati
مُلک و حکومت آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، تنها از آن خداست. و او بر هرچیز تواناست
13 Mostafa Khorramdel
حکومت آسمانها و زمین و آنچه در آنها است، از آن خدا است، و او بر هر چیزی توانا است
14 Naser Makarem Shirazi
حکومت آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، از آن خداست؛ و او بر هر چیزی تواناست
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
خداى راست پادشاهى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست و او بر هر چيزى تواناست