Skip to main content

فَاَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيْفَةً ۗقَالُوْا لَا تَخَفْۗ وَبَشَّرُوْهُ بِغُلٰمٍ عَلِيْمٍ   ( الذاريات: ٢٨ )

fa-awjasa
فَأَوْجَسَ
Then he felt
پس به هراس افتاد ، پس وحشت کرد
min'hum
مِنْهُمْ
from them
از آن‌ها
khīfatan
خِيفَةًۖ
a fear
ترس
qālū
قَالُوا۟
They said
گفتند
لَا
"(Do) not
نترس
takhaf
تَخَفْۖ
fear"
نترس
wabasharūhu
وَبَشَّرُوهُ
and they gave him glad tidings
و مژده دادند او را
bighulāmin
بِغُلَٰمٍ
of a son
به پسر
ʿalīmin
عَلِيمٍ
learned
دانا

Fa awjasa minhm khee fatan qaaloo laa takhaf wa bashsharoohu bighulaamin 'aleem

حسین تاجی گله داری:

پس (چون دید دست به سوی غذا دراز نمی‌کنند) از آن‌ها احساس ترس (و وحشت) کرد، (آن‌ها) گفتند: «نترس (ما فرستادگان پروردگار تو ایم)» و او را به (تولد) پسری دانا بشارت دادند.

English Sahih:

And he felt from them apprehension. They said, "Fear not," and gave him good tidings of a learned boy. (Adh-Dhariyat [51] : 28)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

وقتی که دید نمی‌خورند ترسی از آنها را در وجود خویش پنهان کرد و آنها به ترسش پی بردند. آن‌گاه برای آرام‌کردن او گفتند: نترس، زیرا ما فرستادگانی از جانب الله هستیم، و او را از آنچه خوشحالش می‌کرد باخبر کردند به اینکه پسری صاحب علم فراوان برایش متولد می‌شود. شخص مورد مژده در اینجا اسحاق علیه السلام است.