وَالطُّورِ قسم به کوه طور ،
وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ و قسم به کتاب ، نوشته شده ،
فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ در صفحه اي گشاده ،
وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ و قسم به بيت المعمور ،
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ و قسم به اين سقف بر افراشته ،
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ و قسم به ، درياي مالامال ،
إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ که عذاب پروردگارت واقع شدني است.
مَا لَهُ مِن دَافِعٍ و آن را دفع کننده اي نيست
يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاء مَوْرًا روزي که آسمان سخت بچرخد ،
وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْرًا و کوهها به شتاب روان شوند ،
فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ پس در آن روز ، واي بر تکذيب کنندگان :
الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ آنان که سرگرم کارهاي باطل خويشند.
يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا روزي که آنها را به قهر به جانب جهنم کشند :
هَذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ اين است آن آتشي که دروغش مي انگاشتيد
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنتُمْ لَا تُبْصِرُونَ آيا اين جادوست يا شما نمي بينيد ?
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ به آتش در آييد خواه بر آن صبر، کنيد يا صبر نکنيد ، تفاوتي نکند شما را در برابر کارهايي که مي کرده ايد ، کيفر مي دهند.
مکي و 49 آيه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
(1) خداوند بزرگ به این امور بزرگ که دربرگیرندۀ حکمتهای گرانقدر است برای اثبات حقّانیت رستاخیز و پاداش پرهیزگاران و سزای تکذیب کنندگان سوگند میخورد. پس به «طور» سوگند خورد؛ و آن کوهی است که خداوند بر بالای آن با موسی بن عمران ـ علیه الصلاة والسلام ـ سخن گفت و به او احکامیرا وحی کرد. و این احکام منّتی بر او و امّتش بود، و از آیات بزرگ خدا و از نعمتهایش بودند که بندگان نمیتوانند ارزش آنرا برشمارند.
(2) (﴿وَكِتَٰبٖ مَّسۡطُورٖ﴾) و سوگند به کتاب نوشته شده. احتمال دارد که منظور از آن، لوح محفوظ باشد که خداوند در آن همه چیزرا نوشته است. و احتمال دارد که منظور از کتاب نوشته شده، قرآن کریم باشد که برترین کتابهاست و خداوند آنرا نازل فرموده درحالی که خبر و حکایت پیشینیان و پسینیانرا دربر دارد و مشتمل بر دانشهای گذشتگان و آیندگان است.
(3)((فِي رَقّٖ مَّنشُورٖ﴾) در ورقی نوشته شده که آشکار است و بر هیچ عاقل و بینندهای پوشیده نیست؛
(4) (﴿وَٱلۡبَيۡتِ ٱلۡمَعۡمُورِ﴾) و قسم به خانۀ آباد؛ و آن خانهایست که بر بالای آسمان هفتم است، و همواره به وسیلۀ فرشتگان بزرگوار آباد میباشد و هر روز هفتاد هزار فرشته وارد آن میشوند و در آن پروردگارشان را بندگی میکنند، هرگاه از آن خارج شوند تا روز قیامت نوبت بازگشت به آنها نمیرسد. و گفته شده که «بیت المعمور» بیتالحرام [=کعبه] است که با طواف کنندگان و نمازگزاران و با زایرانی که به قصد انجام حج و عمره میآیند در هر وقت آباد است. همانطور که خداوند در آیهای دیگر به بیتالحرام قسم خورده و میفرماید:﴿وَهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ ٱلۡأَمِينِ﴾ و سوگند به این شهر امین. و خانهای که برترین خانههای زمین است، و مردم به قصد انجام حج و عمره -که یکی از ارکان اسلام و ارزشهای بزرگ آن میباشد- به سوی آن میآیند، خانهای که ابراهیم و اسماعیل آن را ساختهاند و خداوند آن را مایۀ پاداش و ثواب مردم و محلّی امن قرار داده است. چنین خانهای سزاوار است که خداوند به آن سوگند بخورد، و عظمت شایستۀ آن را بیان نماید، و به حرمت آن سوگند بخورد.
(5) (﴿وَٱلسَّقۡفِ ٱلۡمَرۡفُوعِ﴾) و سوگند به سقف برافراشته؛ یعنی آسمان که خداوند آن را سقفی برای مخلوقات و زمین قرار داده که زمین روشناییاش را از آن میگیرد، و مردم با استفاده از علامتها و نشانههای آن راهیاب میشوند، و خداوند باران رحمت و انواع روزی را از آن نازل میکند.
(6) (﴿وَٱلۡبَحۡرِ ٱلۡمَسۡجُورِ﴾) و سوگند به دریای سرشار از آب که خداوند آن را پر کرده و از طغیان و جاری شدن بر روی زمین منع کرده است، با اینکه به اقتضای طبیعت میبایست روی زمین را بپوشاند، ولی حکمت خداوند اقتضا نموده است که دریا را از جاری شدن باز دارد تا انواع حیوانات بتوانند روی زمین زندگی نمایند. و گفته شده که «مسجور» به معنی برافروخته شده میباشد که روز قیامت آب آن به آتش تبدیل میگردد، و دریا سراپا آتش میشود و سرشار از انواع عذاب میگردد. چیزهایی که خداوند به آن سوگند خورده است بر این دلالت مینمایند که اینها از نشانههای خدا هستند و دلایل یگانگی و توانمندی او میباشند. و دلایلی بر این هستند، که او میتواند مردگان را زنده نماید.
(7) پس فرمود: (﴿إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَٰقِعٞ﴾) قطعاً عذاب پروردگارت واقع میشود، و خداوند خلاف وعده نمیکند.
(8) (﴿مَّا لَهُۥ مِن دَافِعٖ﴾) باز دارندهای برای عذاب خدا وجود ندارد که از آن جلوگیری کند؛ چون هیچ چیزی بر قدرت خداوند چیره نمیگردد و هیچ فرار کنندهای از دست او در نمیرود. سپس وصف و حالت آن روز را بیان کرد که عذاب در آن واقع میشود
(9) پس فرمود: (﴿يَوۡمَ تَمُورُ ٱلسَّمَآءُ مَوۡرٗا﴾) روزی که آسمان به چرخش و تکان و جنبش درمیآید و آشفتگی و لرزش آن ادامه مییابد.
(10) (﴿وَتَسِيرُ ٱلۡجِبَالُ سَيۡرٗا﴾) و کوهها از جاهایشان برکنده میشوند و همانند ابرها به حرکت درآمده و مانند پنبۀ حلّاجی شده به رنگهای مختلف درمیآیند، سپس پراکنده میگردند و همۀ اینها به خاطر وحشت روز قیامت است. پس انسان ضعیف در آن روز چگونه خواهد بود؟!
(11) (﴿فَوَيۡلٞ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُكَذِّبِينَ﴾) ویل کلمهایست که هر نوع عذاب و غم و اندوه و ترسی را شامل میشود. در آن روز تکذیب کنندگان به همۀ اینها گرفتار میشوند.
(12) سپس حالت تکذیبکنندگانرا بیان کرد؛ کسانی که به سبب تکذیب حق، سزاوار ویل گشتهاند، پس فرمود: (﴿ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي خَوۡضٖ يَلۡعَبُونَ﴾) کسانی که سرگرم کارهای باطل خود هستند، و دانش و پژوهش آنها علوم زیانباری است که تکذیب حق و تصدیق باطل را دربر دارد. و اعمال و کارهایشان کارهای جاهلان و بیخردان است. به خلاف آنچه اهل تصدیق و ایمان بر آن هستند که علومشان مفید و کارهایشان شایسته است.
(13 - 14) (﴿يَوۡمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا﴾) روزی که با قهر و خشونت به سوی آتش جهنّم برده شده و بر چهرههایشان کشانده میشوند و با لومه و سرزنش به آنها گفته میشود: (﴿هَٰذِهِ ٱلنَّارُ ٱلَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ﴾) این همان آتشی است که آن را دروغ میپنداشتید؛ پس امروز بچشید عذاب همیشگی را؛ عذابی که مقدار و حالت آن را کسی [جز خدا] نمیداند.
(15)((أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ﴾) آیا این جادو است یا اینکه شما نمیبینید؟ احتمال دارد که اشاره به آتش و عذاب باشد. همانطور که سیاق آیات بر همین دلالت میکند؛ یعنی وقتی آنها آتش و عذاب را ببینند به صورت توبیخ به آنها گفته میشود:«آیا این جادویی است که حقیقت ندارد حال آنکه آن را دیدهاید، یا اینکه در دنیا نمیتوانستید ببینید؟» یعنی بینش و دانش نداشتید، بلکه به این چیز جاهل و ناآگاه بودید و حجّت بر شما اقامه نشده است؟ و پاسخ، منتفی بودن هردو چیز است. امّا سحر و جادو آشکار است که قرآن راستترین کلام است و از همه جهات با جادو متضاد است. و امّا اینکه آنها بینش و دانش نداشتند، مسئله برخلاف این است، بلکه خداوند حجّت را بر آنها اقامه نمود و پیامبران آنها را فرا خواندند تا به این روز ایمان بیاورند. و دلایل و حجّتهایی بر آن اقامه شد که آن را از بزرگترین امور مدلّل و واضح قرار میدهد. و احتمال دارد که (﴿أَفَسِحۡرٌ هَٰذَآ أَمۡ أَنتُمۡ لَا تُبۡصِرُونَ﴾) اشاره به حق آشکار و راه راستی است که محمّد صلی الله علیه وسلم آورده است؛ یعنی آیا آنچه که محمد صلی الله علیه وسلم آورده است، سحر است یا اینکه شما بینش و دانش ندارید و حقیقت امر بر شما مشتبه شده است؟! البته که این گونه نیست، بلکه آنچه محمد صلی الله علیه وسلم آورده است، از هر چیزی واضح و آشکارتر است و از هر حقی حقتر است و بر آنان حجّت اقامه شده است.
(16) (﴿ٱصۡلَوۡهَا﴾) وارد آن شوید به صورتی که شما را از هر سو در بر میگیرد و بدنهایتان را میپوشاند و آتش به دلهایتان میرسد. (﴿فَٱصۡبِرُوٓاۡ أَوۡ لَا تَصۡبِرُواۡ سَوَآءٌ عَلَيۡكُمۡ﴾) چه شکیبایی کنید چه بیتابی نمایید برایتان یکسان است؛ یعنی شکیبایی ورزیدنتان دربرابر آتش فایدهای ندارد، و برخی از شما در کنار برخی دیگر احساس آرامش نخواهد کرد، و عذاب از شما کاسته نخواهد شد، و این عذاب از چیزهایی نیست که هرگاه بنده بر آن شکیبایی بورزد سختی و مشقّت آن آسان شود. و آنها به سبب اعمال ناپاکشان به چنین عذابی گرفتار شدهاند، بنابراین فرمود: (﴿إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾) تنها برابر کارهایی که خودتان کردهاید کیفر داده میشوید.