88. غاشيه آیه 16
وَّزَرَابِيُّ مَبْثُوْثَةٌ ۗ ( الغاشية: ١٦ )
Wa zaraabiyyu mabsoosah
حسین تاجی گله داری:
و (نیز) فرشهای گرانبها گسترده شده است.
English Sahih:
And carpets spread around. (Al-Ghashiyah [88] : 16)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و فرشی سراسر گستردهشده در آن است.
2 Islamhouse
و [نیز] فرشهای گرانبها گسترده شده است.
3 Tafsir as-Saadi
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ آيا داستان غاشيه به تو رسيده است ?
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ در آن روز وحشت در چهره ها پديدار است ،
عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ تلاش کرده و رنج ديده ،
تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً در آتش سوزان در افتند
تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ از آن چشمه بسيار، گرم آبشان دهند ،
لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ طعامي جز خار ندارند ،
لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ که نه فربه مي کند و نه دفع گرسنگي
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ و در آن روز چهره هايي تازه باشند
لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ از کار خويشتن خشنود ،
فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ در بهشتي برين
لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ، که در آن سخن لغو نشنوند
فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ، و در آن چشمه سارها روان باشد
فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ و تختهايي بلند زده
وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ و سبوهايي نهاده
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ و ، و بالشهايي بر روي هم چيده ،
وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ و فرشهايي گسترده
مکي و 26 آيه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
(1) خداوند حالات قیامت و وحشتهایی که در آن روز وجود دارد بیان میدارد، و اینکه قیامت با سختیهایش مردم را فرامیگیرد، و مردم طبق اعمالشان جزا و سزا میبینند و به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی در بهشت، و گروهی در دوزخ خواهند بود. پس خداوند حالت هر دو گروه را بیان کرد.
(2 - 7) و در توصیف دوزخیان فرمود: (﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ﴾) چهرههایی در روز قیامت از خواری و رسوایی، خاضع و سرافکنده و شرمنده میباشند. (﴿عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ﴾) در عذاب خسته و رنجور هستند، و بر چهرههایشان کشانده میشوند، و آتش چهرههای آنان را فرو میپوشاند. و احتمال دارد که منظور از (﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٍ خَٰشِعَةٌ عَامِلَةٞ نَّاصِبَةٞ﴾) چهرههایی باشد که در دنیا تلاش کرده و رنج کشیدهاند؛ یعنی عبادات و عمل صالح انجام دادهاند، ولی از آنجا که شرط قبول شدن اعمال که ایمان است وجود نداشته است، در روز قیامت عملشان پوچ شده است. و این احتمال گرچه از نظر معنی درست است، اما سیاق کلام بر آن دلالت نمیکند، بلکه آنچه قطعاً درست است احتمال اول است؛ چون آن را مقید به ظرف کرده که روز قیامت است، و چون هدف در اینجا ذکر دوزخیان به طور عام است و این معنی بخش اندکی از دوزخیان را شامل میشود، و سخن دربارۀ بیان حالت مردم به هنگامی است که حادثۀ فرو پوشاننده آنها را فرامیگیرد، و در اینجا منظور بیان حالات آنها در دنیا نیست. (﴿تَصۡلَىٰ نَارًا حَامِيَةٗ﴾) وارد آتشی بسیار داغ میگردند که از هرسو آنها را احاطه کرده است و از چشمۀ بسیار داغ و گرمی نوشانده میشوند. ﴿وَإِن يَسۡتَغِيثُواۡ يُغَاثُواۡ بِمَآءٖ كَٱلۡمُهۡلِ يَشۡوِي ٱلۡوُجُوهَ﴾ و اگر کمک بخواهند، با آبی داغ که چهرهها را بریان میکند به فریاد آنها رسیده میشود. پس این نوشیدنی آنهاست. (﴿لَّيۡسَ لَهُمۡ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٖ﴾) اما غذایشان این است که آنها غذایی جز ضریع ندارند. ضریع؛ گیاه خارداری است که شبرق نامیده میشود. (﴿لَّا يُسۡمِنُ وَلَا يُغۡنِي مِن جُوعٖ﴾) که فربه نمیکند و از گرسنگی نمیرهاند، چون هدف از خوردن غذا دو چیز است: یکی اینکه گرسنگی را برطرف نماید، و درد و رنج آدمی را برطرف گرداند؛ و یا اینکه آدمی از لاغری در امان باشد، و بدن چاق گردد. اما این غذا این دو چیز را ندارد، بلکه خوراکی است بینهایت تلخ و بدبو و زشت. از خداوند میخواهیم که ما را از آن در امان دارد.
(8 - 16) (﴿وُجُوهٞ يَوۡمَئِذٖ نَّاعِمَةٞ﴾) اما نیکوکاران چهرههایشان در روز قیامت تر و تازه است، و خرّمی و تازگیِ نعمت بر چهرهها و بدنهایشان آشکار میباشد، و چهرههایشان نورانی و بینهایت شادمان و مسرور است. (﴿لِّسَعۡيِهَا رَاضِيَةٞ﴾) و از تلاشی که در دنیا کرده، و کارهای شایستهای که انجام داده، و نیکیای که با بندگان خدا نمودهاند، راضی و شاد هستند؛ زیرا پاداش آن را چندین برابر مییابند، و به هرچه میخواهند دست مییازند. (﴿فِي جَنَّةٍ﴾) و آنان در بهشتی که همۀ انواع نعمتها را در بر دارد به سر خواهند برد، (﴿عَالِيَةٖ﴾) این بهشت هم در مکانی مرتفع قرار دارد، و هم منازل آن بلند است؛ مکان آن در «اعلی علیین» قرار دارد و آن بلندترینِ بلندیها میباشد، و منازلش عبارت از خانههایی است که دارای اتاقهایی است، و بر بالای آنها اتاقهای دیگری ساخته شده است که بهشتیان از آنها به نعمتهایی نگاه میکنند که خداوند به آنان داده است. ﴿قُطُوفُهَا دَانِيَةٞ﴾ یعنی دارای میوههای لذیذ و فراوان است، و دارای میوههایی نیکو میباشد که به سهولت و آسانی قابل تناول است، به گونهای که در هر حالی که باشند به آن دسترسی پیدا میکنند و نیازی ندارند که از درختی بالا روند، و هیچ میوهای از دسترس آنان خارج نیست. (﴿لَّا تَسۡمَعُ فِيهَا لَٰغِيَةٗ﴾) در بهشت هیچ سخن بیهودهای نخواهند شنید، گذشته از اینکه سخن حرام و ناجایزی بشنوند، بلکه سخن آنها خوب و مفید است و مشتمل بر ذکر خداوند و ذکر نعمتهای متوالی او است. و مشتمل بر آداب نیکو بین کسانی است که با هم زندگی میکنند. آدابی که دلها را شاد میگرداند. (﴿فِيهَا عَيۡنٞ جَارِيَةٞ﴾) «عین» اسم جنس است؛ یعنی در آن چشمههایی روان است که هرجا بخواهند آنها را میبرند و هر طور که بخواهند از آنها استفاده میکنند.. (﴿فِيهَا سُرُرٞ مَّرۡفُوعَةٞ﴾) جایگاههای بلندی که روی آن فرشهای نرم انداخته شده است. (﴿وَأَكۡوَابٞ مَّوۡضُوعَةٞ﴾) در بهشت ظرفهایی است که از انواع شراب لذیذ پر شدهاند، و جلوی آنها گذاشته میشود و برایشان آماده میگردد، و در اختیار آنها میباشد؛ و نوجوانان خدمتگزاری که همیشه نوجواناند با آن لیوانها میان بهشتیها میگردند. (﴿وَنَمَارِقُ مَصۡفُوفَةٞ﴾) بالشهایی از ابریشم کلفت و ابریشم نازک و چیزهای دیگری که فقط خدا میداند چگونه ساخته شدهاند، در بهشت وجود دارد. این بالشها برای نشستن و تکیه زدن ردیف شدهاند، و بهشتیها خود زحمت درست کردن و ردیف نمودن آنها را نمیکشند. (﴿وَزَرَابِيُّ مَبۡثُوثَةٌ﴾) و زیراندازهای فاخر و گرانبهایی که گسترده و پهن شدهاند، و این زیراندازها در هر مکانی از مجالس آنان به وفور به چشم میخورد.
4 Abdolmohammad Ayati
و فرشهايى گسترده
5 Abolfazl Bahrampour
و فرشهايى فاخر گسترده است
6 Baha Oddin Khorramshahi
و فرشهای زرباف گسترده
7 Hussain Ansarian
و فرش هایی زربافت و گسترده [که روی آن می نشینند]
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و فرشهای عالی گرانبها گستردهاند
9 Mohammad Kazem Moezzi
و پردههای گسترده
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و فرشهايى [زربفت] گسترده
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و فرشهایی (زربفت)، پراکنده و گسترده
12 Mohsen Gharaati
و فرشهایى گرانبها که گسترده شده است
13 Mostafa Khorramdel
و فرشهای فاخر و گرانبهائی که گسترده و پهن گشتهاند
14 Naser Makarem Shirazi
و فرشهای فاخر گسترده
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و فرشهايى گسترده