و جانی که الله (خونش را) حرام شمرده، جز به حق نکشید، و کسیکه مظلوم کشته شود، برای ولیش (برای حق قصاص) قدرتی قرار دادهایم، پس در کشتن (و خونخواهی) اسراف نکند، بیگمان او مورد حمایت است.
English Sahih:
And do not kill the soul [i.e., person] which Allah has forbidden, except by right. And whoever is killed unjustly – We have given his heir authority, but let him not exceed limits in [the matter of] taking life. Indeed, he has been supported [by the law]. (Al-Isra [17] : 33)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و نفسی را که الله خونش را با ایمان یا امان محفوظ داشته است نکشید مگر اینکه بهسبب ارتداد، یا زنا به شرط تأهُّل، یا قصاص سزاوار کشته شدن باشد. و هرکس مظلومی را بدون سببی که قتلش را اجازه دهد بکشد کسی از وارثانش را که سرپرست امورش است بر قاتلش مسلط گردانیدهایم، یعنی میتواند از طریق قصاص، کشتن قاتل را بخواهد، و میتواند بدون عوض عفو کند، و میتواند در برابر دریافت دیه عفو کند، پس نباید با مُثله کردن قاتل، یا کشتن او به غیر آنچه که با آن مرتکب قتل شده است، یا قتل غیر قاتل، از حدی که الله برایش اجازه داده است بگذرد؛ بیتردید، او [ولیّ دَم] تحت حمایت الله و شرع مقدس قرار دارد.
2 Islamhouse
و كسى را كه الله [كشتنش را] حرام كرده است جز بهحق نكشید؛ و هر کس به ستم كشته شود، به قیّمِ او قدرت [و حق قصاص] دادهایم؛ او نیز نباید در [کیفرِ] قتل زیادهروى كند. بیتردید، او [= ولیّ دَم] تحت حمایت [الله و شریعت او تعالی] قرار دارد.
3 Tafsir as-Saadi
وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا و کسي را نکشيد که خداوند کشتن او را حرام کرده است مگر به حق، و هر کس که از روي ستم کشته شود براي صاحب خون او قدرتي مقرر داشته ايم، ولي او نبايد در کشتن زياده روي نمايد، بي گمان و ياري شونده است. (33) (﴿وَلَا تَقۡتُلُواۡ ٱلنَّفۡسَ﴾) و کسی را نکشید. و این شامل هر نفسی است که خداوند کشتن آن را حرام نموده است، خواه کوچک باشد یا بزرگ، زن باشد یا مرد، برده باشد یا آزاد، مسلمان باشد یا کافری که پیمان دارد، (﴿إِلَّا بِٱلۡحَقِّ﴾) مگر در برابر حقی، مانند کشتن نفس در برابر نفس، وکشتن کسی که ازدواج کرده اما مرتکب زنا شده است، ویا مانند کشتن کسی که مرتد گشته وبه آیین کفر درآمده است، و یا مانند کشتن انسان تجاوزگر در حالت انجام دادن تجاوزش، به شرطی که به جز قتل وی، هیچ راه دیگری برای دفع تجاوز او وجود نداشته باشد. (﴿وَمَن قُتِلَ مَظۡلُومٗا فَقَدۡ جَعَلۡنَا لِوَلِيِّهِۦ سُلۡطَٰنٗا﴾) و هرکس مظلومانه و به ناحق کشته شود، برای صاحب خونش -که نزدیکترین وارثان و فامیلهایش میباشد- حجت و دلیل آشکاری برای قصاص نمودن قاتل قرار دادهایم. نیز تسلّطی تقدیری مبنی بر کشتن قاتل به او دادهایم. و این قصاص زمانی است که شرایط آن فراهم شود، مانند قاتلی که از روی قصد و تجاوز کسی را بکشد، و وجود کفائت در میان قاتل و مقتول. (﴿فَلَا يُسۡرِف فِّي ٱلۡقَتۡلِ﴾) و ولیّ نباید در کشتن زیاده روی و از حد تجاوز نماید، مانند اینکه گوش و بینی قاتل را ببرد، یا او را با چیزی به قتل برساند که وی مقتول را با آن وسیله نکشته است، یا اینکه کسی دیگر غیر از قاتل را بکشد. (﴿إِنَّهُۥ كَانَ مَنصُورٗا﴾) بیگمان او یاری شونده است. و این آیه بیانگر آن است که حقِ کشتن، ازآنِ ولیّ است. بنابراین از قاتل قصاص گرفته نمیشود مگر به اجازۀ ولیّ خون؛ و اگر صاحب حق، قاتل را عفو کرد، قصاص ساقط میشود؛ و خداوند، ولیّ مقتول را برای قصاص گرفتن از قاتل و کسی که او را کمک کرده است، یاری مینماید تا قاتل را بکشد.
4 Abdolmohammad Ayati
كسى را كه خدا كشتنش را حرام كرده است مكشيد مگر به حق. و هر كس كه به ستم كشته شود، به طلبكننده خون او قدرتى دادهايم. ولى در انتقام از حد نگذرد، كه او پيروزمند است
5 Abolfazl Bahrampour
و كسى را كه خداوند [كشتن وى را] حرام كرده نكشيد جز به حق، و هر كس به ستم كشته شود، به ولىّ او تسلطى دادهايم، پس او نبايد در [مكافات] قتل زيادهروى كند، همانا او حمايت شده است
6 Baha Oddin Khorramshahi
و هیچ کس را که خداوند کشتنش را حرام داشته، جز به حق مکشید، و هر کس مظلومانه کشته شود، به راستی که برای ولی و وارث او حق و حجتی مقرر داشتهایم، ولی او هم نباید در [قصاص] قتل زیادهروی کند، چرا که [مقتول و کسانش از سوی شرع] یاری شده است
7 Hussain Ansarian
و کسی را که خدا کشتنش را حرام کرده [و به جانش حرمت نهاده] جز به حق نکشید، و هر کس مظلوم [و به ناحق] کشته شود، برای وارثش تسلّطی بر قاتل [جهت خونخواهی، دیه و عفو] قرار داده ایم، پس وارث مقتول نباید در کشتن زیاده روی کند؛ زیرا او [با قوانین صحیح و درستی چون دیه و قصاص] مورد حمایت قرار گرفته است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و هرگز نفس محترمی که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود، و کسی که خونش به مظلومی و ناحق ریخته شود ما به ولیّ او حکومت و تسلط (بر قاتل) دادیم پس (در مقام انتقام) آن ولی در قتل و خونریزی اسراف نکند که او از جانب ما مؤید و منصور خواهد بود
9 Mohammad Kazem Moezzi
و نکشید تنی را که حرام کرد (محترم داشت) خدا جز به حقّ و آنکه کشته شود به ستم همانا قرار دادیم برای خونخواه او فرمانروائی پس فزون نرود در کشتار همانا او است یاریشده
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد، و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وى قدرتى دادهايم، پس [او] نبايد در قتل زيادهروى كند، زيرا او [از طرف شرع] يارى شده است
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و کسی را که خدا محترم داشته جز به حق مکشید. و هر کس مظلومانه کشته شود، بیچون برای خونخواهش سلطهای (بر جان قاتل) قرار دادهایم. پس (او) نباید در کشتن زیادهروی کند (که) همانا او (از طرف خدا) مؤیَّد بوده است
12 Mohsen Gharaati
و كسى را كه خداوند، [كشتنش را] حرام كرده است، نكشید، مگر به حقّ. و هر كس مظلوم كشته شود، قطعاً براى ولىّ او، تسلّطى بر قاتل قرار دادهایم، پس نباید در كشتن [و قصاص] زیادهروى كند، چرا كه او مورد حمایت [خداوند] قرار گرفته است
13 Mostafa Khorramdel
و کسی را نکشید که خداوند کشتن او را - جز به حق - حرام کرده است. هر کس که مظلومانه کشته شود، به صاحب خون او (که نزدیکترین خویشاوند بدو است، این) قدرت را دادهایم (که با مراجعهی به قاضی، قصاص خود را درخواست و قاتل را به مجازات برساند) ولی نباید او هم در کشتن اسراف کند (و به جای یک نفر، دو نفر و بیشتر را بکشد، یا این که به عوض قاتل، دیگری را هلاک سازد). بیگمان صاحب خون یاری شونده (از سوی خدا) است (چرا که حق قصاص را بدو داده است)
14 Naser Makarem Shirazi
و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و كسى را كه خدا [كشتن او را] حرام كرده است مكشيد مگر به حق و كسى كه به ستم كشته شود همانا براى ولىّ- وارث و خونخواه- او تسلطى- اختيار اينكه قصاص كند يا ديه بستاند- قرار دادهايم پس نبايد در كشتن زيادهروى كند- به اينكه مانند عادت دوران جاهليت غير از قاتل را بكشد يا قاتل را مُثْله كند-، زيرا كه او