Wa qaalal lazeenat taba'oo law anna lanaa karratan fanatabarra a minhum kamaa tabarra'oo minnaa; kazaalika yureehimullaahu a'maalahum hasaraatin 'alaihim wa maa hum bikhaarijeena minan Naar
و (در این هنگام) پیروان میگویند: «کاش برای ما بازگشتی (به دنیا) بود، تا از آنها بیزاری جوییم؛ همان گونه که آنان از ما بیزاری جستند، این چنین الله کردارهایشان را به صورت حسرت زایی به آنان نشان میدهد، و هرگز از آتش (دوزخ) بیرون نخواهند آمد.
English Sahih:
Those who followed will say, "If only we had another turn [at worldly life] so we could disassociate ourselves from them as they have disassociated themselves from us." Thus will Allah show them their deeds as regrets upon them. And they are never to emerge from the Fire. (Al-Baqarah [2] : 167)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و ضعیفان و پیروان میگویند: کاش برایمان بازگشتی بهسوی دنیا بود تا از رؤسای خویش بیزاری میجستیم همانگونه که آنها از ما بیزاری میجویند، و همانگونه که الله عذاب سخت در آخرت را به آنها نمایاند، سرانجام پیروی آنها از رئیسانشان بر باطل را که مایۀ حسرت و اندوهشان است به آنها مینمایاند، و هرگز از آتش بیرون نمیآیند.
2 Islamhouse
و [در آن هنگام،] کسانی که [در دنیا از رهبران گمراهگر] پیروی کرده بودند میگویند: «کاش بازگشتی [به دنیا] برای ما بود تا همان گونه که آنان از ما بیزاری جستند [ما نیز] از آنها بیزاری میجستیم». الله اینچنین رفتارشان را که مایۀ حسرتشان است به آنان نشان میدهد و [کافران] هرگز از آتش [دوزخ] بیرون نخواهند آمد.
3 Tafsir as-Saadi
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ، و دسته اي از مردم هستند که همتاياني براي خدا مي گيرند و آنها را مانند خدا دوست مي دارند، و آنانکه ايمان دارند خداوند را بيشتر و سخت تر دوست دارند. و اگر کساني که ستم کرده اند عذاب را ببينند، دريابند که همه قدرت از آن خداست و خداوند سخت کيفر است. إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ، کساني که پيروي شده اند از کساني که پيروي کرده اند بيزاري جويند و عذاب را مشاهده کنند و پيوند ميانشان گسسته شود. وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ، و کساني که پيروي کرده اند، مي گويند: اگر براي ما بازگشتي بود از آنها بيزاي مي جستيم، همان گونه که از ما بيزازي چستند اين چنين خداوند کردارهايشان را به گونه اي حسرت زا به ايشان نشان مي دهد و آنان بيرون روندگانِ از آتش نيستند. (165 - 167) این آیه، ارتباط بسیار زیبایی با آیۀ پیش دارد؛ زیرا خداوند متعال در آیۀ قبل، یگانگی خود و دلایل قاطع و روشن آن را که آدمی را به علم یقین میرساند، بیان داشت. و در اینجا ذکر نمود: (﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ﴾) و دستهای از مردم هستند که با وجود این بیان کامل، (﴿يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا﴾) برای خداوند همتایان و همگونانی بر میگیرند و در عبادت و محبت و طاعت و تعظیم، آنها را با خدا برابر قرار میدهند. و هرکس بعد از اقامۀ حجت و بیان توحید اینگونه باشد، بداند که مخالف خداست و با او مبارزه میکند و از اندیشیدن در آیات او و تأمل در آفریدههایش روی گردان است. پس او کوچکترین عذری در این مورد ندارد، و کیفر و عذاب شدید برای اوست. اینهایی که برای خداوند همتایانی قرار میدهند، آن معبودان دروغین را در آفریدن و روزی دادن و تدبیر امور با خداوند همتا و برابر نمیدانند، بلکه آنها را در عبادت همتا و برابر با خداوند قرار میدهند و آنها را عبادت میکنند تا آنان را به خدا نزدیک نمایند. و (﴿مَن يَتَّخِذُ﴾) دلیلی است بر اینکه خداوند هیچ همتایی ندارد، بلکه مشرکان بعضی از مخلوقات را همتایان او قرار میدهند، همتایانی دروغین و اسمهایی بدون مسمّی و محتوا. همانگونه که خداوند متعال فرموده است:﴿وَجَعَلُواۡ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبُِّٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾[الرعد: 33]«و برای خداوند انبازانی قرار دادند. بگو: «آنها را نام ببرید.» آیا خداوند را از چیزی آگاه میکنید که در زمین است و او نمیداند؟ یا سخنی سطحی [و پوچ] میگویید؟!» ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ﴾[النجم: 23]«این [بتها] نامهایی بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید [و] خداوند دلیلی بر [حقّانیت] آنها نازل نفرموده است. [آنان] پیروی نمیکنند مگر از گمان». پس مخلوق، همتای خداوند نیست؛ چون خداوند آفریننده است و غیر از او، مخلوق و آفریده. پروردگار روزی دهنده است و غیر او روزی داده میشوند. خداوند بینیاز است و شما نیازمند. او از هر جهت کامل است و بندگان از هر نظر ناقص. خداوند نفع دهنده و ضرر دهنده است و مخلوق نمیتواند سود یا زیانی برساند و هیچ چیزی در اختیار او نیست. پس، باطل بودن سخن کسی که معبود و همتایانی برای خدا قرار میدهد، معلوم شد؛ و فرق نمیکند که آن معبود و همتا، چه چیز و چهکسی باشد؛ خواه فرشته یا پیامبری باشد و یا فردی صالح و شایسته یا بتی، و یا هر چیز دیگری. و به یقین دانسته شد که خداوند، سزاوار محبت کامل و کرنش کامل است. بنابراین خداوند مؤمنان را ستایش نموده و میفرماید: (﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاۡ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾) یعنی محبت مؤمنان برای خدا، بیشتر از دوست داشتن کسانی است که با خداوند همتایانی قرار میدهند و آنان را دوست میدارند؛ چون مؤمنان، دوستی خود را خالص برای خداوند قرار دادهاند، اما آنها در دوستی خود، شریک گرفتهاند. مؤمنان کسی را دوست دارند که به حقیقت شایستۀ محبت است، کسی که محبت او عین صلاح بنده و سعادت و رستگاری اوست. اما مشرکان کسی را به دوستی گرفتهاند که سزاوار هیچ محبتی نیست و محبت آن، عین بدبختی و فساد و از هم پاشیدن امور میباشد. بنابراین خداوند مشرکان را تهدید نموده و میفرماید: (﴿وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاۡ﴾) واگر کسانی که با قرار دادن همتا برای خدا و فرود آوردن سر تسلیم در برابر غیر او به خود ستم کرده، و از طریق بازداشتن مردم از راه خدا و تلاش برای زیان رساندن به مردم، به آنان ستم کردهاند، (﴿إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ﴾) در روز قیامت، عذاب را با چشمهایشان مشاهده کنند، (﴿أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ﴾) به یقین خواهند دانست که تمام قدرت و تواناییها از آن خداست و همتایانی که آنها برای خدا گرفتهاند هیچ قدرتی ندارند. پس درآن روز، ناتوانی و عجز چیزهایی که با خدا شریک گرفتهاند برای آنها روشن میشود، نه آنگونه که در دنیا بر آنان مشتبه شده بود و گمان میبردند که اینها اختیاری دارند؛ و آنان را به خدا نزدیک میکنند. اما گمانشان نادرست از آب در آمد و باعث ناکامی آنها شد و تلاش آنان باطل گردید و کیفر شدید بر آنان واجب گردید. و همتایانی که برای خدا شریک قرار دادند، نه تنها چیزی را از آنها دور نکرده و به اندازۀ ذرهای به آنها سودی نرساندند، بلکه آنها را متضرر ساختند. و پیروی شدگان از پیروی کنندگان بیزاری جویند و پیوندِ میان آنها قطع گردد؛ چون پیوند و ارتباط آنها به خاطر غیر خدا و برخلاف دستورات او و پیوندی باطل بود. بنابراین اعمالشان که امید آن را داشتند نفع و نتیجهای برای آنان در بر داشته باشد، نابود گشته و احوالشان از هم پاشیده شده و در مییابند که دروغگو بودهاند. و کارهایی که انجام میدادند، مایۀ حسرت و پشیمانی آنان شده و برای همیشه در جهنم خواهند ماند و هرگز از آن بیرون نمیآیند. آیا زیانی بزرگتر از این وجود دارد؟! این بدان سبب است که آنها از باطل پیروی کردند و به چیزی امید بستند که امیدی در آن نیست و به جایی چنگ زدند که مستمسک خوبی نبود، پس اعمال آنها باطل گردید. و چون اعمالشان باطل گردید، انگشت حسرت به دهان گرفتند و بسیار متضرر شدند. به خلاف کسانی که به خداوند، پادشاه حق و آشکار، دل بستند و اعمال خود را خالصانه برای او انجام دادند و به نفع و سود او امید بستند، پس بهراستی چنین کسانی حق را در جای خود قرار دادند. بنابراین اعمال آنان حق و صحیح و استوار است و نتیجۀ اعمال خود را کسب نموده و پاداش خویش را نزد پروردگارشان بدون هیچ کم و کاستی دریافت میدارند. خداوند متعال فرموده است:﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ وَصَدُّواۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ وَعَمِلُواۡ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواۡ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ ٱتَّبَعُواۡ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ ٱتَّبَعُواۡ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ﴾[محمد: 1-2]«آن کسانی که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند، [خدا] اعمال آنها را نابود خواهد کرد. و آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده، ایمان آوردند- [که] آن حق و از جانب پروردگارشان میباشد- خداوند گناهانشان را محو میسازد و حالشان را اصلاح مینماید. این بدان جهت است کسانی که کفر ورزیدند، از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق -که از جانب پروردگارشان است- پیروی کردند. اینچنین خداوند برای مردم مثالهایشان را بیان میدارد». ودر این هنگام پیروان آرزو میکنند به دنیا بازگردانده شوند، تا به خدا شرک نورزند و خالصانه خدا را بپرستند و از پیروی شدگان بیزاری بجویند. اما این بسیار بعید است، چرا که فرصت از دست رفته است، و اکنون مهلت و فرصتی وجود ندارد. اما با این وجود، آنها دروغ میگویند، و اگر به دنیا باز گردانده شوند، دوباره به آنچه از آن نهی شدهاند روی میآورند:﴿كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ نه، چنین نیست، بلکه این سخنی است که آنها گویندۀ آن هستند و آرزویی است که از روی خشم و نفرت از پیروی شدگان -که از آنان و گناهشان بیزاری جستهاند- آروز میکنند. و شیطان که در رأس پیروی شدگان است وقتی کار به پایان میرسد، میگوید:﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاۡ أَنفُسَكُم﴾[ابراهیم: 22]«همانا خداوند به شما وعدۀ راستین و حق داد؛ و من هم به شما وعده دادم، اما خلاف وعده کردم؛ و من قدرتی بر شما نداشتم، جز اینکه شما را فرا خواندم و شما اجابت کردید. پس من را سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید». و پیروی شدگان از پیروی کنندگان بیزاری جویند و پیوندِ میان آنها قطع گردد؛ چون پیوند و ارتباط آنها به خاطر غیر خدا و برخلاف دستورات او و پیوندی باطل بود. بنابراین اعمالشان که امید آن را داشتند نفع و نتیجهای برای آنان در بر داشته باشد، نابود گشته و احوالشان از هم پاشیده شده و در مییابند که دروغگو بودهاند. و کارهایی که انجام میدادند، مایۀ حسرت و پشیمانی آنان شده و برای همیشه در جهنم خواهند ماند و هرگز از آن بیرون نمیآیند. آیا زیانی بزرگتر از این وجود دارد؟! این بدان سبب است که آنها از باطل پیروی کردند و به چیزی امید بستند که امیدی در آن نیست و به جایی چنگ زدند که مستمسک خوبی نبود، پس اعمال آنها باطل گردید. و چون اعمالشان باطل گردید، انگشت حسرت به دهان گرفتند و بسیار متضرر شدند. به خلاف کسانی که به خداوند، پادشاه حق و آشکار، دل بستند و اعمال خود را خالصانه برای او انجام دادند و به نفع و سود او امید بستند، پس بهراستی چنین کسانی حق را در جای خود قرار دادند. بنابراین اعمال آنان حق و صحیح و استوار است و نتیجۀ اعمال خود را کسب نموده و پاداش خویش را نزد پروردگارشان بدون هیچ کم و کاستی دریافت میدارند. خداوند متعال فرموده است:﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ وَصَدُّواۡ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ وَعَمِلُواۡ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواۡ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ ٱتَّبَعُواۡ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ ٱتَّبَعُواۡ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ﴾[محمد: 1-2]«آن کسانی که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند، [خدا] اعمال آنها را نابود خواهد کرد. و آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده، ایمان آوردند- [که] آن حق و از جانب پروردگارشان میباشد- خداوند گناهانشان را محو میسازد و حالشان را اصلاح مینماید. این بدان جهت است کسانی که کفر ورزیدند، از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق -که از جانب پروردگارشان است- پیروی کردند. اینچنین خداوند برای مردم مثالهایشان را بیان میدارد». ودر این هنگام پیروان آرزو میکنند به دنیا بازگردانده شوند، تا به خدا شرک نورزند و خالصانه خدا را بپرستند و از پیروی شدگان بیزاری بجویند. اما این بسیار بعید است، چرا که فرصت از دست رفته است، و اکنون مهلت و فرصتی وجود ندارد. اما با این وجود، آنها دروغ میگویند، و اگر به دنیا باز گردانده شوند، دوباره به آنچه از آن نهی شدهاند روی میآورند:﴿كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ نه، چنین نیست، بلکه این سخنی است که آنها گویندۀ آن هستند و آرزویی است که از روی خشم و نفرت از پیروی شدگان -که از آنان و گناهشان بیزاری جستهاند- آروز میکنند. و شیطان که در رأس پیروی شدگان است وقتی کار به پایان میرسد، میگوید:﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاۡ أَنفُسَكُم﴾[ابراهیم: 22]«همانا خداوند به شما وعدۀ راستین و حق داد؛ و من هم به شما وعده دادم، اما خلاف وعده کردم؛ و من قدرتی بر شما نداشتم، جز اینکه شما را فرا خواندم و شما اجابت کردید. پس من را سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید».
4 Abdolmohammad Ayati
و آن پيروان گويند: كاش بار ديگر بازمىگشتيم، تا آنچنان كه از ما بيزارى جستهاند از آنها بيزارى مىجستيم. خداوند كردارهايشان را اينچنين مايه حسرتشان سازد و آنان از آتش رهايى نيابند
5 Abolfazl Bahrampour
و پيروان [كفّار] گويند: اى كاش ما را [به دنيا] بازگشتى بود تا از آنها بيزارى مىجستيم، همان طور كه آنها از ما بيزارى جستند. بدينسان خدا اعمالشان را [به صورت] حسرتهايى بر آنها مىنمايد و آنها از آتش بيرون شدنى نيستند
6 Baha Oddin Khorramshahi
و پیروان گویند کاش برای ما بازگشتی بود، تا همان گونه که آنان اکنون از ما تبری جستند، ما نیز از آنان تبری میجستیم، بدینسان خداوند کردارشان را همچون مایه حسرت بدیشان مینمایاند، و از آتش دوزخ بیرون آمدنی نیستند
7 Hussain Ansarian
و آنان که [به جای خدا از پیشوایان شرک و کفر] پیروی کردند، گویند: کاش برای ما بازگشتی [به دنیا] بود تا ما هم از آنان بیزاری می جستیم، همان گونه که آنان از ما بیزاری جستند. خدا این گونه اعمالشان را که برای آنان مایه اندوه و دریغ است، به آنان نشان می دهد و اینان هرگز از آتش بیرون آمدنی نیستند
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و آن پیروان گویند: کاش دیگر بار به دنیا باز میگشتیم و از (اطاعت) اینان بیزاری میجستیم چنان که اینها (گرهی از کار ما نگشودند و) از ما بیزاری جستند! این گونه خدا، کردار (زشت جاهلانه) آنها را مایه حسرت و پشیمانی آنان کند و آنها از عذاب آتش جهنّم بیرون شدنی نباشند
9 Mohammad Kazem Moezzi
و گویند آنان که پیروی کردند کاش ما را بازگشتی میبود تا بیزاری میجستیم از ایشان بدانسان که بیزاری جستند از ما بدینگونه بنمایدشان خدا کردارهای ایشان را حسرتهائی بر ایشان و نیستند برونروندگان از آتش
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و پيروان مىگويند: «كاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه كه [آنان] از ما بيزارى جستند [ما نيز] از آنان بيزارى مىجستيم.» اين گونه خداوند، كارهايشان را -كه بر آنان مايه حسرتهاست- به ايشان مىنماياند، و از آتش بيرونآمدنى نيستند
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و کسانی که پیروی(شان) کردند، گفتند: «کاش برای ما بازگشتی بود، پس همان گونه که (آنان) از ما بیزاری جستند (ما نیز) از آنان بیزاری میجستیم.» این گونه خدا کارهایشان را - که بر آنان (مایهی) حسرتهاست - به ایشان نشان میدهد و از آتش (هم) بیرونشدنی نیستند
12 Mohsen Gharaati
و [در آن هنگام] پیروان میگویند: «اى کاش بار دیگر [به دنیا] برمىگشتیم تا از این پیشوایان بیزارى جوییم، همانگونه که آنها [امروز] از ما بیزارى جستند.» بدینسان خداوند اعمال آنها را که مایهی حسرت آنهاست، به آنها نشان مىدهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرون نخواهند آمد
13 Mostafa Khorramdel
و (در این موقع) پیروان میگویند: کاش بازگشتی (به دنیا) میداشتیم تا از آنان بیزاری جوئیم، همان گونه که آنان (امروزه) از ما بیزاری جستند (و ناآشنایمان نامیدند. آری) این چنین خداوند کردارهایشان را به گونهی حسرتزا و اندوهباری نشان ایشان میدهد، و آنان هرگز از آتش (دوزخ) بیرون نخواهند آمد
14 Naser Makarem Shirazi
و (در این هنگام) پیروان میگویند: «کاش بار دیگر به دنیا برمیگشتیم، تا از آنها [= پیشوایان گمراه] بیزاری جوییم، آن چنان که آنان (امروز) از ما بیزاری جستند! (آری،) خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرتزایی به آنان نشان میدهد؛ و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و آنان كه پيروى كردند گويند: كاش ما را بازگشتى مىبود تا از آنها بيزارى مىنموديم چنانكه از ما بيزارى نمودند. خداوند اينگونه كردارهاشان را مايه پشيمانى و اندوه به آنان مىنماياند و هرگز از آتش دوزخ بيرون نيايند