اِذْ رَاٰ نَارًا فَقَالَ لِاَهْلِهِ امْكُثُوْٓا اِنِّيْ اٰنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّيْٓ اٰتِيْكُمْ مِّنْهَا بِقَبَسٍ اَوْ اَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ( طه: ١٠ )
Iz ra aa naaran faqaala li alhlihim kusooo inneee aanastu naaral la'alleee aateekum minhaa biqabasin aw ajidu 'alan naari hudaa
حسین تاجی گله داری:
هنگامیکه آتشی را (از دور) دید، پس به خانوادۀ خود گفت: «(لحظهای) درنگ کنید، همانا من آتشی را دیدهام شاید شعلهای از آن برای شما بیاورم، یا بر آن آتش راهنمایی بیابم».
English Sahih:
When he saw a fire and said to his family, "Stay here; indeed, I have perceived a fire; perhaps I can bring you a torch or find at the fire some guidance." (Taha [20] : 10)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
آنگاه که در سفرش آتشی دید، و به خانوادهاش گفت: در جاییکه هستید بمانید، بهراستی من آتشی دیدم، امید است که از این آتش شعلهای برایتان بیاورم، یا کسی را بیابم که مرا به راه راهنمایی کند.