3. آل عمران آیه 127
لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِيْنَ كَفَرُوْٓا اَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنْقَلِبُوْا خَاۤىِٕبِيْنَ ( آل عمران: ١٢٧ )
Laiyaqta'a tarafam minal lazeena kafarooo aw yakbitahum fayanqaliboo khaaa'ibeen
حسین تاجی گله داری:
تا گروهی از کسانیکه کافر شدهاند؛ هلاک و نابود کند، یا آنان را خوار و مغلوب نماید، آنگاه مأیوس و ناامیدانه بازگردند.
English Sahih:
That He might cut down a section of the disbelievers or suppress them so that they turn back disappointed. (Ali 'Imran [3] : 127)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
الله با این پیروزی که در غزوۀ بدر برایتان به وقوع پیوست، خواست که گروهی از کافران را با قتل نابود کند، و گروهی دیگر را خوار گرداند و با شکست آنها را خشمگین سازد، تا اینکه با زبونی و خواری بازگردند.
2 Islamhouse
[این پیروزی برای آن بوده]تا [الله] گروهی از کسانی را که کفر ورزیدند، هلاک سازد یا خوار و مغلوبشان نماید تا مأیوس [و خوار به مکه] بازگردند.
3 Tafsir as-Saadi
وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّىءُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ، و بامدادان از ميان کسان خويش بيرون آمدي ، تا مؤمنان را در آن جايها که مي بايست بجنگند بگماري ، و خدا شنوا و داناست.
إِذْ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلاَ وَاللّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ، دو گروه از شما آهنگ آن کردند که در جنگ سستي ورزند و خدا ياورشان شد،، پس مؤمنان بايد که بر خداي توکل کنند.
وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ، هر آينه خدا شما را در بدر ياري کرد و حال آنکه ناتوان بوديد پس ، ازخداي بترسيد ، باشد که سپاسگزار شويد.
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُنزَلِينَ ، آنگاه که به مؤمنان مي گفتي که اگر خدا سه هزار فرشته به ياريتان فرو فرستد ، آيا شما را کافي نخواهد بود ?
بَلَى إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَـذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِينَ ، بلي ، اگر پايداري کنيد و پرهيزگار باشيد چون دشمنان تاخت آورند ،، خدابا پنج هزار از فرشتگان صاحب علامت شما را ياري کند.
وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ، و خداوند اين کار را جز براي شادماني و دلگرمي شما نکرد و نيست ياريي مگر از سوي خداي پيروزمند و دانا .
لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنقَلِبُواْ خَآئِبِينَ ، تا گروهي از کافران را هلاک کند ، يا خوار گرداند آنگاه نوميد بازگردند.
(121) (﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِ﴾) این جریان در روز جنگ احد، اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین به نزدیک احد رسیدند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه با مؤمنان بیرون رفت، و برای هر یک از آنان جایگاهی تعیین کرد، و آنها را در سنگرهایشان مستقر نمود، و به طور عجیبی آنها را آرایش داد، و این بر مهارت کامل او در فنون سیاسی و جنگی دلالت مینماید. همانطور که او در همۀ موارد و در هرچیزی، به بهترین صورت عمل میکرد. (﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾) و خداوند شنوا و داناست، و هیچ چیزی از کارهایتان بر او پنهان نمیماند. (﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا﴾) آنگاه که دو طائفه از میان شما، خواستند سستی ورزند، و آن دو طائفه، بنو سلمه و بنو حارثه بودند، اما خداوند متعال، لطف و توجه و توفیق خویش را شامل حالِ آنان گرداند، و آنها را از این رخوت و سستی در آورد. (﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾) و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند؛ زیرا وقتی بر او توکل نمایند، خداوند آنها را کفایت نموده، و آنها را یاری میکند، و آنان را از در افتادن در آنچه که به دین و دنیایشان زیان میرساند، محافظت مینماید. این آیه و آیههایی از این قبیل، مبین آن هستند که توکل واجب است و اینکه توکل بنده، بر حسب مقدار و اندازۀ ایمانش میباشد. توکل؛ یعنی اینکه بنده در به دست آوردن منافع خود و دفع کردن چیزهایی که به او زیان میرساند، به پرودگارش تکیه نماید. پس وقتی که حالت آنها را در جنگ اُحُد و مشکلی که برای آنان پیش آمد، بیان کرد، آنان را به یاری و کمک و نعمت خویش در جنگ بدر، یادآوری نمود، تا سپاسگزار پرودگارشان باشند، و خاطرات روز بدر این مصیبت را بر آنها آسان نماید. بنابراین فرمود: (﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞ﴾) و خداوند شما را در بدر پیروز گرداند، در حالی که ناچیز و در تعداد و ساز و برگ نظامی، اندک بودید. تعداد مسلمانان در جنگ بدر حدود سیصد و سیزده نفر بود، و به اندازۀ کافی، وسیلۀ سواری نداشتند، و اسلحههایشان کهنه و فرسوده بود، و دشمنانشان نزدیک به هزار نفر بوده و با اسلحۀ زیاد به جنگ آنها آمده بودند. (﴿فَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾) پس، از خدا بترسید، باشد که سپاس وی را به جا آورید که یاری خویش را به شما ارزانی داشت.
(122) (﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِ﴾) این جریان در روز جنگ احد، اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین به نزدیک احد رسیدند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه با مؤمنان بیرون رفت، و برای هر یک از آنان جایگاهی تعیین کرد، و آنها را در سنگرهایشان مستقر نمود، و به طور عجیبی آنها را آرایش داد، و این بر مهارت کامل او در فنون سیاسی و جنگی دلالت مینماید. همانطور که او در همۀ موارد و در هرچیزی، به بهترین صورت عمل میکرد. (﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾) و خداوند شنوا و داناست، و هیچ چیزی از کارهایتان بر او پنهان نمیماند. (﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا﴾) آنگاه که دو طائفه از میان شما، خواستند سستی ورزند، و آن دو طائفه، بنو سلمه و بنو حارثه بودند، اما خداوند متعال، لطف و توجه و توفیق خویش را شامل حالِ آنان گرداند، و آنها را از این رخوت و سستی در آورد. (﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾) و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند؛ زیرا وقتی بر او توکل نمایند، خداوند آنها را کفایت نموده، و آنها را یاری میکند، و آنان را از در افتادن در آنچه که به دین و دنیایشان زیان میرساند، محافظت مینماید. این آیه و آیههایی از این قبیل، مبین آن هستند که توکل واجب است و اینکه توکل بنده، بر حسب مقدار و اندازۀ ایمانش میباشد. توکل؛ یعنی اینکه بنده در به دست آوردن منافع خود و دفع کردن چیزهایی که به او زیان میرساند، به پرودگارش تکیه نماید. پس وقتی که حالت آنها را در جنگ اُحُد و مشکلی که برای آنان پیش آمد، بیان کرد، آنان را به یاری و کمک و نعمت خویش در جنگ بدر، یادآوری نمود، تا سپاسگزار پرودگارشان باشند، و خاطرات روز بدر این مصیبت را بر آنها آسان نماید. بنابراین فرمود: (﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞ﴾) و خداوند شما را در بدر پیروز گرداند، در حالی که ناچیز و در تعداد و ساز و برگ نظامی، اندک بودید. تعداد مسلمانان در جنگ بدر حدود سیصد و سیزده نفر بود، و به اندازۀ کافی، وسیلۀ سواری نداشتند، و اسلحههایشان کهنه و فرسوده بود، و دشمنانشان نزدیک به هزار نفر بوده و با اسلحۀ زیاد به جنگ آنها آمده بودند. (﴿فَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾) پس، از خدا بترسید، باشد که سپاس وی را به جا آورید که یاری خویش را به شما ارزانی داشت.
(123) (﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِ﴾) این جریان در روز جنگ احد، اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین به نزدیک احد رسیدند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه با مؤمنان بیرون رفت، و برای هر یک از آنان جایگاهی تعیین کرد، و آنها را در سنگرهایشان مستقر نمود، و به طور عجیبی آنها را آرایش داد، و این بر مهارت کامل او در فنون سیاسی و جنگی دلالت مینماید. همانطور که او در همۀ موارد و در هرچیزی، به بهترین صورت عمل میکرد. (﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾) و خداوند شنوا و داناست، و هیچ چیزی از کارهایتان بر او پنهان نمیماند. (﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا﴾) آنگاه که دو طائفه از میان شما، خواستند سستی ورزند، و آن دو طائفه، بنو سلمه و بنو حارثه بودند، اما خداوند متعال، لطف و توجه و توفیق خویش را شامل حالِ آنان گرداند، و آنها را از این رخوت و سستی در آورد. (﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾) و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند؛ زیرا وقتی بر او توکل نمایند، خداوند آنها را کفایت نموده، و آنها را یاری میکند، و آنان را از در افتادن در آنچه که به دین و دنیایشان زیان میرساند، محافظت مینماید. این آیه و آیههایی از این قبیل، مبین آن هستند که توکل واجب است و اینکه توکل بنده، بر حسب مقدار و اندازۀ ایمانش میباشد. توکل؛ یعنی اینکه بنده در به دست آوردن منافع خود و دفع کردن چیزهایی که به او زیان میرساند، به پرودگارش تکیه نماید. پس وقتی که حالت آنها را در جنگ اُحُد و مشکلی که برای آنان پیش آمد، بیان کرد، آنان را به یاری و کمک و نعمت خویش در جنگ بدر، یادآوری نمود، تا سپاسگزار پرودگارشان باشند، و خاطرات روز بدر این مصیبت را بر آنها آسان نماید. بنابراین فرمود: (﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞ﴾) و خداوند شما را در بدر پیروز گرداند، در حالی که ناچیز و در تعداد و ساز و برگ نظامی، اندک بودید. تعداد مسلمانان در جنگ بدر حدود سیصد و سیزده نفر بود، و به اندازۀ کافی، وسیلۀ سواری نداشتند، و اسلحههایشان کهنه و فرسوده بود، و دشمنانشان نزدیک به هزار نفر بوده و با اسلحۀ زیاد به جنگ آنها آمده بودند. (﴿فَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾) پس، از خدا بترسید، باشد که سپاس وی را به جا آورید که یاری خویش را به شما ارزانی داشت.
(124) (﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) آنگاه که به مومنان مژده میدادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و میگفتی: (﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواۡ وَتَتَّقُواۡ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾) آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حملهور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیدهاند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دلهای مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفتهاند. این گفتۀ خداوند، دلالت مینماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیکتر است: (﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾) در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر میشود.
(125) (﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) آنگاه که به مومنان مژده میدادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و میگفتی: (﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواۡ وَتَتَّقُواۡ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾) آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حملهور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیدهاند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دلهای مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفتهاند. این گفتۀ خداوند، دلالت مینماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیکتر است: (﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾) در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر میشود.
(126) (﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) آنگاه که به مومنان مژده میدادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و میگفتی: (﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواۡ وَتَتَّقُواۡ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾) آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حملهور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیدهاند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دلهای مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفتهاند. این گفتۀ خداوند، دلالت مینماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیکتر است: (﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾) در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر میشود.
(127) خداوند بندگان مؤمنش را یاری میکند تا گروهی از کافران را نابود نماید، و یا آنها با خشم و کینهای که در دل دارند، ناامیدانه و در حالی که هیچ خوبی به دست نیاوردهاند، برگردند، همانطور که خداوند متعال آنها را در روز خندق که با قدرت و عصبانیت آمده بودند، خشمگین ساخت و ناکام باز گرداند.
4 Abdolmohammad Ayati
تا گروهى از كافران را هلاك كند، يا خوار گرداند. آنگاه نوميد بازگردند
5 Abolfazl Bahrampour
تا بخشى از كافران را براندازد يا سركوبشان كند تا نوميد بازگردند
6 Baha Oddin Khorramshahi
تا بخشی از کافران را براندازد یا تارومار کند، تا نومیدانه بازگردند
7 Hussain Ansarian
تا برخی از کافران را [از ریشه و بن] نابود کند، یا آنان را خوار و ذلیل سازد، تا نومید بازگردند
8 Mahdi Elahi Ghomshei
تا گروهی از کافران را هلاک گرداند یا خوار کند، تا (از مقصود خود) ناامید باز گردند
9 Mohammad Kazem Moezzi
تا ببرد دنباله آنان را که کفر ورزیدند یا سرکوبشان سازد تا بازگردند زیانکاران
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
تا برخى از كسانى را كه كافر شدهاند نابود كند، يا آنان را خوار سازد، تا نوميد بازگردند
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
تا برخی از کسانی را که کافر شدند (جان یا توانشان) را قطع و بریده کند یا آنان را خوار و بیمقدار سازد؛ پس نومید (و زیانبار) بازگردند
12 Mohsen Gharaati
[امدادهاى الهى براى آن بود] تا بعضى از کفّار را نابود کند یا خوارشان گرداند تا ناامید بازگردند
13 Mostafa Khorramdel
(هدف از یاریتان توسّط فرشتگان آن است که) تا گروهی از بزرگان کافران را نابود کند و یا آنان را سرکوب و خوار نماید و با شکست و ننگ خشمگینشان سازد و ناامید برگردند (و دیگر بار آرزوی پیروزی در سر نپرورانند)
14 Naser Makarem Shirazi
(این وعده را که خدا به شما داده،) برای این است که قسمتی از پیکر لشکر کافران را قطع کند؛ یا آنها را با ذلّت برگرداند؛ تا مأیوس و ناامید، (به وطن خود) بازگردند
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
[شما را يارى و پيروز كرد] تا گروهى از [سپاه] آنها را كه كافر شدند بريده گرداند [و براندازد] يا سركوبشان كند پس نوميد و شكستخورده باز گردند