Wa maa kaana lahoo 'alaihim min sultaanin illaa lina'lama mai yu minu bil Aakhirati mimman huwa minhaa fee shakk; wa Rabbuka 'alaa kulli shai'in Hafeez
و او (= شیطان) را بر آنان هیچ سلطهای نبود؛ مگر اینکه (خواستیم) معلوم بداریم کسی را که به آخرت ایمان میآورد، از کسیکه او از آن در شک (و تردید) است. و پروردگار تو بر همه چیز نگاهبان است.
English Sahih:
And he had over them no authority except [it was decreed] that We might make evident who believes in the Hereafter from who is thereof in doubt. And your Lord, over all things, is Guardian. (Saba [34] : 21)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و ابلیس هیچ تسلطی بر آنها نداشت تا آنها را به زور گمراه سازد، بلکه فقط برایشان میآراست و آنها را فریب میداد، جز اینکه ما در فریفتن آنها به او اجازه دادیم تا کسی را که به آخرت و جزای آن ایمان میآورد، از کسیکه دربارۀ آخرت در شک و تردید است معلوم کنیم، و - ای رسول- پروردگارت نگهبان همه چیز است، اعمال بندگانش را حفظ میکند، و آنها را در قبال اعمالشان جزا میدهد.
2 Islamhouse
[شیطان] بر آنان هیچ تسلطی نداشت؛ بلکه [ما میخواستیم] کسی را که به آخرت ایمان دارد، از کسی که دربارۀ آن تردید دارد مشخص کنیم؛ و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است.
3 Tafsir as-Saadi
لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ؛ مردم سبا را در مساکنشان عبرتي بود : دو بوستان داشتند ، يکي از جانب ، راست و يکي از جانب چپ از آنچه پروردگارتان به شما روزي داده است بخوريد و شکر او به جاي آوريد شهري خوش و پاکيزه و پروردگاري آمرزنده. فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ؛ اعراض کردند ما نيز سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو بوستانشان را به دو بوستان بدل کرديم با ميوه اي تلخ و شوره گز و اندکي سدر. ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ؛ آنها را که ناسپاس بودند اينچنين جزا داديم آيا ما جز ناسپاسان را مجازات مي کنيم ? وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ؛ ميان آنان و قريه هايي که برکت داده بوديم ، قريه هايي آبادان و بر، سرراه پديد آورديم و منزلهاي برابر معين کرديم در آن راهها ايمن از گزند ، شبها و روزها سفر کنيد. فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ؛ بر خويشتن ستم کردند و گفتند : اي پروردگار ما ، منزلگاههاي ما را از هم دور گردان ما نيز افسانه روزگارشان گردانيديم و سخت پراکنده شان ساختيم و در اين عبرتهاست براي شکيبايان سپاسگزار. وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ شيطان گمان خود را در باره آنها درست يافت و جز گروهي از مؤمنان ،، ديگران از او پيروي کردند. وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ؛ و شيطان را بر آنان تسلطي نبود ، مگر آنکه مي خواستيم بدانيم که چه کساني به قيامت ايمان دارند و چه کساني از آن در شک هستند و پروردگار تونگهبان هر چيزي است. (15 - 19) سبا قبیلۀ معروفی در منطقۀ جنوب یمن بود و محل سکونت آنها شهری بود که به آن «مأرب» گفته میشد. یکی از نعمتهای خدا و الطاف او به همۀ مردم و به ویژه به عربها این است که خداوند اخبار هلاک شدگان و کیفر داده شدگانی را که در کنار عربها بودند و آثار آنها مشاهده میشد و مردم اخبار و حکایت آنها را برای یکدیگر نقل میکردند بیان کرده است تا بهتر [حقیقت را] تصدیق نمایند؛ و این امر کمک میکند که موعظه و پند بیشتر پذیرفته شود. پس فرمود: (﴿لَقَدۡ كَانَ لِسَبَإٖ فِي مَسۡكَنِهِمۡ ءَايَةٞ﴾) به درستی که برای قوم سبأ در محل سکونتشان نشانهایست؛ و آن نعمتهایی بود که خداوند به آنها بخشیده، و رنجهایی را نیز از آنان دور کرده بود. و این اقتضا میکرد که آنها خدا را بپرستند، و شکر او را به جای آورند. سپس این نشانه را توضیح داد که (﴿جَنَّتَانِ عَن يَمِينٖ وَشِمَالٖ﴾) دو باغ از راست و چپ و رودخانۀ بزرگی داشتند که سیلهای زیادی در آن جریان مییافت. آنان در دهانۀ این رودخانه، سد بزرگ و محکمی بسته بودند که آب در آنجا ذخیره میشد. سیلها جاری میگردید، و آب زیادی در آنجا جمع میشد؛ سپس با این آب، باغهای خود را که در چپ و راست رودخانه قرار داشتند آبیاری میکردند؛ و آن دو باغ بزرگ، میوههای زیادی به اندازۀ نیاز آنها به بار میآورد و موجب شادی و سرورشان میگردید. پس خداوند آنها را دستور داد تا شکر نعمتهای فراوان او را بهجای آورند. یکی دیگر از نعمتها این بود که خداوند شهر آنها را شهری پاکیزه قرار داده بود؛ چون هوای آن خوب بود، و از آلودگی خبری نبود، و روزی فراوان در آن وجود داشت. و یکی اینکه خداوند به آنها وعده داد که اگر شکر او را به جای آورند، آنها را میآمرزد و مورد رحمت خویش قرار میدهد. بنابراین فرمود: (﴿بَلۡدَةٞ طَيِّبَةٞ وَرَبٌّ غَفُورٞ﴾) شهری پاک، و پروردگاری آمرزنده دارید؛ و دیگر اینکه وقتی خداوند دانست آنها در تجارت و کسب خود به سرزمین پر برکت و نعمت ـ که ظاهراً همچنانکه عدهای از علمای سلف میگویند این سرزمین پر برکت عبارت از آبادیهای «صنعاء» بوده است. نیز گفته شده است که مراد سرزمین شام بوده است ـ نیاز دارند اسبابی را برایشان فراهم کرد که در نهایت راحتی و آسانی و در امنیت کامل میتوانستند به آن سرزمین بروند. و آبادیهای بین محل سکونت آنان و آن سرزمین پیوسته بود، طوری که آنها از مشقت حمل کردن توشه و خوراک راه در امان بودند. بنابراین فرمود: (﴿وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ ٱلۡقُرَى ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا قُرٗى ظَٰهِرَةٗ وَقَدَّرۡنَا فِيهَا ٱلسَّيۡرَ﴾) و میان آنان و آبادیهایی که پر برکت و نعمت گردانده بودیم، آبادیهای پیوسته قرار دادیم؛ و در آنجا آمد و رفت مقرر داشتیم؛ یعنی مسافتی که آن را میشناختند و سرگردان نمیشدند. (﴿سِيرُواۡ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ﴾) شبها و روزها بدون ترس و با اطمینان خاطر در آن سفر کنید. و این نعمت کامل خداوند بر آنها بود که آنان را از ترس و هراس ایمن کرد. پس آنها از یادِ خداوند نعمت دهنده و از عبادت او روی گرداندند، و مست و مغرور و غرق در نعمتها گشتند، و از راحتی و آسایش به ستوه آمدند ، تا اینکه خواستند و آرزو کردند که فاصلهی سفرهایشان بین این آبادیها زیاد باشد. (﴿وَظَلَمُوٓاۡ أَنفُسَهُمۡ﴾) و با کفر ورزیدن به خدا و نعمتهایش، بر خود ستم کردند؛ آنگاه خداوند بهوسیلۀ همین نعمتی که آنان را سرکش و مغرور کرده بود کیفر داد، و بر آنها سیل مخرّب و ویرانگری فرستاد که سد آنها را خراب کرد و باغهایشان را از بین برد. پس آن باغهای زیبا و درختان پر میوه از بین رفتند، و درختانی بیفایده جایگزین آن شدند. بنابراین فرمود: (﴿وَبَدَّلۡنَٰهُم بِجَنَّتَيۡهِمۡ جَنَّتَيۡنِ ذَوَاتَيۡ أُكُلٍ خَمۡطٖ وَأَثۡلٖ وَشَيۡءٖ مِّن سِدۡرٖ قَلِيلٖ﴾) به جای دو باغشان، دو باغ دیگر با میوههای تلخ و دارای درخت گز و چیزی اندک از درخت کُنار جایگزین کردیم. پس همانطور که آنها به جای شکرگزاری ناشکری کردند، نعمتهای زیبای آنها نیز به چیزهای زشت و بیفایده تبدیل گشت. بنابراین فرمود: (﴿ذَٰلِكَ جَزَيۡنَٰهُم بِمَا كَفَرُواۡۖ وَهَلۡ نُجَٰزِيٓ إِلَّا ٱلۡكَفُورَ﴾) این کیفر را، به سزای آنکه ناسپاسی کردند به آنها دادیم، و آیا ما جز کسی را که به خدا کفر ورزیده و ناسپاسی کرده است مجازات میکنیم؟ و دیگر اینکه وقتی خداوند دانست آنها در تجارت و کسب خود به سرزمین پر برکت و نعمت ـ که ظاهراً همچنانکه عدهای از علمای سلف میگویند این سرزمین پر برکت عبارت از آبادیهای «صنعاء» بوده است. نیز گفته شده است که مراد سرزمین شام بوده است ـ نیاز دارند اسبابی را برایشان فراهم کرد که در نهایت راحتی و آسانی و در امنیت کامل میتوانستند به آن سرزمین بروند. و آبادیهای بین محل سکونت آنان و آن سرزمین پیوسته بود، طوری که آنها از مشقت حمل کردن توشه و خوراک راه در امان بودند. بنابراین فرمود: (﴿وَجَعَلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَبَيۡنَ ٱلۡقُرَى ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا قُرٗى ظَٰهِرَةٗ وَقَدَّرۡنَا فِيهَا ٱلسَّيۡرَ﴾) و میان آنان و آبادیهایی که پر برکت و نعمت گردانده بودیم، آبادیهای پیوسته قرار دادیم؛ و در آنجا آمد و رفت مقرر داشتیم؛ یعنی مسافتی که آن را میشناختند و سرگردان نمیشدند. (﴿سِيرُواۡ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ﴾) شبها و روزها بدون ترس و با اطمینان خاطر در آن سفر کنید. و این نعمت کامل خداوند بر آنها بود که آنان را از ترس و هراس ایمن کرد. پس آنها از یادِ خداوند نعمت دهنده و از عبادت او روی گرداندند، و مست و مغرور و غرق در نعمتها گشتند، و از راحتی و آسایش به ستوه آمدند ، تا اینکه خواستند و آرزو کردند که فاصلهی سفرهایشان بین این آبادیها زیاد باشد. (﴿وَظَلَمُوٓاۡ أَنفُسَهُمۡ﴾) و با کفر ورزیدن به خدا و نعمتهایش، بر خود ستم کردند؛ آنگاه خداوند بهوسیلۀ همین نعمتی که آنان را سرکش و مغرور کرده بود کیفر داد، و بر آنها سیل مخرّب و ویرانگری فرستاد (20) (﴿سِيرُواۡ فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا ءَامِنِينَ﴾) شبها و روزها بدون ترس و با اطمینان خاطر در آن سفر کنید. و این نعمت کامل خداوند بر آنها بود که آنان را از ترس و هراس ایمن کرد. (21) [وقتی خداوند این عذاب را به آنها چشاند، متلاشی و پراکنده شدند ، این در حالی بود که قبلا در کنار هم بودند. و خداوند آنها را افسانه و سخنهایی بر سر زبانها قرار داد که مردم حکایت آنها را بیان میکردند، و طوری شدند که مردم در رابطه با تفرقه و دسته دسته شدن از آنان به عنوان ضربالمثل استفاده میکردند، و میگفتند:«همچون فرزندان سبا دچار تفرقه و چند دستگی شدند.» و همه کس حوادثی را که برایشان اتفاق افتاده بود بیان میکردند. اما از واقعۀ آنها درس عبرت نمیآموزد مگر کسی که خداوند دربارۀ او فرموده است: (﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ﴾) بیگمان در این واقعه، برای هر شکیبای سپاسگزاری نشانههای عبرتی است؛ کسی که در برابر سختیها صبور و شکیباست، و آن را بهخاطر خدا تحمل میکند، و در برابر آن اظهار خشم و ناخشنودی نمینماید، بلکه صبر میورزد و شکر نعمتهای خداوند را میگزارد و به آن اعتراف و اقرار مینماید؛ و خداوندی را که این نعمتها را به او ارزانی کرده است میستاید، و نعمتها را در راه اطاعت از خدا بهکار میبرد. پس چنین فردی هرگاه داستان سبا و آنچه که برایشان رخ داده است بشنود ، میداند که این کیفر و عذاب، سزای ناشکری نعمت خدا بوده است؛ و هر کس مانند آنها ناسپاسی کند، به سزای آنها گرفتار خواهد شد. و شکر نعمت، نعمت را افزون کند و عذاب را دور مینماید. و پیامبران خدا در گفتههایشان صادقاند ، و روز جزا حق است همانطور که نمونههای آن در دنیا مشاهده میشود. سپس بیان نمود که قوم سبا کسانی بودند که شیطان پندار خود را دربارۀ آنان راست گرداند؛ آنجا که شیطان به پروردگارش گفت:﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ﴾ سوگند به عزت و قدرت تو همۀ آنها را گمراه خواهم ساخت جز بندگان مخلص تو. و این پندار و گمان شیطان بود، و به این یقین نداشت؛ چون غیب نمیدانست و خبری از سوی خداوند برای او نیامده بود که او همۀ بندگان را گمراه خواهد کرد به جز بندگان مخلص خدا. پس قوم سبا و امثال آنها از کسانی هستند که شیطان پندار خود را دربارۀ آنها راست یافت، و آنها را دعوت داد و گمراهشان کرد، (﴿فَٱتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) پس، از او پیروی کردند جز گروه اندکی از مؤمنان که به نعمت خدا کفر نورزیده بودند. چنین کسانی تحت گمان و پندار شیطان قرار نگرفتند. و احتمال دارد که داستان سبا در آنجا که فرمود: (﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ﴾) به پایان رسیده است. سپس این مطلب را آغاز نمود و فرمود: (﴿وَلَقَدۡ صَدَّقَ عَلَيۡهِمۡ﴾) و به درستی که شیطان پندارش را دربارۀ مردم راست گرداند. پس آیه عام است؛ و هر کس را که از شیطان پیروی نماید، شامل میشود.] سپس خداوند متعال فرمود: (﴿وَمَا كَانَ لَهُۥ عَلَيۡهِم مِّن سُلۡطَٰنٍ﴾) و شیطان هیچ تسلّط و قدرتی بر آنها ندارد، و نمیتواند آنها را به آنچه میخواهد وادار کند؛ اما حکمت الهی اقتضا نمود که شیطان را بر انسانها مسلّط گرداند و آنها را بفریبد، (﴿لِنَعۡلَمَ مَن يُؤۡمِنُ بِٱلۡأٓخِرَةِ مِمَّنۡ هُوَ مِنۡهَا فِي شَكّٖ﴾) تا بازار امتحان برپا شود، و راستگو از دروغگو مشخص گردد؛ و کسی که ایمانش درست است و به هنگام امتحان و آزمایش و القای شبهۀ شیطانی ثابت قدم میماند، مشخص گردد؛ و کسی که ایمانش استوار نیست و با کمترین شبههای متزلزل میشود و با کوچکترین انگیزهای میلغزد، مشخص گردد. پس خداوند این را یک امتحان قرار داده است، و با آن بندگانش را میآزماید، و پاک را از ناپاک مشخص میگرداند. (﴿وَرَبُّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٍ حَفِيظٞ﴾) و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است؛ بندگان را حفاظت میکند، و اعمالشان را ثبت و ضبط مینماید، و پاداش کارهایشان را به طور کامل به آنها میدهد.
4 Abdolmohammad Ayati
و شيطان را بر آنان تسلطى نبود، مگر آنكه مىخواستيم معلوم داريم كه چه كسانى به قيامت ايمان دارند و چه كسانى از آن در شك هستند. و پروردگار تو نگهبان هر چيزى است
5 Abolfazl Bahrampour
و را بر آنها تسلّطى نبود، جز آن كه [مىخواستيم] كسى را كه به آخرت ايمان دارد از كسى كه در بارهى آن مردّد است باز شناسيم، و پروردگار تو بر هر چيزى نگاهبان است
6 Baha Oddin Khorramshahi
و او [شیطان] را بر آنان سلطهای نبود، مگر آنکه سرانجام کسی را که به آخرت ایمان دارد، از کسی که از آن شک دارد، باز شناسانیم، و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است
7 Hussain Ansarian
و ابلیس را بر آنان [در اینکه فرمان بردارشان کند] هیچ تسلطی نبود [جز وسوسه کردن و باز بودن راه وسوسه بر او، هیچ سببی نداشت] مگر اینکه می خواستیم کسانی را که به آخرت ایمان دارند از آنان که درباره آن در تردیدند مشخص کنیم؛ و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
در صورتی که شیطان بر مردمان تسلطی نداشت (بلکه از حرص دنیا پیرو او شدند. و شیطان را بر این نداشتیم) مگر برای آنکه (به امتحان) آن کس را که به عالم قیامت ایمان آورد از آن کس که شک دارد معلوم گردانیم. و خدای تو بر هر چیز نگهبان و آگاه است
9 Mohammad Kazem Moezzi
و نیستش بر ایشان فرمانروائیی مگر تا بشناسیم آن را که ایمان آورد به آخرت از آنکه او است در شکی از آن و پروردگار تو است بر همه چیز نگهبان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
و [شيطان] را بر آنان تسلطى نبود، جز آنكه كسى را كه به آخرت ايمان دارد از كسى كه در باره آن در ترديد است باز شناسيم. و پروردگار تو بر هر چيزى نگاهبان است
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و شیطان را بر آنان هیچگونه تسلّطی نبود، جز آنکه کسی را که به آخرت ایمان دارد، از کسی که دربارهی آن در تردید است نشانه گذاریم. و پروردگار تو بر هر چیزی بسی نگاهبان است
12 Mohsen Gharaati
و ابلیس هیچگونه تسلّط و غلبهاى بر آنان نداشت. [کار او تنها وسوسه است،] تا کسى را که به آخرت ایمان دارد [و در برابر وسوسههاى او مقاومت مىکند،] از کسى که نسبت به آخرت در تردید است، معلوم کنیم. و پروردگارت بر همه چیز نگهبان است
13 Mostafa Khorramdel
شیطان هیچ گونه قدرتی بر آنان نداشت (تا با آن بتواند ایشان را به پیروی از خود وادارد. تنها کاری که از دست او ساخته است، وسوسه است. این هم بدو داده نشده است) مگر بدان خاطر تا بدانیم که چه کسی به آخرت ایمان میآورد، و چه کسی دربارهی آن متردّد میماند. پروردگار تو مراقب (احوال) و نگهدار (حساب افعال بندگان) است
14 Naser Makarem Shirazi
او سلطه بر آنان نداشت جز برای اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شکّ هستند باز شناسیم؛ و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و او را بر آنان هيچ چيرگى و دستى نبود جز براى آنكه [مىخواستيم] كسانى را كه به سراى واپسين ايمان دارند از كسانى كه از آن به شك اندرند باز شناسيم، و پروردگار تو بر هر چيزى نگاهبان است