آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟! ما روزی (و معیشت) آنها را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم، و بعضی را بر بعضی (درجات و) برتری دادیم، تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به خدمت گیرند، و رحمت پروردگارت از (تمام) آنچه گرد میآورند، بهتراست.
English Sahih:
Do they distribute the mercy of your Lord? It is We who have apportioned among them their livelihood in the life of this world and have raised some of them above others in degrees [of rank] that they may make use of one another for service. But the mercy of your Lord is better than whatever they accumulate. (Az-Zukhruf [43] : 32)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
- ای رسول- آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند و آن را به هرکس بخواهند میدهند و از هرکس بخواهند باز میدارند یا الله؟ ما هستیم که روزیهایشان را در دنیا میان آنها تقسیم کردهایم، و برخی از آنها را ثروتمند و برخی دیگر را فقیر قرار دادهایم؛ تا برخی از آنها در خدمت برخی دیگر باشند، و رحمت پروردگارت برای بندگانش در آخرت بهتر است از بهره فانی دنیا که اینها جمع میکنند.
2 Islamhouse
آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم مىكنند؟ ماییم كه روزی [و معیشت] آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم كردهایم و آنان را نسبت به هم، به درجاتى برتری بخشیدهایم تا از خدماتِ [متقابلِ] یكدیگر استفاده كنند؛ و رحمت پروردگارت از اموالى كه جمع مىكنند بهتر است.
3 Tafsir as-Saadi
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ؛ و ابراهيم به پدر و قومش گفت : من از آنچه شما مي پرستيد بيزارم ، إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ؛ مگر آن که مرا آفريده ، که او راهنماييم خواهد کرد. وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ و اين سخن را در فرزندان خود سخني پاينده کرد ، باشد که به خدا بازگردند. بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاء وَآبَاءهُمْ حَتَّى جَاءهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُّبِينٌ؛ و من اينان و پدرانشان را از زندگي بهره مند کردم تا آنگاه که حق و پيامبري روشنگر به سويشان آمد. وَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ؛ چون حق بر آنها آشکار شد گفتند : اين جادوست و ما بدان ايمان نمي آوريم. وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ؛ گفتند : چرا اين قرآن بر مردي از بزرگمردان آن دو قريه نازل نشده است ? أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ؛ آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مي کنند ? حال آنکه ما روزي آنها، رادر اين زندگي دنيا ميانشان تقسيم مي کنيم و بعضي را به مرتبت ، بالاتراز بعضي ديگر قرار داده ايم تا بعضي ديگر را به خدمت گيرند و رحمت پروردگارت از آنچه آنها گرد مي آورند بهتر است. (26) خداوند متعال از آئین ابراهیم ـ علیه السلام ـ که اهل کتاب و مشرکان، خود را به آن نسبت میدهند و هریک ادعا میکند که بر راه و شیوۀ اوست، خبر میدهد؛ پس خداوند از دین ابراهیم که آن را برای فرزندانش باقی گذاشته خبر داده و میفرماید: (﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ﴾) و هنگامی که ابراهیم به پدر خود و قومش که به جای خدا معبودهایی را برگرفته بودند و آنها را پرستش میکردند، گفت: (﴿إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ﴾) بیگمان من از آنچه شما عبادت میکنید متنفّرم؛ و با کسانی که آنها را عبادت میکنند، دشمن میباشم. (﴿إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي﴾) به جز خدایی که مرا آفریده است، که او را دوست میدارم و امیدوارم مرا راهنمایی کند تا حق را بشناسم و بدان عمل کنم. پس همانطور که مرا آفریده، و آن گونه که شایستۀ جسم و دنیای من است سامانم داده است، (﴿فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ﴾) [نیز] مرا به آنچه که شایسته دین و آخرتم میباشد راهنمایی خواهد کرد. (27) (﴿وَجَعَلَهَا﴾) و این خصلت پسندیده را که اساس خصلتهاست، و آن یکتاپرستی و بیزاری جستن از پرستش غیر خدا میباشد، (﴿كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ﴾) در میان فرزندانش سخنی ماندگار قرار داد، (﴿لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ﴾) تا شاید به سوی آن باز گردند. چون این سخن از گفتههای معروف و مشهور اوست و او فرزندانش را به این توصیه کرده است و برخی از فرزندانش همانند اسحاق و یعقوب همین توصیه را به یکدیگر کردهاند، همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥ﴾ و چه کسی از آئین ابراهیم رویگردانی میکند مگر آن کس که بیخرد باشد؟! پس همواره این سخن در میان فرزندان ابراهیم علیه السلام موجود بوده است تا اینکه خوشگذرانی و سرکشی در میان آنها پدید آمد. (28) (﴿وَجَعَلَهَا﴾) و این خصلت پسندیده را که اساس خصلتهاست، و آن یکتاپرستی و بیزاری جستن از پرستش غیر خدا میباشد، (﴿كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ﴾) در میان فرزندانش سخنی ماندگار قرار داد، (﴿لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ﴾) تا شاید به سوی آن باز گردند. چون این سخن از گفتههای معروف و مشهور اوست و او فرزندانش را به این توصیه کرده است و برخی از فرزندانش همانند اسحاق و یعقوب همین توصیه را به یکدیگر کردهاند، همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥ﴾ و چه کسی از آئین ابراهیم رویگردانی میکند مگر آن کس که بیخرد باشد؟! پس همواره این سخن در میان فرزندان ابراهیم علیه السلام موجود بوده است تا اینکه خوشگذرانی و سرکشی در میان آنها پدید آمد. (29) پس همواره این سخن در میان فرزندان ابراهیم علیه السلام موجود بوده است تا اینکه خوشگذرانی و سرکشی در میان آنها پدید آمد؛ پس خداوند متعال فرمود: (﴿بَلۡ مَتَّعۡتُ هَٰٓؤُلَآءِ وَءَابَآءَهُمۡ﴾) بلکه من اینان و پدرانشان را از انواع شهوات و لذّتها بهرهمند ساختم تا جایی که این شهوتها هدف نهایی آنها گردید، و همواره محبّت آن در دلهایشان پرورش یافت تا اینکه این شهوتها در وجود آنان تبدیل به صفتها و حالاتی همیشگی و عمیق و باورهای ریشهدار گردید. (﴿حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ وَرَسُولٞ مُّبِينٞ﴾) تا اینکه حق ـ که هیچ شک و تردیدی در آن نیستـ و پیامبری نزدشان آمد که رسالت آن واضح، و دلایل نبوّتش -به سبب اخلاق و معجزاتش، و به سبب آنچه که آورده بود و پیامبران گذشته را تصدیق میکرد- بسیار روشن بود. (30) (﴿وَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ﴾) و هنگامی که حق به نزد آنان آمد؛ حقّی که هر کس کمترین عقل و دینی داشته باشد، باید آن را بپذیرد و از آن پیروی نماید، (﴿قَالُواۡ هَٰذَا سِحۡرٞ وَإِنَّا بِهِۦ كَٰفِرُونَ﴾) گفتند: این جادو است و ما بدان باور نداریم. و این بزرگترین مخالفت است. و آنها فقط به رویگردانی از حق و انکار آن بسنده نکردند، بلکه طعنۀ بسیار زشتی به آن زدند و آن را جادو برشمردند؛ جادویی که جز پلیدترین انسان و دروغگوترین فرد آن را انجام نمیدهد. چیزی که آنها را بر این امر واداشت سرکشی آنها بود؛ زیرا به سبب نعمتهایی که خداوند آنان و پدرانشان را از آن بهرهمند ساخته بود، سرکش و مغرور شده بودند. (31) (﴿وَقَالُواۡ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ﴾) و آنها با عقلهای فاسد خود به خداوند پیشنهاد کردند که چرا این قرآن بر مردی بزرگ از مردم دو شهر فرو فرستاده نشده است؟ یعنی چرا بر مردی از مردان مکه یا طایف که نزد آنها بزرگوار بودند، همانند ولید بن مغیره و امثال او نازل نشد؟ خداوند با رد پیشنهاد آنان فرمود: (﴿أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَ﴾) آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ یعنی آیا آنها کلیددار و خزانهدار رحمت پروردگارت هستند و تدبیر رحمت الهی به دست آنهاست؟ پس آنگاه نبوّت و رسالت را به هرکس که بخواهند میدهند، و هرکس را که بخواهند از آن محروم میکنند؟ (﴿نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَرَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗاۗ وَرَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ﴾) ما معیشت آنان را در زندگی دنیا بین آنان تقسیم کردهایم، و برخی را بر برخی دیگر در زندگی دنیا برتری دادهایم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به خدمت گیرند، درحالی که رحمت پروردگارت از ثروت و دنیایی که آنان جمع آوری میکنند بهتر است. پس وقتی معیشت بندگان و روزی دنیوی در دست خداوند است، و اوست که آن را میان بندگانش تقسیم میکند، سپس رزق و روزی را برای هرکس که بخواهد فراوان مینماید و برای هرکس که بخواهد کم و تنگ میدارد و طبق حکمت خویش چنین مینماید؛ پس رحمت دینی خداوند -که بالاترین آن نبوّت و رسالت است- به طریق اولی باید در دست خداوند باشد و او بهتر میداند که رسالت خود را کجا قرار دهد. پس معلوم شد که پیشنهاد آنها بیارزش و پوچ است، و تدبیر همۀ کارهای دینی و دنیوی فقط در دست خداست. با این استدلال، خداوند آنها را قانع مینماید که پیشنهاد نامعقولی ارائه میدهند، و چیزی در دست آنها نیست، و این سخن نشانۀ ستمگری و نپذیرفتن حق است که آنها میگویند: (﴿لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ﴾) چرا این قرآن بر یکی از مردان بزرگ دو شهر نازل نشد؟ اگر آنها حقیقت مردان را شناختند، و صفاتی را که موجب ارتقای مقام آدمی میشود و مقام او را نزد خدا و بندگانش بزرگ مینماید، میدانستند، یقین حاصل میکردند که محمّد بن عبدالله بن عبدالمطلب صلی الله علیه وسلم برترین و بزرگترین مردان است، و عقل و دانش و رای و همّت و قاطعیّت او و اخلاق و مهربانی و دلسوزیاش از همه بهتر و بیشتر است، و او از همه هدایت یافتهتر و پرهیزگارتر میباشد، و محور و مرکز دایرۀ کمالات است، و او دارای بالاترین صفات مردانگی است، و بهطور مطلق او بالاترین مرد جهان است. این را دشمنان و دوستان محمّد صلی الله علیه وسلم همه میدانند مگر کسی که گمراه گشته و با خود بزرگ بینی روی برتافته است. پس چگونه مشرکان کسی را بر او برتر قرار میدهند که به اندازۀ ذرّهای از کمال محمّد به مشام او نرسیده است؟! اوج حماقت و جنایت مشرکان آن است که معبودی را پرستش میکنند و آن را به فریاد میخوانند و به آن نزدیکی میجویند که بتی از سنگ یا چوب است و سود و زیانی نمیرساند، و نمیبخشد و محروم نمیکند و این خود باری است بر دوش صاحبش، و نیازمند آن است کسی کارهایش را انجام دهد. آیا این کار جز کار دیوانگان و بیخردان چیزی دیگر است؟! پس چگونه چنین کسی بزرگ شمرده میشود؟ و چگونه بر خاتم پیامبران و سیّد و سرور فرزندان آدم محمّد صلی الله علیه وسلم برتری داده میشود؟! ولی کافران عقل ندارند و نمیفهمند. در این آیه خداوند به حکمت خویش در برتری دادن برخی از بندگان بر برخی دیگر در زندگی دنیا اشاره نموده و میفرماید: (﴿لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗا﴾) تا اینکه برخی، برخی دیگر را به خدمت گیرند و در کارها و حرفهها و صنعتها از آنها استفاده کنند. پس اگر همۀ مردم در توانگری و ثروت برابر بودند و نیازی به یکدیگر نداشتند، بسیاری از منافع و مصالح آنها از دست میرفت، و این دلیلی است بر اینکه نعمت دینی خداوند از نعمت دنیوی او بهتر است. همانطور که خداوند در آیهای دیگر فرموده است:﴿قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَبِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواۡ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ﴾ بگو: به فضل و رحمت خدا باید شادمان باشند، آن از آنچه جمع آوری میکنند بهتر است. (32) خداوند متعال خبر میدهد که دنیا نزد او ارزشی ندارد؛ و اگر لطف و رحمت او ـ که چیزی را بر آن مقدم نمیدارد ـ نسبت به بندگانش نبود، دنیا و نعمتهای فراوانی برای کافران فراهم میآورد. (﴿لِبُيُوتِهِمۡ سُقُفٗا مِّن فِضَّةٖ وَمَعَارِجَ عَلَيۡهَا يَظۡهَرُونَ﴾) تا جایی که برایشان خانههایی با سقفهایی از نقره فراهم میآورد، و برایشان نردبانهایی سیمین قرار میداد که از آنها به پشت بامهایشان بالا بروند.
4 Abdolmohammad Ayati
آيا آنان از رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ حال آنكه ما روزى آنها را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم مىكنيم. و بعضى را به مرتبت، بالاتر از بعضى ديگر قرار دادهايم تا بعضى بعض ديگر را به خدمت گيرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنها گرد مىآورند بهتر است
5 Abolfazl Bahrampour
مگر رحمت پروردگار تو را آنها تقسيم مىكنند؟ اين ماييم كه معيشت آنها را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم، و بعضى از آنها را بر بعضى مراتبى برترى داديم تا يكديگر را به خدمت گيرند [و چرخه زندگى بگردد]، و رحمت پروردگار تو از آنچه مىاندوزند بهتر است
6 Baha Oddin Khorramshahi
آیا ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند [نه بلکه] ما زیستمایهشان را در زندگانی دنیا در میان آنان تقسیم میکنیم، و بعضی از ایشان را بر بعضی دیگر به درجاتی برتر داشتیم تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به بیگاری بگیرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد میآورند
7 Hussain Ansarian
آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کرده ایم، و برخی را از جهت درجات [فکری و مادی] بر برخی برتری داده ایم تا برخی از آنان برخی دیگر را [در امر معیشت و سایر امور] به خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع می کنند، بهتر است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
آیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (و مقام نبوت را تعیین) کنند؟ در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی به درجاتی (از مال و جاه دنیوی) برتری دادهایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند، و (بهشت، دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع میکنند بسی بهتر است
9 Mohammad Kazem Moezzi
آیا آنان پخش کنند رحمت پروردگار تو را ما قسمت کردیم میان ایشان روزی ایشان را در زندگانی دنیا و برتری دادیم برخی از ایشان را بر برخی در پایهها تا بگیرد بعضی از آنان بعضی را مسخره و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه گرد آرند
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما [وسايل] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار دادهايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
آیا (هم) ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ماییم که (وسایل) معاشِ آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخی از آنان را درجاتی (مادی و نه روحانی) بالاتر از بعضی (دیگر) دادهایم، تا بعضی از آنها بعضی (دیگر) را به خدمت برگیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنان میاندوزند بهتر است
12 Mohsen Gharaati
آیا آنان رحمت پروردگارت را [در مورد تعیین پیامبر، میان خود] تقسیم مىکنند؟ در حالى که معیشت آنان در زندگى دنیا را ما میانشان تقسیم کردهایم. و درجات بعضى انسانها را بر بعضى دیگر برترى دادیم تا برخى از آنان برخى دیگر را به خدمت گیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنان مىاندوزند، بهتر است
13 Mostafa Khorramdel
آیا آنان رحمت پروردگار تو را تقسیم میکنند (و کلید رسالت را به هر کس که بخواهند میسپارند؟). این مائیم که معیشت آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم. و برخی را بر برخی دیگر برتریهائی دادهایم، تا بعضی از آنان بعضی دیگر را به کار گیرند (و به یکدیگر خدمت کنند). و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآوری میکنند بهتر است (که نبوّت است و نبوّت از همهی مقامات برتر است)
14 Naser Makarem Shirazi
آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآوری میکنند بهتر است
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
آيا آنها رحمت پروردگار تو- نبوت- را بخش مىكنند؟ ماييم كه ميان آنان مايه گذرانشان را در زندگانى دنيا بخش كردهايم، و پايههاى برخى را بر برخى برتر داشتهايم- در روزى و جاه- تا برخى برخ ديگر را به خدمت گيرند و بخشايش پروردگار تو از آنچه گرد مىآورند بهتر است