Skip to main content

فَطَوَّعَتْ لَهٗ نَفْسُهٗ قَتْلَ اَخِيْهِ فَقَتَلَهٗ فَاَصْبَحَ مِنَ الْخٰسِرِيْنَ   ( المائدة: ٣٠ )

faṭawwaʿat
فَطَوَّعَتْ
Then prompted
پس ترغیب کرد
lahu
لَهُۥ
to him
براي او
nafsuhu
نَفْسُهُۥ
his soul
نفسش
qatla
قَتْلَ
(to) kill
کشتن
akhīhi
أَخِيهِ
his brother
برادرش
faqatalahu
فَقَتَلَهُۥ
so he killed him
پس کشت او را
fa-aṣbaḥa
فَأَصْبَحَ
and became
پس شد
mina
مِنَ
of
از
l-khāsirīna
ٱلْخَٰسِرِينَ
the losers
زيانكاران

Fatawwa'at lahoo nafsu hoo qatla akheehi faqatalahoo fa asbaha minal khaasireen

حسین تاجی گله داری:

پس نفس (سرکش) او؛ کشتن برادرش را برایش آراسته (و موجه و آسان) جلوه داد، و او را کشت و از زیانکاران شد.

English Sahih:

And his soul permitted to him the murder of his brother, so he killed him and became among the losers. (Al-Ma'idah [5] : 30)

1 Mokhtasar Farsi (Persian)

نفس امرکننده به بدی قابیل، قتل ظالمانه برادرش هابیل را برایش آراست، پس او را کشت، و به این سبب از زیانکارانی شد که نصیب‌شان در دنیا و آخرت را خودشان کم می‌کنند.