وَالْفَجْرِ سوگند به سپيده صبح ،
وَلَيَالٍ عَشْرٍ سوگند به ، شبهاي دهگانه ،
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ سوگند به جفت و طاق ،
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ و سوگند به شب چون روي به رفتن نهد
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ آيا خردمند را اين سوگندها کافي است ?
مکي و 30 آيه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
(1 - 5) ظاهراً آنچه خداوند برای اثبات آن سوگند خورده، همان چیزی است که به وسیلۀ آن سوگند یاد کرده است، و این جایز است؛ و اگر امرِ ظاهر و مهمی باشد، استعمال میشود و در اینجا چنین است. سپس خداوند متعال به صبح که آخر شب و آغاز روز است سوگند یاد کرد؛ چون در رفتن شب و آمدن روز نشانههایی است که بر کمال قدرت خداوند متعال دلالت مینماید، و دال بر این است که خداوند همۀ کارها را تدبیر مینماید؛ خداوندی که عبادت جز برای او شایستۀ کسی نیست. و در صبح نمازی بزرگ و نیک انجام میشود که شایسته است خداوند به آن سوگند بخورد. بنابراین بعد از صبح به شبهای دهگانه سوگند یاد کرد. و این شبها بنا به گفتۀ صحیح عبارت از شبهای دهگانۀ [آخر] رمضان یا شبهای دهگانۀ «ذیالحجه» است؛ چون اینها شبهایی هستند که روزهای با فضیلتی دارند، و در آن عبادتهایی انجام میشود که در دیگر روزها انجام نمیگیرد. و در شبهای دهگانه، شب قدر قرار دارد که بهتر از هزار ماه است، و ده روز آن روزۀ آخر ماه رمضان است که یکی از بزرگترین ارکان اسلام میباشد. و در ایام دهۀ ذیالحجه وقوف در عرفه انجام میشود که در آن روز، خداوند چنان بندگانش را میآمرزد که شیطان ناراحت میشود؛ زیرا شیطان هیچگاه حقیرتر و بدبختتر از روز عرفات دیده نشده است. شیطان وقتی پائین آمدن فرشتگان و رحمت از جانب خدا را مشاهده میکند ناراحت و حقیر میگردد. و در این روزها بسیاری از اعمال حج و عمره انجام داده میشود، و اینها چیزهای بزرگی است که سزاوار است خداوند به آنها سوگند بخورد. (﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَسۡرِ﴾) سوگند به شب، هنگامی که لحظات خود را سپری میکند، و تاریکی را بر مردم میگستراند، و مردم استراحت میکنند، و این رحمت و لطفی است از جانب خداوند. (﴿هَلۡ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٞ لِّذِي حِجۡرٍ﴾) آیا در آنچه ذکر شد برای خردمندان سوگندی وجود دارد؟ آری، بخشی از آنچه ذکر شد، برای کسی که با گوش دل بشنود کافی است.