10. يونس آیه 93
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِيْٓ اِسْرَاۤءِيْلَ مُبَوَّاَ صِدْقٍ وَّرَزَقْنٰهُمْ مِّنَ الطَّيِّبٰتِ ۚفَمَا اخْتَلَفُوْا حَتّٰى جَاۤءَهُمُ الْعِلْمُ ۗاِنَّ رَبَّكَ يَقْضِيْ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيٰمَةِ فِيْمَا كَانُوْا فِيْهِ يَخْتَلِفُوْنَ ( يونس: ٩٣ )
Wa laqad bawwaanaa Baneee Israaa'eela mubawwa-a sidqinw wa razaqnaahum minnat taiyibaati famakh talafoo hattaa jaaa'ahmul 'ilm; inna Rabbaka yaqdee bainahum Yawmal Qiyaamati feemaa kaanoo feehi yakhtalifoon
حسین تاجی گله داری:
و به راستی که بنی اسرائیل را در جایگاه نیکو منزل دادیم، و از پاکیزهها روزیشان دادیم، پس اختلاف نکردند تا اینکه علم (و آگاهی) برایشان آمد، بیگمان پروردگار تو، روز قیامت در آنچه در آن اختلاف میکردند، میانشان داوری خواهد کرد.
English Sahih:
And We had certainly settled the Children of Israel in an agreeable settlement and provided them with good things. And they did not differ until [after] knowledge had come to them. Indeed, your Lord will judge between them on the Day of Resurrection concerning that over which they used to differ. (Yunus [10] : 93)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و بهراستیکه بنیاسرائیل را در منزلی پسندیده و مکانی راضی کننده در سرزمین مبارک شام فرود آوردیم، و از رزق حلال و پاک به آنها روزی دادیم، پس در امر دینشان اختلاف نکردند تا اینکه قرآن که تصدیق کنندۀ صفات نیکوی محمد صلی الله علیه وسلم است که در تورات خواندهاند نزدشان آمد، پس وقتیکه آن را انکار کردند سرزمینشان به زور از آنها گرفته شد. - ای رسول- همانا پروردگار تو در آنچه که اختلاف میکردند در روز قیامت میان آنها داوری میکند، آنگاه به هر یک از حقدار و دروغ پرداز آنها جزایی را که مستحق آن است میدهد.
2 Islamhouse
و بیتردید، ما بنىاسرائیل را در جایگاهى شایسته [در سرزمین شام و مصر] جاى دادیم و از نعمتهای پاكیزه روزیشان كردیم. پس آنها اختلاف نكردند، مگر پس از آنكه علم [به حقانیت قرآن] به سویشان آمد. [ای پیامبر،] پروردگارت روز قیامت دربارۀ آنچه اختلاف مىكردند، قطعاً در میانشان داوری میکند.
3 Tafsir as-Saadi
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى وَهَارُونَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ سپس بعد از آنان موسي و هارون را با آيات خود به سوي فرعون و سران قوم او فرستاديم ولي تکبر ورزيدند و گروهي گناهکار بودند.
فَلَمَّا جَاءهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ إِنَّ هَـذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ و هنگامي که از نزد ما حق به آنان رسيد، گفتند:« به رسايت اين جادوي آشکاري است»
قَالَ مُوسَى أَتقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءكُمْ أَسِحْرٌ هَـذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ موسي گفت : «آيا حق (را) که به سوي شما آمه است سحر مي ناميد؟ آيا اين جادو است؟ و جادوگران رستگار نمي شوند».
قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاء فِي الأَرْضِ وَمَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ گفتند:«آيا پيش ما آمده اي تا ما را از چيزهايي که پدران و نياکان خود را بر آن نيافته ايم منصرف گرداني؟ و مي خواهيد دراين سرزمين بزرگي و مهتري براي شما دو نفر باشد؟ ما به شما ايمان نمي آوريم».
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ و فرعون گفت:«همۀ جادوگران ماهر و دانان را نزد من آوريد».
فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ و هنگامي که جادوگران آمدند، موسي به آنان گفت:«آنچه شما مي خواهيد بيافکنيد، بياندازيد»
فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ و هنگامي که افکندند ، موسي گفت:«آنچه را آورده ايد جادو است ، همانا خداوند آن را باطل خواهد کرد، بدون شک خداوند کار تباهکاران را شايسته و سودمند نمي گرداند. »
وَيُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ و خداوند با سخنان خود حق را پايدار و ماندگار مي نمايد گرچه کافران نپسندند.
فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ پس هيچ کس به موسي ايمان نياورد مگر جواناني از بني اسرائيل (آن هم) با ترس از فرعون و سرانشان که مبادا آنان را از اين دين برگردانند. بي گمان فرعون در زمين طغيان کرده بود و از زمرۀ متجاوزان بود.
وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ و موسي گفت:«اي قوم من! اگر شما به خدا ايمان آورده ايد پس بر او توكل كنيد اگر خدا را به او تسليم كرده ايد».
فَقَالُواْ عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ پس ممنان گفتند:«برخدا توكل مي كنيم، پروردگارا! ما را دستخوش فتنةستمكاران مگردان
وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ وما را به فضل و رحمت خود از گروه كافران رهايي بخش
وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ و به موسي و برادرش وحي كرديم كه براي قوم خود خانه هايي در مصر برگزينند و خانه هايتان را محل برگزاري نماز قرار دهيد، و نماز را بر پا داريد و مؤمنان را مژده بده.
وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلأهُ زِينَةً وَأَمْوَالاً فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُواْ حَتَّى يَرَوُاْ الْعَذَابَ الأَلِيمَ و موسي گفت: «پروردگارا! تو به فرعونو سران قومش درد نيا زينت و اموال داده اي، پروردگارا تا مردم را از راه تو گمراه سازند. پروردگارا! مالهايشان رانابود نما و بردلهايشان بندقسوت را محكم كن تا ايمان نياورند مگر آنكه به عذاب دردناك گرفتارآيند».
قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ (خداوند) فرمود: «دعاي شما پذيرفته شد، پس پايداري كنيد و از راه كساني پيروي نكنيد كه نادانند».
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِـهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ و بني اسراييل را از دريا عبور داديم، آن گاه فرعون و لشكريانش از روي ستم و تجاوز كاري در پي ايشان راه افتادند تا هنگامي كه غرقاب فرعون را در خود گرفت، گفت:«ايمان آوردم كه معبودي نيست مگر كسي كه بني اسراييل به او ايمان آورده اند و من از فرعون برادران هستم»
آلآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ آيا اكنون ايمان مي آوري حال آنكه قبلاً نافرماني مي كردي و از تباهكاران بودي؟
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ پس امروز ما لاشة تو را مي رهانيم تا براي كساني كه پس ازت و مي آيند ماية عبرتي باشي، بي گمان بسياري از مردم از آيات ما غافل و بي خبرند.
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُواْ حَتَّى جَاءهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ و بني اسراييل را در جايگاه خوب و پسنديده اي جاي داديم و از پاكيزه ها بديشان روزي داديم. و اختلاف نورزيدند مگر وقتي كه دانش و آگاهي به آنان رسيد. بي گمان پروردگارت روز قيامت دربارة چيزي كه در آن اختلاف داشتند و در ميان آنان داوري مي كند.
(75) (﴿ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ﴾) و بعد از این پیامبران که خداوند آنها را به سوی قوم های تکذیب کننده و هلاک شده فرستاده بود، موسی بن عمران، کلیم رحمان، و یکی از پیامبران اولوالعزم و پیشوایان بزرگ را فرستاد که آیینهای بزرگ و گسترده بر آنها نازل شده است. (﴿وَ﴾) و برادرش (﴿هَٰرُونَ﴾) هارون را وزیر او قرار دادیم و آن دو را (﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيۡهِۦ﴾) به سوی فرعون و سران و بزرگانِ دربار او فرستادیم. چون تودۀ مردم پیرو سرانشان هستند. (﴿بَِٔايَٰتِنَا﴾) موسی و هارون را با آیات خود فرستادیم که بر راست بودن آنچه از توحید خدا و نهی از پرستش غیر وی آورده بودند، دلالت مینمود. (﴿فَٱسۡتَكۡبَرُواۡ﴾) پس آنها بعد از اینکه به حقانیت آن یقین کردند، از روی ستم، خود را از پذیرفتن آن بزرگتر انگاشتند و تکبر ورزیدند. (﴿وَكَانُواۡ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ﴾) و گروهی گناهکار بودند؛ یعنی به گناهکاری و تکذیب کردن عادت کرده بودند.
(76) (﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا﴾) و هنگامی که از سوی ما حق به آنان رسید؛ حقی که از جانب خداوند بود، آن ذات بزرگواری که همۀ موجودات در برابر عظمت او سر تسلیم فرود آوردهاند، و او پروردگار جهانیان است و تمام مخلوقات را با نعمتهای خود پرورش داده است، هنگامی که این حق توسط موسی به آنان رسید، آن را رد کردند، (﴿قَالُوٓاۡ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾) و گفتند: این جادوی آشکار است. آنها به رویگردانی و نپذیرفتن اکتفا نکردند، بلکه آن را باطلترین باطل که سحر است به حساب آوردند؛ سحر هم یک نوع مشتبه کردن و وارونه جلوه دادن [حقایق] است. و به واژۀ «سحر» هم اکتفا نکردند، بلکه گفتند: جادوی روشن و آشکار است. درحالی که حقِ روشن بود.
(77) بنابراین (﴿قَالَ مُوسَىٰٓ﴾) موسی با سرزنش آنها که حق را رد کردند ـ که حق را جز ستمگرترین مردم کسی رد نمیکند ـ به آنان گفت: (﴿أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمۡ﴾) آیا حق را، چون به سوی شما آمد، سحر مینامید؟ یعنی به آن میگویید جادوی آشکاری است؟! (﴿أَسِحۡرٌ هَٰذَا﴾) به محتوای این پیام و ویژگی آن بنگرید، آیا این جادو است؟ زیرا در نگاه اول، معلوم میشود که آن حق است. (﴿وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ﴾) و جادوگران در دنیا و آخرت رستگار نمیشوند. پس بنگرید که سرانجام از آن چه کسی است، و چه کسی رستگار میشود و کامیابی در دست چه کسی است؟ و آنها بعداً دانستند که موسی رستگار شد، و موفقیت دنیا و آخرت را به دست آورد.
(78) (﴿قَالُوٓاۡ﴾) آنها درحالی که سخن موسی را رد میکردند، به او گفتند: (﴿أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا﴾) آیا تو پیش ما آمدهای تا ما را از شرک و پرستش غیر خدا که پدران خود را بر آن یافته ایم باز بداری؟ و ما را دستور میدهی تا تنها خدایی را که شریکی ندارد، عبادت کنیم؟ پس آنان سخنان پدران گمراهشان را حجت و دلیل قرار دادند، و بهوسیلۀ آن، حقی را که موسی ـ علیه السلام ـ پیش آنها آورده، بود رد کردند. (﴿وَتَكُونَ لَكُمَا ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾) و شما دو نفر پیش ما آمدهاید تا رئیس باشید، و مهتری و بزرگی برای شما دو نفر باشد. آمدهاید تا ما را از سرزمینمان بیرون کنید. آنها با این سخنان میخواستند عوام فریبی کنند، و مردمان نادان را گول بزنند، و آنان را بر دشمنی با موسی و ایمان نیاوردن به او تحریک کنند. و کسی که حقایق را بداند و خوب و بد را تشخیص بدهد، چنین استدلال نمیکند؛ زیرا دلیل، جز با حجت و دلیل رد نمیشود. اما کسی که حق را آورده است، با این دلایل پوچ و واهی گفتار او رد شود، مبیّن ناتوانی طرف است و اینکه او نمیتواند چیزی را بیاورد که ادعای طرفش را رد نماید؛ چون اگر او دلیلی داشت، آن را ارائه میداد؛ و به این پناه نمیبرد که بگوید: قصد شما این یا آن است؛ خواه در بیان قصد و نیت، طرفِ مقابلش راستگو باشد یا دروغگو. حال آنکه هر کس موسی و دعوت او را بشناسد، میداند که او قصد ریاستطلبی و حکمرانی بر زمین را نداشته است، بلکه قصد او ـ به مانند قصد دیگر پیامبران ـ هدایت مردم و راهنمایی آنان به سوی چیزی است که نفع آنان در آن میباشد. اما همانطور که خودشان گفتند: (﴿وَمَا نَحۡنُ لَكُمَا بِمُؤۡمِنِينَ﴾) و ما به شما ایمان نمیآوریم؛ از روی تکبر و سرکشی ایمان نیاوردند، اما نه به خاطر باطل بودن آنچه که موسی و هارون آورده بودند، یا به خاطر اینکه اشتباهی در آن باشد، و نه به خاطر دیگر دلایل، بلکه تنها از روی ستم و دشمنی و بلند پروازیهایی که موسی و هارون را به آن متهم کردند و خودشان هم در پی آن بودند.
(79) (﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ﴾) فرعون با حقی که موسی آورده بود، مبارزه کرد ، و به منظور به اشتباه انداختن قومش گفت: (﴿ٱئۡتُونِي بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ﴾) همۀ جادوگران ماهر را نزد من بیاورید. پس کسانی را به شهرهای مصر فرستاد تا انواع جادوگران را ـ علیرغم اختلاف و تفاوتی که در جنس و طبقات آنان بود ـ پیش او آورند.
(80) (﴿فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ﴾) و هنگامیکه جادوگران برای مقابله با موسی آمدند، (﴿قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواۡ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ﴾) موسی به آنان گفت: هر چیزی را که میخواهید بیندازید، عملی کنید و من برای شما تعیین نمیکنم که فلان چیز را بیندازید. این به خاطر آن بود که موسی به پیروز شدن خود یقین داشت، و به آنان و به آنچه آورده بودند، اهمیتی نمیداد.
(81) (﴿فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاۡ﴾) و هنگامی که ریسمانها و عصاهایشان را انداختند، انگار مارهایی شدند که حرکت میکردند. (﴿قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُ﴾) موسی گفت: این جادوی واقعی و بزرگ است، اما با وجود بزرگی آن، (﴿ إِنَّ ٱللَّهَ سَيُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾) خداوند قطعاً آن را باطل خواهد کرد، همانا خداوند کار تباهکاران را شایسته و سودمند نمیگرداند. چون آنها با این کار میخواهند باطل بر حق پیروز شود، و چه فساد و تباهی بزرگتر از این وجود دارد؟! نیز هر فسادکنندهای که نقشهای بکشد یا توطئه ای بکند، کارش باطل و نابود خواهد گشت. گرچه زمانی کار او رونق بگیرد ، اما سرانجام آن اضمحلال و نابودی است. ولی اصلاحکنندگانی که هدفشان رضای خداست، و کارها و وسایلی که از آن استفاده میکنند، مشروع و به انجام آن دستور داده شده است؛ خداوند کارهایشان را ساماندهی کرده، و آن را پیش میبرد و همیشه آن را رونق میدهد. پس موسی عصای خود را انداخت، و همۀ آنچه را که جادوگران درست کرده بودند، بلعید و جادویشان باطل شد و باطل آنها نابود گردید.
(82) (﴿وَيُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾) و خداوند با سخنان خود، حق را پایدار و ماندگار میسازد، گرچه کافران نپسندند. پس جادوگران، وقتی که حق برایشان روشن شد، تسلیم شدند و ایمان آوردند. فرعون آنها را به اعدام و قطع کردن دستها و پاهایشان تهدید کرد. اما آنها به تهدید او توجهی نکردند و بر ایمانشان پایدار ماندند. و اما فرعون و سران قومش و پیروان آنها ایمان نیاوردند و همچنان در سرکشی خود سرگردان ماندند. بنابراین فرمود:
(83) (﴿فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّيَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ﴾) پس هیچکس به موسی ایمان نیاورد مگر جوانانی از بنیاسرائیل. آنان وقتی که ایمان در دلهایشان جای گرفت، با ترس و هراس بردباری کردند. (﴿عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيۡهِمۡ أَن يَفۡتِنَهُمۡۚ﴾) با ترس از فرعون و سرانشان که مبادا آنان را از دینشان برگردانند. (﴿وَإِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾) و بیگمان فرعون قدرت و فرمانروایی گستردهای داشت. پس شایسته است که آنها نیز از عذاب و هجوم فرعون بترسند. (﴿وَإِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ﴾) و به ویژه او [= فرعون] در ستم و تجاوز از حد گذشته بود. و حکمت اینکه – خدا بهتر میداند – جز جوانانی از قوم موسی کسی به او ایمان نیاورد، این است که جوانان زودتر حق را میپذیرند، و زودتر از آن فرمان میبرند، به خلاف پیرمردان و امثالشان که بر کفر پرورش یافتهاند؛ زیرا آنها به خاطر عقاید فاسدی که در دلهایشان جای گرفته و ماندگار شده است، نسبت به دیگران از حق دورترند.
(84) (﴿وَقَالَ مُوسَىٰ﴾) و موسی قومش را به بردباری توصیه کرد، و وسایلی را که در این امر به کمکشان میآید، به آنان تذکر داد و گفت: (﴿يَٰقَوۡمِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ﴾) ای قوم من! اگر شما به خدا ایمان آوردهاید، پس به مقتضای ایمان عمل کنید. (﴿فَعَلَيۡهِ تَوَكَّلُوٓاۡ إِن كُنتُم مُّسۡلِمِينَ﴾) به وی تکیه کنید، و به او پناه ببرید و از او یاری بجویید، اگر خود را به او تسلیم کردهاید.
(85) (﴿فَقَالُواۡ﴾) آنها با فرمان بردن از این دستور گفتند: (﴿عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾) بر خدا توکل نمودیم. پروردگارا! ستمکاران را بر ما مسلط مگردان که ما را به فتنه مبتلا کنند و از دین برگردانند، یا ما را شکست دهند و با این کار دچار فتنه شوند و بگویند: اگر اینها بر حق بودند، شکست نمیخوردند.
(86) (﴿وَنَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾) و ما را، به فضل و رحمت خود، از گروه کافران نجات بده، تا از شر آنها در امان بمانیم و آیین و قوانین دین را اقامه کنیم، بدون اینکه کسی با ما مخالفت و ستیزهجویی کند.
(87) (﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ﴾) و هنگامی که از جانب فرعون و قومش بر بنی اسرائیل سختگیری شد و فرعون و قومش خواستند آنها را از دینشان برگردانند، به موسی و هارون وحی کردیم، (﴿أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا﴾) قوم خود را دستور دهید که برای خود در مصر خانه درست کنند، تا بتوانند در آن پنهان شوند. (﴿وَٱجۡعَلُواۡ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ﴾) وچون شما نمیتوانید در کلیساها و عبادتگاههای عمومی نماز بگزارید، خانههایتان را محل برگزاری نماز قرار دهید. (﴿وَأَقِيمُواۡ ٱلصَّلَوٰةَ﴾) و نماز را برپا دارید؛ زیرا نماز در همۀ کارهایتان به شما کمک مینماید. (﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾) ومؤمنان را به فرا رسیدن کمک خدا و پیروزی دینشان مژده بده. ﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا﴾ زیرا به دنبال سختی، آسانی است؛ و با سختی، آسانی همراه است. و هرگاه اندوه شدت بگیرد و اوضاع و احوال وخیم شود، خداوند گشایش میآورد. پس وقتی موسی دید که فرعون و قومش سنگدلی میکنند و اعراض مینمایند، علیه آنها دعا کرد، و هارون بر دعایش آمین گفت. پس فرمود:
(88) (﴿رَبَّنَآ إِنَّكَ ءَاتَيۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَأَهُۥ زِينَةٗ﴾) پروردگارا! تو به فرعون و سران قومش در دنیا زینت و اموال فراوان داده ای که با آن خود را میآرایند ، زینتهایی از قبیل: زیورآلات و لباسها و خانههای آراسته و سواریهای خوب و خدمتگزاران.(﴿وَأَمۡوَٰلٗا﴾) و مالهای زیاد و فراوانی، (﴿فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواۡ عَن سَبِيلِكَ﴾) در زندگانی دنیا به آنان دادهای، پروردگارا تا [مردم را] از راه تو گمراه سازند؛ یعنی از مالهایشان برای گمراه کردن مردم کمک میگیرند، پس هم خود گمراه میشوند و هم دیگران را گمراه میسازند. (﴿رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ﴾) پروردگارا! مالهایشان را یا از بین ببر و یا آن را همچون سنگ بگردان که غیرقابل استفاده باشد. (﴿وَٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ﴾) و بند [قسوت] را بر دلهایشان محکم کن، و آنها را سنگدل بگردان، (﴿فَلَا يُؤۡمِنُواۡ حَتَّىٰ يَرَوُاۡ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ﴾) تا ایمان نیاورند مگر آنکه به عذاب دردناک گرفتار آیند. موسی این را از روی خشم و عصبانیت گفت؛ چراکه بر ارتکاب حرام جرأت کردند، و بندگان خدا را فاسد گرداندند و از راه وی باز داشتند. چون موسی کاملاً میدانست که خداوند به زودی آنها را بر کارهایی که کرده اند با بستن دروازۀ ایمان به روی آنها مجازات خواهد کرد.
(89) (﴿قَالَ﴾) خداوند متعال فرمود: (﴿قَدۡ أُجِيبَت دَّعۡوَتُكُمَا﴾) دعای شما پذیرفته شده است. از این آیه برمیآید که موسی دعا میکرد و هارون آمین میگفت. نیز از این آیه استنباط میشود کسی که آمین بگوید، در آن دعا شریک است. (﴿فَٱسۡتَقِيمَا﴾) پس بر دینتان پایداری کنید، و دعوت خود را ادامه بدهید، (﴿وَلَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾) و شما از راه نادانان گمراه که از راه راست منحرف گشته و راههای جهنم را در پیش گرفتهاند، پیروی نکنید.
(90) پس خداوند موسی را دستور داد تا شب هنگام بنیاسرائیل را با خود ببرد، و او را خبر داد که فرعونیان وی را دنبال خواهند کرد. و فرعون کسانی را به شهرها فرستاد که مردم را جمع کنند، و میگفتند:﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ وَإِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ﴾ همانا موسی و قومش گروه اندکی هستند، و آنها بر ما خشمگین بوده و ما همه آمادۀ [نبرد با آنان] هستیم. پس فرعون لشکریان دور و نزدیک خود را جمع کرد و بنی اسرائیل را دنبال نمود. ﴿بَغۡيٗا وَعَدۡوًا﴾ در حالی که بر موسی و قومش تجاوزگر بودند و در زمین سرکشی میکردند. و هرگاه تجاوز و گناه شدت بگیرد و ریشه بدواند، منتظر عقوبت و عذاب خدا باش. (﴿وَجَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ﴾) وقتی موسی به دریا رسید، خداوند به او وحی کرد که دریا را با عصایش بزند. پس او عصایش را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در آن شکافته شد، و بنی اسرائیل در این راهها حرکت کردند، و فرعون و لشکریانش به دنبال آنها به دریا زدند. وقتی موسی و قومش همه به طور کامل از دریا بیرون رفتند و فرعون ولشکریانش در آن داخل شدند، خداوند دریا را دستور داد و امواج آن از هر سو بر فرعون و لشکریانش تلاطم گرفت و آنها را غرق کرد، در حالی که بنی اسرائیل این منظرۀ هولناک را نگاه میکردند. وقتی که غرقاب فرعون را در بر گرفت و به هلاک شدن خودش یقین حاصل کرد، (﴿قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاۡ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾) گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست مگر خدایی که بنیاسرائیل به او ایمان آوردهاند؛ و آن، خداوندِ معبودِ به حق است، کسی که هیچ معبود راستینی جز او نیست، (﴿وَأَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾) و من از فرمانبرداران از دین خدا، و آنچه موسی آورده است میباشم.
(91) خداوند متعال با بیان اینکه ایمان دراین حالت برای او فایدهای ندارد، فرمود: (﴿ءَآلۡـَٰٔنَ﴾) آیا اکنون ایمان میآوری و به رسالت پیامبر خدا اقرار میکنی، (﴿وَقَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ﴾) حال آنکه قبلاً با انجام گناهان و کفر و تکذیب به ستیز برخاسته بودی، (﴿وَكُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾) و از تباهکاران بودی؟ پس ایمان به تو فایدهای نمیدهد، همانطور که شیوۀ الهی چنین است که وقتی کافران به حالت اضطرار برسند، ایمان آوردنشان به آنان سودی نمیدهد، چون ایمانشان ایمانی است ناشی از مشاهده و دیدن. همانند ایمان آوردن کسی که وارد قیامت میشود؛ زیرا ایمانی فایده میدهد، که به غیب باشد و صاحبش ندیده ایمان بیاورد.
(92) (﴿فَٱلۡيَوۡمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنۡ خَلۡفَكَ ءَايَةٗ﴾) مفسران گفتهاند: از آنجا که فرعون در دلهای بنی اسرائیل رعب و وحشت بزرگی داشت، انگار آنان غرق شدن وی را باور نکرده بودند و در آن شک داشتند. پس خداوند دریا را دستور داد تا جسد او را به مکان بلندی بیندازد تا برای آنان مایۀ عبرت و اندرز باشد. (﴿وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَايَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ﴾) و بسیاری از مردم از آیات ما بیخبرند. بنابراین نشانههای ما را مکرر میبینند، اما به خاطر توجه نکردن به آنها فایده نمیبرند. اما کسیکه عقل و قلبی بیدار دارد، آیات خدا را بزرگترین دلیل بر صحت آنچه پیامبران آوردهاند، میداند.
(93) (﴿وَلَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ﴾) و بنی اسرائیل را در جایگاه خوب و پسندیدهای جای دادیم؛ یعنی خداوند آنها را در خانههای خاندان فرعون جای داد، و آنان را در سرزمین و دیار آنها جایگزین کرد. (﴿وَرَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ﴾) و پاکیزهها را به آنان روزی دادیم، از قبیل: خوردنیها و نوشیدنیها و غیره. (﴿فَمَا ٱخۡتَلَفُواۡ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ﴾) پس در مورد حق با یکدیگر اختلاف نورزیدند مگر وقتی که دانش و آگاهی به آنان رسید؛ آگاهی و دانشی که میبایست اتحاد و یکپارچگی آنان را به دنبال داشته باشد، اما برخی بر برخی دیگر ستم کردند و بسیاری از آنان خواستها و اهدافی داشتند که با حق مخالف بود. بنابراین در میان خود به اختلاف زیادی دچار شدند. (﴿إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾) بیگمان پروردگارت روز قیامت دربارۀ چیزی که در آن اختلاف داشتند از روی حُکم دادگرانۀ خود که از علم تام و قدرت فراگیر وی نشأت میگیرد، در میان آنان داوری میکند. و اختلاف، مرض کشندهای است که برای اهل دین صحیح پیش میآید؛ زیرا شیطان وقتی ناامید شد از اینکه بندگان از وی پیروی نمینمایند و دین را به صورت کامل ترک نمیکنند، برای ایجاد اختلاف و انداختن حسد و دشمنی میان آنها تلاش میکند، پس این سبب بروز اختلاف میشود. سپس گمراه قلمداد کردن یکدیگر و دشمنیشان با یکدیگر، سبب رضایت و روشنی چشمان شیطان ملعون میگردد. آنان پروردگارشان یکی است، و پیامبرشان یکی است، و دینشان یکی است و منافع عمومی آنها یکی است ، پس چرا اختلاف میورزند؟ چرا که اختلاف، همبستگی و اتحاد آنها را پراکنده مینماید و انسجام و نظام آنها را از هم میپاشد، و در نتیجه بسیاری از منافع دینی و دنیوی را از دست داده و بسیاری از امور دینی از بین میرود. بار خدایا! از تو میجوییم به لطفی که نسبت به بندگان مومن خویش داری، شکاف و از هم پاشیدگی آنان را باری دیگر پیوند ده، و انس و الفت را در میان آنان برقرار کن، ای پروردگار بزرگ و بخشنده!
4 Abdolmohammad Ayati
هرآينه بنىاسرائيل را در مكانى نيكو جاى داديم و از طيّبات روزيشان داديم و تا آن هنگام كه صاحب دانش نشده بودند اختلافى نداشتند. پروردگار تو در روز قيامت در آنچه اختلاف مىكردند ميانشان قضاوت خواهد كرد
5 Abolfazl Bahrampour
به راستى ما بنى اسرائيل را در جايگاهى راستين و شايسته جاى داديم و از نعمتهاى پاكيزه روزيشان كرديم پس آنها اختلاف نكردند مگر پس از آن كه علم برايشان حاصل شد. همانا پروردگار تو روز قيامت در بارهى آنچه اختلاف مىكردند ميانشان حكم خواهد كرد
6 Baha Oddin Khorramshahi
و بنیاسرائیل را در جایی درست ماوا دادیم، و از پاکیزهها روزی بخشیدیم، و بنای اختلاف ننهادند مگر زمانی که خبر وحی به آنان رسید، بیگمان پروردگارت در روز قیامت در آنچه اختلاف ورزیدهاند، بین آنان داوری خواهد کرد
7 Hussain Ansarian
به راستی ما بنی اسرائیل را در جایگاهی [خوش آب و هوا و منطقه ای سرشار از نعمت ها] جای دادیم و به آنان از انواع روزی های پاکیزه، روزی بخشیدیم [ولی آنان در نبوّت موسی و در دین خدا روی به اختلاف آوردند]؛ و اختلاف نکردند مگر پس از آنکه دانش [به حقایق و معارف] برای آنان آمد؛ یقیناً پروردگارت روز قیامت میان آنان درباره آنچه در آن اختلاف می کردند، داوری خواهد کرد
8 Mahdi Elahi Ghomshei
و محققا ما بنی اسرائیل را (پس از هلاک دشمنان) به مقام صدق (و منزل آسایش) مسکن دادیم و از نعمتهای پاکیزه (در ملک شام و مصر) روزی آنها کردیم، و همیشه بنی اسرائیل (در ایمان به رسول خاتم) اتفاق داشتند تا زمانی که آن رسول با قرآن آسمانی برای هدایت آنها آمد آنگاه آغاز اختلاف کردند (و رسالت پیغمبر بزرگ را از عناد و لجاج منکر شدند. ای رسول ما) خدای تو روز قیامت میان آنها در آنچه اختلاف میکردند حکم خواهد کرد
9 Mohammad Kazem Moezzi
و همانا جای دادیم بنیاسرائیل را جایگاه راستین و روزیشان دادیم از پاکیزهها پس اختلاف نکردند تا آنکه بیامدشان دانش همانا پروردگار تو داوری کند میان آنان روز قیامت در آنچه بودند در آن اختلافکنان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
به راستى ما فرزندان اسرائيل را در جايگاه[هاى] نيكو منزل داديم، و از چيزهاى پاكيزه به آنان روزى بخشيديم. پس به اختلاف نپرداختند مگر پس از آنكه علم براى آنان حاصل شد. همانا پروردگار تو در روز قيامت در باره آنچه بر سر آن اختلاف مىكردند ميانشان داورى خواهد كرد
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
و بهراستی و درستی ما فرزندان اسرائیل را در جایگاه، پایگاه و آرامگاه نیکو پناهگاه و مأوای راست و درستی دادیم و از چیزهای پاکیزه به آنان روزی بخشیدیم. پس اختلاف نکردند مگر پس از آنکه عِلْم برایشان آمد. بیگمان پروردگارت روز قیامت دربارهی آنچه بر سر آن اختلاف میکردهاند میانشان داوری خواهد کرد
12 Mohsen Gharaati
و ما بنىاسرائیل را در جایگاه شایستهاى جا دادیم و از چیزهاى پاکیزه به آنان روزى بخشیدیم؛ ولى آنان [به نزاع و اختلاف پرداختند. و] اختلاف نکردند، مگر پس از علم و آگاهى [به حقّانیت موسى]. همانا پروردگارت، روز قیامت در آنچه که در آن اختلاف مىکردند، میان آنان داورى مىکند
13 Mostafa Khorramdel
(از آن به بعد) بنیاسرائیل را در جایگاه خوب و اقامتگاه دلپذیری (که فلسطین است) منزل و مأوی دادیم و روزیهای پاکیزهای بدیشان عطاء کردیم. آنان (قدر این نعمت را ندانستند و) پس از آگاهی (از معجزات موسی و دلائل صدق دعوت او و تشخیص حق از باطل) با یکدیگر (دربارهی دین) به ستیزه و کشمکش پرداختند (و دین را که مایهی اتّحاد و یگانگی بود وسیلهی تفرقه و پراکندگی کردند). بیگمان پروردگار تو در روز قیامت دربارهی چیزی که در آن اختلاف داشتند در میانشان داوری مینماید (و همه را برابر کاری که کردهاند سزا و جزا میدهد)
14 Naser Makarem Shirazi
(سپس) بنی اسرائیل را در جایگاه صدق (و راستی) منزل دادیم؛ و از روزیهای پاکیزه به آنها عطا کردیم؛ (امّا آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف میکردند، میان آنها داوری میکند
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
و هر آينه ما فرزندان اسرائيل را در جايگاهى درست و نيكو جاى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم، و اختلاف نكردند تا آنكه آگاهى و دانش- دانش به حقانيت قرآن و پيامبر اسلام- به آنان رسيد. همانا پروردگار تو روز رستاخيز در ميان آنان در باره آنچه اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد