اما کشتی، از آن بینوایانی بود که در دریا کار میکردند، پس من خواستم آن را معیوب کنم، (چرا که) پشت سر آنها پادشاهی (ستمگر) بود که هر کشتی (سالمی) را بهزور میگرفت.
English Sahih:
As for the ship, it belonged to poor people working at sea. So I intended to cause defect in it as there was after them a king who seized every [good] ship by force. (Al-Kahf [18] : 79)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
اما کشتی که به خاطر سوراخ کردن آن بر من اعتراض کردی؛ از ضعیفانی بود که در دریا بر آن کار میکردند و توان دفاع از آن را نداشتند، پس با کاری که با آن انجام دادم خواستم آن را معیوب کنم؛ تا پادشاهی که در برابر آنها قرار داشت و هر کشتی درستی را به زور از صاحبانش میگرفت و هر کشتی معیوبی را رها میکرد بر آن مسلط نشود.
2 Islamhouse
اما آن کشتی، از آنِ بینوایانی بود که در دریا کار میکردند؛ خواستم معیوبش کنم؛ [زیرا] پیش راهشان [در دریا] پادشاهی [ستمکار] بود که هر کشتی [سالمی] را به زور میگرفت.
3 Tafsir as-Saadi
Please check ayah 18:82 for complete tafsir.
4 Abdolmohammad Ayati
اما آن كشتى از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مىكردند. خواستم معيوبش كنم، زيرا در آن سوترشان پادشاهى بود كه كشتيها را به غصب مىگرفت
5 Abolfazl Bahrampour
اما آن كشتى، مال بينوايانى بود كه [با آن] در دريا كار مىكردند، پس خواستم آن را معيوب كنم، چون پشت سرشان پادشاهى بود كه هر كشتى [سالمى] را به زور مىگرفت
6 Baha Oddin Khorramshahi
اما کشتی متعلق به بینوایانی بود که خود [یا برای آنان] در دریا کار میکردند، پس خواستم آن را عیبناک کنم، و پادشاهی در پیشاروی آنان بود که هر کشتی [سالمی] را به زور میگرفت
7 Hussain Ansarian
اما آن کشتی، از بی نوایانی بود که [با آن] در دریا کار می کردند و در برابرشان پادشاهی بود که هر کشتی سالم و بی عیبی را غاصبانه تصرف می کرد، من خواستم معیوبش کنم [تا به دست آن ستم گر نیفتد]
8 Mahdi Elahi Ghomshei
اما آن کشتی، صاحبش خانواده فقیری بود که در دریا کار میکردند (و از آن کشتی کسب و ارتزاق مینمودند) خواستم چون کشتیها (ی بیعیب) را پادشاه در سر راه به غصب میگرفت این کشتی را ناقص کنم (تا برای آن فقیران باقی بماند)
9 Mohammad Kazem Moezzi
اما کشتی پس از آنِ بینوایانی بود که کار میکردند در دریا خواستم آسیبی بدان رسانم و بود پشت سر ایشان پادشاهی که میگرفت هر کشتی را به ستم (بیگاری)
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
اما كشتى، از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مىكردند، خواستم آن را معيوب كنم، [چرا كه] پيشاپيش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مىگرفت
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
«اما کشتی؛ از بینوایانی بود که در دریا کار میکردند، پس خواستم آن را معیوب کنم. حال آنکه از پشت آنان پادشاهی بود که هر کشتی (سالمی) را به زور میگرفت.»
12 Mohsen Gharaati
اما آن کشتى، از آنِ بینوایانى بود که در دریا کار مىکردند و در کمین آنان پادشاهى بود که به زور، هر کشتى [سالمى] را مىگرفت. من خواستم معیوبش کنم [تا به دست آن ستمگر نیفتد]
13 Mostafa Khorramdel
و امّا آن کشتی متعلّق به گروهی از مستمندان بود که (با آن) در دریا کار میکردند و من خواستم آن را معیوب کنم (و موقّتاً از کار بیفتد چرا که) سر راه آنان پادشاه ستمگری بود که همهی کشتیها (ی سالم) را غصب میکرد و میبرد
14 Naser Makarem Shirazi
اما آن کشتی مال گروهی از مستمندان بود که با آن در دریا کار میکردند؛ و من خواستم آن را معیوب کنم؛ (چرا که) پشت سرشان پادشاهی (ستمگر) بود که هر کشتی (سالمی) را بزور میگرفت
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
اما آن كشتى از آن بينوايانى بود كه در دريا كار مىكردند. خواستم كه آن را معيوب كنم زيرا در پيش راهشان پادشاهى بود كه هر كشتى را به ناروا و ستم مىگرفت