وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ
قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الآيَاتِ
لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ، و کساني که نمي دانند، که « چرا خداوند با ما سخن نمي گويد يا آيه روشني براي ما نمي فرستد؟»،
کساني که پيش از آنها بودند مانند سخن آنها گفتند، دل و درونشان همسان است. به راستي که آيات براي
قومي روشن ساخته ايم که يقين دارند.
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ،
همانا تو را به حق مژده دهنده و بيم دهنده فرستاده ايم، و درباره ياران جهنم از تو پرسشي نخواهد شد.
(118) (﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾) و
نادانان اهل کتاب و دیگران گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید آن گونه که با پیامبران سخن گفته
است؟(﴿أَوۡتَأۡتِينَآءَايَةٞ﴾) یا چرا معجزه و نشانهای برای ما نمیآید؟!
آنان با عقل فاسد و آرای ناقص خود پیشنهاد میکردند که فلان معجزه صورت پذیرد و با این پیشنهادات بر
آفریننده جرأت کردند و در مقابل پیامبران خداوند سرکشی نمودند. یکی از در خواستهای نامعقول آنان این بود که گفتند:﴿لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ﴾[البقرة: 55]«هرگز به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم»؛ ﴿يَسَۡٔلُكَ أَهۡلُ ٱلۡكِتَٰبِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيۡهِمۡ كِتَٰبٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِۚ فَقَدۡ سَأَلُواۡ مُوسَىٰٓ أَكۡبَرَ مِن ذَٰلِكَ﴾[النساء: 153]«اهل کتاب از تو میخواهند تا بر آنها کتابی از آسمان نازل کنی. به راستی که از موسی درخواست بزرگتری کردند»؛
﴿وَقَالُواۡ مَالِ هَٰذَا ٱلرَّسُولِ يَأۡكُلُ ٱلطَّعَامَ وَيَمۡشِي فِي ٱلۡأَسۡوَاقِ لَوۡلَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَلَكٞ فَيَكُونَ مَعَهُۥ نَذِيرًا أَوۡ يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ تَكُونُ لَهُۥ جَنَّةٞ يَأۡكُلُ مِنۡهَا﴾[الفرقان: 7-8] و گفتند: «این چه پیامبری است که غذا میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا فرشتهای به سوی او فرستاده نشده است که همراه او بیمدهنده باشد؟ یا خزانهای به سوی او انداخته نشده است یا باغی ندارد که از آن بخورد؟»؛
﴿وَقَالُواۡ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ تَفۡجُرَلَنَا مِنَ ٱلۡأَرۡضِ يَنۢبُوعًا﴾[الإسراء: 9] و گفتند: «هرگز به تو ایمان نمیآوریم، مگر اینکه از زمین برای ما چشمهای بجوشانی».
پس آنها با پیامبر اینگونه برخورد کرده و از سر عناد و لجاجت نشانهها و معجزات عجیب و غریبی
میطلبیدند، نه نشانهها و معجزاتی که با آن راه یابند. و هدف آنها روشن شدن حق نبود؛ زیرا پیامبران
به اندازهای که برای ایمان آوردن انسان کافی باشد، معجزات آوردند. بنابراین خداوند متعال فرمود: (﴿قَدۡ بَيَّنَّا ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يُوقِنُونَ﴾) «به راستی این نشانهها را روشن گرداندهایم برای قومی که یقین دارند».
پس اهل یقین با نشانههای روشن و دلیلهای آشکار خداوند که به وسیله آن یقین حاصل میشود و شک و
تردید دفع میگردد، آشنا هستند.
سپس خداوند متعال نشانهای کوتاه و مختصر را ذکر میکند که در بر گیرنده تمامی معجزات و نشانههای
دال بر راستگویی پیامبر صلی الله علیه وسلم و راست بودن چیزی است که آورده است و میفرماید:
(119) (﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا﴾) همانا
تو را به حق مژدهدهنده و بیمدهنده فرستادهایم. پس این آیه مشتمل بر معجزاتی است که پیامبر آورده
است. و به سه چیز باز میگردد: نخست: در مبعوث شدن و فرستاده شدن او. دوم: در سیره و رهنمودهای پیامبر. سوم: در شناخت و
معرفت آنچه از قرآن و سنت بر جای گذاشته است. مورد اول و دوم از (﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ﴾) استنباط
میشود، و مورد سوم از (﴿بِٱلۡحَقِّ﴾). مورد اول که مبعوث شدن پیامبر
میباشد این گونه است که مردم قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم در بتپرستی و آتشپرستی و
صلیب پرستی بهسر میبردند و ادیان را تحریف میکردند و در تاریکی کفر دست و پا میزدند؛ و جز تعداد
اندکی از اهل کتاب که قبل از بعثت منقرض شده بودند از این آفت در امان نماندند. از سویی نیز خداوند
مخلوق خود را بیهوده نیافریده و آنها را بدون حساب و کتاب رها نکرده است، چون او حکیم و دانا و
توانا و مهربان است. از جمله حکمت و مهربانی او نسبت به بندگانش این است که این پیامبر بزرگ را به
سوی آنها فرستاده است، تا آنها را به پرستش خداوند یکتا که شریکی ندارد امر نماید. پس به محض رسالت
یافتن پیامبر، فرد عاقل میداند که او راستگو میباشد و این نشانهای است بزرگ مبنی بر اینکه او
پیامبر خدا میباشد. و اما در مورد دوم که عبارت از سیره وهدایت پیامبر است، هر کس پیامبر صلی الله
علیه وسلم را به طور کامل بشناسد و سیرۀ او را قبل از بعثت و پرورش یافتنش بر کاملترین خصلتها و
خوبیها و اخلاق بزرگ و کریمانه بداند و حالات او را بررسی کند، خواهد دانست که اخلاق هیچ کسی جز
اخلاق پیامبران ـ که انسانهایی کامل هستند ـ چنین نیست، چون خداوند صفات و ویژگیها را بزرگ ترین
دلیل بر شناخت دارندگان آن و راستگویی و دروغگوییشان قرار داده است. و اما مورد سوم که شناخت شریعت
بزرگ و قرآن کریمی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم آورده است، مشتمل بر خبرهای راست و دستورهای
نیکو و نهی از هر زشتی و دربر گیرندۀ معجزات روشن و آشکار است. پس همۀ معجزات در این سه مورد داخل
میشوند. (﴿بَشِيرٗا﴾) مژده دهنده برای کسی که به منظور رسیدن به سعادت
دنیا و آخرت از تو پیروی نماید. (﴿وَنَذِيرٗا﴾) و بیمدهنده برای کسی که
از تو سرپیچی کرده و شقاوت و هلاکت را در دنیا و آخرت انتخاب کرده است. (﴿وَلَا تُسَۡٔلُ عَنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلۡجَحِيمِ﴾) و
دربارۀ اهل جهنم از تو سؤال نمیشود. یعنی تو مسئول آنها نیستی، بلکه فقط رساندن پیام بر تو لازم
است، و حساب گرفتن با ماست.