وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ و هرگاه کافران تو را ببيند حتماً شما را مسخره و ريشخند مي گيرند [و مي گويند]: آيا اين همان کسي است که معبودانتان را [به بدي] ياد مي کند؟ و آنان ياد [خداوند] رحمان را انکار مي کنند و به آن ايمان ندارند.
خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ انسان از شتاب آفريده شده است. نشانه هاي خود را به شما خواهيم نمود، پس به شتابم نيازنداريد و عجله نکنيد.
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ و مي گويند:«فرا رسيدن اين وعده کي خواهد بود اگر راست مي گوييد».
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ اگر کافران مي دانستند هنگامي که نمي توانند آتش را از پس و پيش خود باز دارند و آنان ياري نمي گردند، [در رابطه با آمدن عذاب شتاب نمي ورزيدند].
بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ بلکه [آتش] ناگهان به سراغ ايشان مي آيد، و آنگاه حيرانشان مي سازد، و نمي توانند آن را دفع کنند، و بديشان مهلت داده نمي شود.
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون و به راستي پيامبراني پيش از تو مورد تمسخر قرار گرفته اند، پس عذابي که مسخره کنندگان آن را به شوخي گرفته بودند ايشان را فرا گرفت.
(36) و این ناشی از شدت کفرشان است؛ زیرا مشرکان وقتی پیامبر صلی الله علیه وسلم را میدیدند، او را به استهزا و تمسخر گرفته و میگفتند: (﴿أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ﴾) آیا این همان کسی است که از خدایان شما عیب جویی و بدگویی میکند؟ به گمان خود، وی را ناچیز و حقیر میانگاشتند که خدایان آنان را مذمت میکند. پس توصیه میکردند که به او توجه نکنند. این گونه پیامبر را مسخره کرده و او را تحقیر میکردند، با اینکه پیامبر در اوج کمال و انسانیت قرار داشت، و او کاملترین و برترین انسان بود. یکی از خوبیها و فضیلتهایش این بود که یکتاپرست بود، و عبادت را فقط برای خداوند انجام میداد، و هر آنچه را که با خدا پرستش میشد، مذمت و نکوهش کرده و جایگاه و مقام پست آن را بیان نموده است. در حقیقت این کافران باید مورد تمسخر قرار بگیرند و تحقیر شوند که تمام رفتارها و عادتهای زشت و ناپسند را دارا هستند؛ و برای زشتی و فسادکاری آنان، همین بس که به پروردگار جهانیان کفر ورزیدند و رسالت پیامبران را نپذیرفتند. آنان در بهترین حالتشان که عبارت از ذکر و یاد خداوند مهربان است، کفر میورزند؛ زیرا خداوند را یاد نمیکنند و به او ایمان نمیآورند مگر اینکه چیزهایی را انباز و شریک او سازند. پس اگر ذکر و یادشان کفر و شرک باشد، دیگر احوالشان چگونه خواهد بود؟! بنابراین فرمود: (﴿وَهُم بِذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ كَٰفِرُونَ﴾) آنان از پیامبر صلی الله علیه وسلم ایراد میگیرند و او را مورد استهزا قرار میدهند، در حالی که آنان خداوند رحمان را یاد نمیکنند، و به او و وحدانیتش کفر میورزند، و اصلاً وی را باور ندارند. و بیان اسم (﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ﴾) در اینجا، مبین زشتی حالت کافران است؛ زیرا به خداوند مهربان ـ که همۀ نعمتها را سرازیر نموده، و بلاها را دور کرده است، و تمامی نعمات بندگان از جانب اوست، و بدی را جز او کسی دور نمینماید ـ کفر و شرک میورزند.
(37) (﴿خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖ﴾) انسان آن چنان شتابگر است که انگار از شتاب آفریده شده است. آدمی موجودی عجول است، و با شتاب به سوی هر کاری میرود، و در انجام آن شتاب میورزد؛ پس مؤمنان در رسیدنِ عذاب خداوند به کافران عجله دارند، و احساس میکنند که خیلی دیر کافران گرفتار عذاب میشوند، و کافران نیز از روی عناد و تکذیب، عذاب را به شتاب میطلبند و میگویند: (﴿مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾) اگر راست میگویید، فرا رسیدن این وعده کی خواهد بود؟ اما خداوند مهلت میدهد و بردباری مینماید، ولی فراموش نمیکند و برای آنها وقت مقرری تعیین کرده است. ﴿فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ لَا يَسۡتَأۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَلَا يَسۡتَقۡدِمُونَ﴾ و هرگاه مدت معین آنها فرا برسد، یک لحظه پس و پیش نمیشوند. بنابراین فرمود: (﴿سَأُوۡرِيكُمۡ ءَايَٰتِي﴾) نشانههای خود را، در انتقام گرفتن از کسانی که به من کفر ورزیده و نافرمانیام را روا داشتهاند، به شما نشان خواهم داد، (﴿فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ﴾) پس در آمدنِ این کار شتاب نکنید.
(38) همچنین کافران میگویند: (﴿مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾) این وعده کی خواهد بود، اگر راست میگویید؟ آنها از روی غرور و از آنجا که فریب خورده بودند، این سخن را گفتند،
(39) اما (﴿لَوۡ يَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ﴾) اگر کافران حالت وحشتناک و ناگوار خود را میدانستند، (﴿حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمۡ﴾) هنگامی که آنان نمیتوانند آتش را از چهرههایشان و از پشتهایشان بازدارند، و آتش از هرسو آنان را احاطه نموده و از هر جهت فرا گرفته است، (﴿وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ﴾) و نه کسی آنها را یاری میکند، پس نه یاری میکنند و نه یاری میشوند.
(40) (﴿بَلۡ تَأۡتِيهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ﴾) بلکه آتش جهنم، آنها را ناگهان فرامیگیرد و از شدت ترس و وحشت مات و مبهوت میشوند، (﴿فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ رَدَّهَا﴾) و نمیتوانند آن را دفع کنند و برگردانند؛ چون آنها کوچکتر و ناتوانتر از آن هستند که بتوانند آن را از خود دور کنند. (﴿وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ﴾) و مهلت داده نمیشوند. وعذاب از آنها دور نخواهد شد. پس اگر کافران از این حالت واقعاً آگاهی داشتند، در رابطه با آمدنِ عذاب شتاب نمیورزیدند، و به شدت از عذاب میترسیدند. اما چون این شناخت را ندارند، چنان سخنهای یاوهای میگویند.
(41) و وقتی بیان نمود که آنها پیامبر را به تمسخر میگیرند و میگویند: (﴿أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ﴾) آیا همین شخص است که از خدایان شما بدگویی میکند؟ پیامبر را دلجویی داد و فرمود: شیوۀ رفتار امتهای گذشته با پیامبرانشان همین گونه بوده است. پس فرمود: (﴿وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواۡ مِنۡهُم مَّا كَانُواۡ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾) و همانا پیامبرانی پیش از تو مورد تمسخر قرار گرفتند و سرانجام، عذابی که مسخرهکنندگان آن را بازیچه و شوخی میدانستند، ایشان را فراگرفت؛ یعنی عذاب بر آنها فرود آمد، و راه گریزی از آن نداشتند، پس اینها نیز باید از عذابی که به تکذیب کنندگان رسید، برحذر باشند.