24. نور آیه 26
اَلْخَبِيْثٰتُ لِلْخَبِيْثِيْنَ وَالْخَبِيْثُوْنَ لِلْخَبِيْثٰتِۚ وَالطَّيِّبٰتُ لِلطَّيِّبِيْنَ وَالطَّيِّبُوْنَ لِلطَّيِّبٰتِۚ اُولٰۤىِٕكَ مُبَرَّءُوْنَ مِمَّا يَقُوْلُوْنَۗ لَهُمْ مَّغْفِرَةٌ وَّرِزْقٌ كَرِيْمٌ ࣖ ( النور: ٢٦ )
Alkhabeesaatu lilkha beeseena walkhabeesoona lilkhabeesaati wattaiyibaatu littaiyibeena wattaiyiboona littaiyibaat; ulaaa'ika mubar ra'oona maimma yaqooloona lahum maghfiratunw wa rizqun kareem
حسین تاجی گله داری:
زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک (نیز) برای زنان ناپاک هستند، و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکاند. اینان از آنچه (مردم دربارۀشان) میگویند، مبّرا (و پاک) هستند، برای آنها آمرزش (الهی) و روزی ارزشمندی است.
English Sahih:
Evil words are for evil men, and evil men are [subjected] to evil words. And good words are for good men, and good men are [an object] of good words. Those [good people] are declared innocent of what they [i.e., slanderers] say. For them is forgiveness and noble provision. (An-Nur [24] : 26)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
هر مرد و زن و سخن و عمل ناپاکی مناسب و سازگار با ناپاکِ همان مورد است، و هر پاکیزهای از این موارد، مناسب و موافق پاکیزۀ آن است، این مردان و زنان پاک از سخنان ناروایی که مردان و زنان ناپاک در مورد آنها میگویند بری هستند، و آمرزشی از جانب الله برایشان است که گناهانشان را میآمرزد، و روزیای گرامی یعنی بهشت دارند.
2 Islamhouse
زنان پلید برای مردانِ پلیدند و مردان پلید [نیز] برای زنانِ پلیدند؛ و زنان پاک از آنِ مردان پاکند و مردان پاک [نیز] از آنِ زنان پاکند. اینان از آنچه [ناپاکان دربارهشان] میگویند، مبرّا هستند [و] آمرزش [الهی] و روزیِ ارزشمندی [در پیش] دارند.
3 Tafsir as-Saadi
إِنَّ الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ همانا كساني كه اين تهمت بزرگ را عنوان كردند گروهي از خود شما هستند، اين را براي خود بد نپنداريد، بلكه آن برايتان خير است، و هر كدام از آنان به گناهكاري كه كرده است گرفتار ميآيد، و كسي از آنان كه بخشي عظيمي از آن [ماجرا] را به عهده داشته است عذابي بزرگ دارد.
لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ چرا هنگامي كه اين تهمت را شنيديد مردان و زنان مؤمن در حق خويش گمان نيك نبردند و نگفتند: «اين دروغي آشكار است؟!
لَوْلَا جَاؤُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ چرا براي اثبات آن چهار گواه نياوردند؟ پس چون گواهان را نياوردند آنان در نزد خدا دروغگو هستند.
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ و اگر فضل خدا و رحمت او در دنيا و آخرت بر شما نبود، بيگمان به سبب فرورفتن در كار تهمت [به عائشه- رضيالله عنها-] عذابي بزرگ به شما ميرسيد.
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ آنگاه كه آن [شايعة زشت] را دهان به دهان فرا گرفته و با زبان خود چيزي ميگفتيد كه علم و اطلاعي از آن نداشتيد. آن را سبك و ساده ميپنداشتيد در حالي كه آن نزد خداوند [بسيار] بزرگ است.
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ چرا وقتي آن [اتهام ناروا] را شنيديد، نگفتيد: «ما را نسزد كه زبان بدين تهمت بگشاييم، تو را به پاكي ياد ميكنيم، اين بهتان بزرگي است؟!
يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ خداوند شما را اندرز ميدهد كه اگر مؤمن هستيد هرگز به [انجام گناهي] مانند آن باز نگرديد.
وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ و خداوند آيات خود را براي شما بيان ميدارد، و خداوند بس آگاه و حكيم است.
إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ به راستي كساني كه دوست دارند زشتيها و بيعفتيها در ميان مؤمنان پخش گردد، ايشان در دنيا و آخرت عذاب دردناكي دارند، و خداوند ميداند و شما نميدانيد.
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّه رَؤُوفٌ رَحِيمٌ و اگر فضل و رحمت الهي بر شما نبود و اينكه خداوند بخشاينده و مهربان است [در اسرع وقت به بلا و مصيبت دچار ميشديد].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ اي مؤمنان! از گامهاي شيطان پيروي مكنيد، و هر كس از گامهاي شيطان پيروي كند [بداند] كه او به [كارهاي] ناشايست و ناپسند فرمان ميدهد، و اگر فضل و رحمت الهي شامل نميشد هرگز فردي از شما پاك نميگرديد، ولي خداوند هر كس را كه بخواهد پاك ميگرداند، و خدا شنواي آگاه است.
وَلَا يَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنكُمْ وَالسَّعَةِ أَن يُؤْتُوا أُوْلِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ و كساني از شما كه اهل فضيلت و فراخي نعمتاند نبايد سوگند بخورند كه به خويشاوندان و بينوايان و مهاجران در راه خدا چيزي ندهند، و بايد كه ببخشند و گذشت نمايند. مگر دوست نداريد كه خداوند شما را بيامرزد؟ و خداوند آمرزگار و مهربان است.
إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ همانا كساني كه زنان پاكدامن و بيخبر و مؤمن را به زنا متهم ميسازند در دنيا و آخرت نفرين شدهاند، و عذابي بزرگ دارند.
يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ روزي كه زبانها و دستها و پاهايشان بر كارهايي كه كردهاند گواهي ميدهند.
يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَيَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ در آن روز خداوند جزاي واقعي آنان را بيكم و كاست بديشان ميدهد، و خواهند دانست كه خداوند همان حق آشكار است.
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ زنان ناپاك از آن مردان ناپاكاند، و مردان ناپاك از آن زنان ناپاك ميباشند، و زنان پاكيزه سزاوار مردان پاكاند، و مردان پاكيزه سزاوار زنان پاكاند، اينان از آنچه ميگويند مبرا و منزه هستند، آنان آمرزش و روزي نيكو دارند.
(11) آنچه که در گذشته به طور کلی بیان کردیم که اتهام به زنا، چیز بزرگی است، مقدمهای بود برای پرداختن به حادثهای که برای شریفترین زنان، ام المؤمنین عایشه ـرضی الله عنهاـ پیش آمد. و این آیات، در مورد داستان معروف «افک» که در کتابهای صحاح و سنن و اسانید ثابت است، نازل شدهاند. خلاصۀ مطلب این است که پیامبر صلی الله علیه وسلم به یکی از جنگها رفت، و در این جنگ همسرش عایشه دختر ابوبکر صدیق را بههمراه داشت. به هنگام بازگشت، در جایی عایشه گردنبندش را گم کرد، و او در جستجوی گردنبندش عقب ماند، و کجاوه و شترش را حرکت دادند و متوجه عدم حضور وی نشدند. و لشکر به حرکتش ادامه داد و عایشه به محل اتراق برگشت، و دانست هرگاه آنها متوجه شوند که او نیست، به سویش باز میگردند. کاروانیان به حرکت خود ادامه دادند. صفوان بن معطل سُلمی یکی از بزرگان اصحاب که شب را در قسمت منتهیالیه اتراق کاروان گذرانده بود -عایشه را دید و او را شناخت. بنابراین شترش را خواباند، و عایشه برشتر سوار شد، بدون اینکه با صفوان حرفی بزند، و بدون اینکه صفوان با او حرفی بزند. سپس صفوان او را، درحالی که بر شتر سوار بود، بعد از آنکه لشکر به هنگام استراحت توقف کرده بود، به کاروان ملحق کرد. وقتی برخی از منافقان که در این سفر همراه پیامبر بودند، صفوان را دیدند، چیزهایی را شایع کردند و سخن در هرجا پخش شد و دهان به دهان گشت، تا اینکه برخی از مؤمنان نیز فریب خوردند و این سخن را برای یکدیگر نقل میکردند. مدتی طولانی وحی بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نیامد؛ و بعد از مدتی، خبر شایعه به عایشه نیز رسید؛ او به شدت غمگین و ناراحت شد تا اینکه خداوند پاکدامنی او را در این آیهها نازل نمود، و مؤمنان را اندرز گفت، و این خطا و شایعهسازی را اشتباه بزرگی قلمداد کرد، و نصایح ارزشمندی را نیز بر مؤمنان عرضه کرد. (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡكِ﴾) بدون شک، کسانی که این تهمت بزرگ و دروغ زشت؛ تهمت زدن به ام المؤمنین را ساخته و پرداخته کردهاند، (﴿عُصۡبَةٞ مِّنكُمۡ﴾) گروهی هستند که خود را به شما مؤمنان نسبت میدهند؛ بعضی، مؤمنِ راستین و واقعی هستند، اما چون منافقان این سخن را شایعه کردند، فریب خوردند؛ و برخی، مؤمن واقعی نیستند، بلکه منافق میباشند. (﴿لَا تَحۡسَبُوهُ شَرّٗا لَّكُمۖ بَلۡ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ﴾) این را برای خود بد مپندارید، بلکه آن برایتان خیر است؛چون باعث شد تا پاکدامنیِ امالمؤمنین ثابت شود، و مورد ستایش قرار بگیرد، و خاطرهاش زنده بماند، و این مدح و ستایش، همۀ زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم را در بر گیرد. و نیز باعث شد تا آیههایی بیان شوند که بندگان به آن نیاز دارند، وتا روز قیامت به آن عمل میشود. پس همۀ اینها خیر بزرگی میباشند، و اگر سخن و گفتار اهل افک نبود، این چیزها انجام نمیشد. و هرگاه خداوند بخواهد کاری را انجام دهد، برای آن سببی قرار میدهد. بنابراین همۀ مؤمنان را بهطور عموم مخاطب قرار داد و خبر داد که تخریبِ شخصیتِ دیگران، همانند آن است که آدمی خود را تخریب کند. پس در اینجا اشاره شد که مؤمنان در دوستی و مهربانی با یکدیگر، و جلبِ منافع برای یکدیگر، مانند یک تن و جسد هستند؛ و مؤمن برای مؤمن، مانند ساختمانی است که برخی از قسمتهای آن، برخی دیگر را محکم میدارد. پس همانطور که کسی نمیپسندد به آبرو و حیثیت او لطمه زده شود، نیز در مورد برادر مؤمن خود نباید راضی شود که کسی به آبروی او خدشه وارد نماید؛ زیرا آبروی برادر مؤمنش، آبروی خود او میباشد، و تا وقتی بنده به این حالت نرسیده باشد، ایمانش ناقص است، و از نصح و دلسوزی برخوردار نمیباشد. (﴿لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُم مَّا ٱكۡتَسَبَ مِنَ ٱلۡإِثۡمِ﴾) هر کدام از آنان، به گناهِ کاری که کردهاند، گرفتار میآید. این هشدار و وعیدی است برای کسانی که تهمت را ساخته و پرداخته کردند؛ و آنها به کیفر آنچه گفتند، مجازات خواهند شد. و پیامبر صلی الله علیه وسلم گروهی از آنان را تازیانه زد، و حد را بر آنها اجرا نمود. (﴿وَٱلَّذِي تَوَلَّىٰ كِبۡرَهُۥ مِنۡهُمۡ﴾) و کسی که بخش عظیمی از آن را به عهده داشت، و تهمت را بزرگ کرد، و او منافق و خبیث عبدالله بن ابی بن سلول [لعنت خداوند بر او باد] بود، (﴿لَهُۥ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾) عذابی بزرگ دارد، و برای همیشه، در پایین ترین مقام جهنم میماند.
(12) سپس خداوند بندگانش را راهنمایی کرد که به هنگام شنیدن سخنی از این قبیل، چگونه موضعگیری کنند: (﴿لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا﴾) چرا هنگامی که این تهمت را شنیدید، مردان و زنان مؤمن، در حقِ خویش گمانِ نیک نبردند؟! یعنی باید زنان و مردان مؤمن، نسبت به خود گمان نیک ببرند، و [برادر یا خواهر مسلمان خود] را از تهمتی که به وی زده شده است، سالم و مبرّا بدانند. چون ایمانشان، تهمت باطلی را که در مورد آنان بر زبان جاری شده است، دور مینماید. (﴿وَقَالُواۡ﴾) و چرا نگفتند: (﴿سُبۡحَٰنَكَ﴾) بار خدایا! تو پاک و منزهی از اینکه بندگان برگزیدۀ خویش را به امور زشت مبتلا نمایی؟ (﴿هَٰذَآ إِفۡكٞ مُّبِينٞ﴾) و این دروغ و تهمتی آشکار است؟ و پوچ بودنِ آن از همه چیز روشنتر است؟ پس لازم است که وقتی مؤمن، دربارۀ برادر [یا خواهر] مؤمنش، چنین سخنی را بشنود، او را تبرئه نماید، و گوینده را تکذیب کند.
(13) (﴿لَّوۡلَا جَآءُو عَلَيۡهِ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَ﴾) چرا تهمت زنندگان برای اثباتِ تهمتِ خود، چهار گواه عادل و پسندیده نیاوردند؟! (﴿فَإِذۡ لَمۡ يَأۡتُواۡ بِٱلشُّهَدَآءِ فَأُوۡلَٰٓئِكَ عِندَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ﴾) پس چون گواهان را نیاوردند، آنان در نزد خدا دروغگو هستند، گرچه به آن یقین داشته باشند؛ اما طبق دستور و قانون الهی، دروغگو هستند؛ چون خداوند، سخن دراین مورد را، بدون آوردن چهار گواه حرام نموده است. بنابراین فرمود: (﴿فَأُوۡلَٰٓئِكَ عِندَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ﴾) نفرمود که اینان دروغگو هستند؛ بلکه فرمود اینها برابر حکمِ خدا، دروغگو هستند. و این تعظیم و بزرگداشت حرمتِ مسلمان است؛ چرا که تهمت زدن به وی، جایز نیست، مگر اینکه چهار شاهد وجود داشته باشد.
(14) (﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ﴾) و اگر فضل خداوند و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما نبود، و احسانِ او در امرِ دنیا و دینتان شما را فرا نگرفته بود، (﴿لَمَسَّكُمۡ فِي مَآ أَفَضۡتُمۡ فِيهِ﴾) به سبب فرورفتنتان در کار تهمت، (﴿عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾) عذابی بزرگ به شما میرسید؛ چون به علت آنچه گفتید، مستحق آن عذاب گردیده بودید، اما فضل خداوند و رحمت او بر شما بود، و توبه را برایتان مشروع نمود، و عقوبت و سزا را پاک کنندۀ گناهان قرار داد.
(15) (﴿إِذۡ تَلَقَّوۡنَهُۥ بِأَلۡسِنَتِكُمۡ﴾) هنگامی که آن را دهان به دهان فرا میگرفتید؛ یعنی برای یکدیگر بازگو میکردید، و [در قالبِ تخریبِ شخصیتِ آن انسانِ وارسته] آن را برای یکدیگر نقل مینمودید، درحالی که سخنی پوچ و باطل بود.(﴿وَتَقُولُونَ بِأَفۡوَاهِكُم مَّا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ﴾) و با دهان خود، سخنی میگفتید که علم و اطلاعی ازآن نداشتید، و این دو چیز ممنوع میباشند: بر زبان آوردنِ سخن باطل، و سخن گفتن بدون اطلاع و آگاهی. (﴿وَتَحۡسَبُونَهُۥ هَيِّنٗا﴾) و آن را سبک و ساده میانگاشتید، به همین جهت برخی از مؤمنان ـکه بعداً توبه کردند و خود را از آن گناه پاک نمودندـ به آن اقدام نموده و در ترویج آن سهیم شدند.(﴿وَهُوَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمٞ﴾) حال آنکه نزد خداوند [گناهی بسیار] بزرگ است. در اینجا به صورت واضح، از ارتکاب برخی گناهان، و ساده انگاشتن و ناچیز شمردنِ آن، نهی شده است. و باید دانست که گمان و ظنِ آدمی به او فایدهای نمیدهد، و از عقوبت و کیفرِ گناه نمیکاهد، بلکه گناه را بیشتر و چند برابر مینماید، و ارتکابِ گناه را برای دفعات بعد برای او آسان میکند.
(16) (﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوه﴾) چرا شما ای مومنان! وقتی سخن کسانی که تهمت را سرهم کرده بودند، شنیدید، (﴿قُلۡتُم﴾) با نپذیرفتن و انکار آن نگفتید: (﴿مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَٰذَا﴾) ما را نسزد که زبان بدین تهمت بگشاییم، و برای ما شایسته نیست که چنین تهمتی را بر زبان بیاوریم؟! چون مؤمن را، ایمانش از ارتکابِ زشتیها باز میدارد، (﴿هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ﴾) و چرا نگفتند: «این دروغی بزرگ است؟!»
(17) (﴿يَعِظُكُمُ ٱللَّهُ أَن تَعُودُواۡ لِمِثۡلِهِۦٓ﴾) خداوند شما را اندرز میدهد که هرگز چنین گناهی را تکرار نکنید؛ یعنی هرگز به گناهی مانند این از قبیل: تهمت زنا به مؤمنان باز نگردید، و آن را تکرار نکنید. پس خداوند شما را اندرز میدهد و نصیحتتان میکند که چنین گناهی را تکرار نکنید. و چه اندرزها و نصیحتهای خوبی از جانب پروردگار به ما عرضه شد! پس بر ماست که آنها را بپذیریم، و به آنها یقین حاصل کنیم، و در برابر آنها تسلیم شویم، و شکر خدا را بهجای آوریم. و پروردگار بیان کرده است که ﴿إِنَّ ٱللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِۦٓ﴾ بیگمان، خداوند بهترین اندرز را به شما میدهد. (﴿إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾) اگر شما مؤمن هستید. این دلالت مینماید که ایمانِ راستین و واقعی، صاحبش را از اقدام به انجامِ کارِ حرام باز میدارد.
(18) (﴿وَيُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ﴾) و خداوند آیات را که مشتمل بر بیان احکام، و موعظه، و هشدار، و تشویق، و ترساندن میباشند، برایتان بیان مینماید، و آن را به صورت روشن برایتان توضیح میدهد. (﴿وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾) و خداوند بس آگاه، و دارای دانش کامل است؛ و حکیم است، و حکمتِ او فراگیر میباشد. از جملۀ علم و حکمتش، این است که از علم و دانشِ خویش به شما میآموزد؛ و هر زمان که مصالح شما اقتضا نماید، آنچه که به نفع شما باشد، آن را به شما میآموزد.
(19) (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِي ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ﴾) بیگمان کسانی که دوست دارند کارهای زشت در میان مؤمنان پخش گردد، (﴿لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾) عذاب دردناکی دارند، عذابی که قلب و جسمشان را به درد میآورد؛ چون چنین کسی، نسبت به برادر مسلمانش خیانت ورزیده، و بدی و زشتی را برای وی خواسته است. پس وقتی که خشنود بودن به پخش شدنِ زشتی در میان مسلمانان، چنین هشدار و وعیدی را در پی داشته باشد اظهار و اشاعۀ زشتی و دهان به دهان گرداندنِ آن، چگونه خواهد بود؟! و فرقی نمیکند زشتی انجام شده باشد یا نه. و اینها به خاطر رحمت و مهربانی خداوند نسبت به بندگانِ مؤمن، و حفاظت از حرمت و آبرویشان میباشد؛ زیرا خداوند از آبروی مسلمانان، همانند خون و مالهایشان محافظت کرده، و آن را مصون داشته است. و آنها را به چیزی دستور داده که باعث صفا و صمیمیت گردد؛ و مسلمان باید هر آنچه برای خود میپسندد؛ برای برادرش نیز بپسندد. و آنچه برای خود نمیپسندد، برای برادرش نیز نپسندد. (﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾) و خداوند میداند و شما نمیدانید. بنابراین شما را یاد داد؛ و آنچه را که نمیدانید، برایتان بیان کرد.
(20) (﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ﴾) اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود که از هر سوی شما را احاطه نموده و در بر گرفته است؛ (﴿وَأَنَّ ٱللَّهَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ﴾) و خداوند بخشنده و مهربان نبود؛ این احکام و مواعظ و حکمتهای بزرگ را، برای شما بیان نمیکرد؛ و کسی را که با دستورش مخالفت مینمود، مهلت نمیداد. اما فضل و رحمت، دو صفت همیشگی اویند؛ و به همین خاطر، نیکی و خوبیِ دنیوی و اخرویِ آن چنان فراوانی به شما داده که هرگز نمیتوانید آن را بشمارید.
(21) پس از آنکه خداوند متعال از این گناه به طور مخصوص نهی کرد، از دیگر گناهان نیز بهطور عموم نهی کرد و فرمود: (﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ لَا تَتَّبِعُواۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ﴾) ایمؤمنان! از گامهای شیطان پیروی مکنید؛ یعنی از راهها و وسوسههای شیطان پیروی مکنید، و در آن گام برمدارید. و همۀ گناهانِ مربوط به قلب و زبان و جسم، در گامهای شیطان داخل هستند. و از حکمتِ الهی، این است که حکمِ پیروی کردن از گامهای شیطان را بیان میکند، و آن نهی کردن از پیروی کردن از گامهای شیطان است؛ و حکمتِ آن را نیز بیان مینماید، و آن بیانِ شری است که مقتضیِ ترکِ آن میگردد. پس فرمود: (﴿وَمَن يَتَّبِعۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَإِنَّهُۥ يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ﴾) و هرکس از گامهای شیطان پیروی کند، بداند که شیطان به کارهای زشت و منکر از قبیل: گناهان بزرگ که عقلها و آیینها آن را زشت میدارند ـ هر چند که برخی نفسها به آن گرایش دارند ـ فرمان میدهد، (﴿ٱلۡمُنكَرِ﴾) آن چیزهایی است که عقل آن را نمیپسندد و نمیشناسد. پس گناهان که گامهای شیطان هستند، از [دایرۀ] منکر بیرون نمیباشند، و خداوند بندگان را از آن نهی نموده است. و این نعمتِ الهی بر بندگان است، و بر آنهاست که سپاس او را به جای بیاورند، و او را یاد کنند؛ چون این کار، آنها را از آلوده شدن به زشتیها و منکرات مصون میدارد. پس، از جملۀ احسان خداوند نسبت به بندگان، این است که آنها را از کارهای زشت نهی کرده است، همان گونه که آنان را از خوردن سمهای کشنده و امثالِ آن نهی کرده و بازداشته است. (﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ مَا زَكَىٰ مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ أَبَدٗا﴾) و اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نمیشد، هرگز فردی از شما پاک نمیگردید؛ یعنی از پیروی کردن از گامهای شیطان پاک نمیگردید و به دور نمیمانید؛ چون شیطان و لشکریانش برای دعوت کردن انسانها به سوی راهها و گامهای شیطانی میکوشند، و آن را زیبا جلوه میدهند، و نفس بسیار به بدی تمایل دارد و بدان امر میکند، و بنده از هر جهت دارای نقص و کمبود است، و از ایمانِ آن چنان قوی برخوردار نیست. پس اگر انسانها در میان این انگیزهها رها شوند، هیچ کس نمیتواند از آلودگی گناهان و بدیها پاک شده، و با انجام نیکیها پاکیزه گردد، و رشد نماید. اما فضل و رحمت خداوند باعث شد تا کسانی از شما که خود را پاک میدارند، پاک شوند. و یکی از دعاهای پیامبر این بود که میگفت:«بار خدایا! به نفس من پاکیزگیاش را بده، و آن را پاکیزه بگردان، تو بهترین کسی هستی که آن را پاکیزه مینمایی، تو یاور و سرپرست آن میباشی.» بنابراین فرمود: (﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَآءُ﴾) ولی خداوند هر که را بخواهد، پاک میگرداند؛ هر آن کس که بداند با تزکیه پاک میگردد، او را پاک میگرداند. بنابراین فرمود: (﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ﴾) و خداوند شنوای آگاه است.
(22) یکی از افرادی که در قضیۀ افک [تهمت زدن به عایشه] مشارکت داشت، و در پرداختن به آن فرو رفته بود، «مسطح بن اثاثه» یکی از خویشاوندان ابوبکر صدیق بود. او فردی فقیر، و از زمرۀ کسانی بود که در راه خدا از سرزمین و وطن خویش هجرت کرده بود. ابوبکر سوگند خورد که چون او در مورد عایشه چنان سخن گفته است، بر وی انفاق نکند، و به او چیزی ندهد. پس این آیه نازل شد، و مسلمانان را از این سوگند خوردن که متضمن قطع کردن هزینه و نفقه بود، نهی نمود، و ابوبکر را به گذشت و عفو تشویق، و او را به آمرزشِ خداوند وعده داد، که اگر مسطح را ببخشد، خدا هم او را میبخشد. پس فرمود: (﴿أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٌ﴾) آیا دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است، و هرگاه شما بندگان خدا را مورد گذشت و عفو قرار دهید، خداوند نیز با شما چنین رفتار خواهد کرد. ابوبکر وقتی این آیه را شنید، گفت: آری! سوگند به خدا من دوست دارم که خداوند مرا بیامرزد. پس دوباره نفقه دادن به مسطح را آغاز کرد. در این آیه دلیلی مییابیم مبنی بر آنکه نفقه بر فامیلِ نزدیک واجب است، و نباید به خاطر گناه انسانی، نیکوکاری و انفاق بر او ترک شود. نیز در این آیه به گذشت و عفو تشویق شده است، هر چند که آن کس مرتکب گناهی شده باشد.
(23) سپس وعید سخت را برای متهم کردنِ زنانِ پاکدامن به زنا بیان کرد، و فرمود: (﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡغَٰفِلَٰتِ﴾) همانا کسانی که زنان پاکدامن و بیخبر از هرگونه آلودگی را به زنا متهم میکنند، که چنین چیزی به دلشان هم خطور نکرده است، (﴿ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾) زنان مؤمن را به زنا متهم میکنند، (﴿لُعِنُواۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ﴾) در دنیا و آخرت لعنت و نفرین شدهاند. و آدمی جز به خاطرِ ارتکابِ گناهِ بزرگ، لعنت نمیشود. و تأکید کرد که این نفرین و لعنت، در هر دو جهان بر آنها ادامه دارد. (﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ﴾) و عذابی بزرگ در پیش دارند. و این اضافه بر لعنت است؛ آنها را از رحمت خویش دور نموده، و عذاب شدید خویش را بر آنها نازل میکند.
(24) و این عذاب، در روز قیامت به آنها میرسد؛ (﴿يَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَيۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواۡ يَعۡمَلُونَ﴾) روزی که زبانها و دست و پاهایشان، بر کارهایی که کردهاند، گواهی میدهند. پس هر عضوی علیه آنها گواهی میدهد، و خداوند که همه چیز را به سخن آورده است، آن را به سخن میآورد. پس انسان نمیتواند انکار کند. و بهراستی که خداوند در مورد بندگان، به عدالت رفتار نموده، و شاهدان و گواهان آنان را، از خودشان قرار داده است.
(25) (﴿يَوۡمَئِذٖ يُوَفِّيهِمُ ٱللَّهُ دِينَهُمُ ٱلۡحَقَّ﴾) در آن روز خداوند جزای واقعی اعمالشان را، به عدل و انصاف و بدون کم وکاست بهآنان میدهد؛ جزایی کامل که چیزی از آن کم نشده است. ﴿وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواۡ مَا عَمِلُواۡ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا﴾ و میگویند: «وای بر ما! این چه کتابی است که کوچک و بزرگی را رها نکرده، بلکه همه چیز را نوشته است.» و آنان تمام کارهایی را که کردهاند، حاضر مییابند؛ و پروردگارت به هیچ کس ظلم نمیکند. و در این جایگاه بزرگ، میدانند که خداوند همان حقِ آشکار است؛ و صفتهای خداوند و افعالش حق است؛ و عبادت او و لقای او حق میباشد؛ و وعید او حق است؛ و حکم دینی و جزایی او حق است؛ و پیامبرانش حق هستند. پس هیچ حقی، جز در راه خدا و از طرفِ خدا نیست.
(26) (﴿ٱلۡخَبِيثَٰتُ لِلۡخَبِيثِينَ وَٱلۡخَبِيثُونَ لِلۡخَبِيثَٰتِۖ وَٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِ﴾) زن و سخن و کارِ ناپاک، سزاوارِ مردِ ناپاک است و با وی تناسب و همخوانی دارد. و مرد و سخن و کارِ پاک، مناسب و لایقِ زنِ پاک میباشد. این کلمهای عام است و هیچ استثنایی ندارد. و مطلب مهم این است که پیامبران، به ویژه پیامبران اولوالعزم، و به خصوص سرورِ پیامبران، محمد صلی الله علیه وسلم که برترین و پاکترین انسانها است، تنها زنانِ پاک و پاکیزه سزاوارشان است. بنابراین تهمت زدن به عایشه رضی الله عنها، تهمت زدن به پیامبر میباشد؛ و هدف منافقین از این تهمت و بهتان، خود پیامبر صلی الله علیه وسلم بود. پس برای اثبات پاکی عایشه، همین کافی است که همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم است؛ و دانسته میشود که عایشه، حتماً از این امرِ زشت، پاک و پاکیزه بوده است. درحالی که او از آن معالم رفیع ایمانی برخوردار است، صدّیقۀ زنان، و برترین و عالمترین و پاکترین آنان است؛ محبوبِ پیامبر، که در بستر و لحاف هیچ زنی جز عایشه، بر پیامبر وحی نازل نشده است! پس این را به صراحت بیان کرد، تا برای باطلگرایان جای سخنی باقی نماند، و مجالی برای شک و تردید نباشد، و فرمود: (﴿أُوۡلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ﴾) اینان از آنچه میگویند، منزّه هستند. دراصل، اشاره به عایشه رضی الله عنها است؛ وبه تبعِ ایشان، تمام زنان مؤمن و پاکدامن را نیز دربر میگیرد. (﴿لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ﴾) آنان از آمرزش فراوانی برخوردار هستند، آمرزشی که همۀ گناهان آنان را فرا میگیرد، و در بهشت از جانب پروردگار بزرگوار از روزی نیک و ارزشمندی برخوردار خواهند شد.
4 Abdolmohammad Ayati
زنان ناپاك براى مردان ناپاك و مردان ناپاك براى زنان ناپاك و زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنها از آنچه در بارهشان مىگويند منزهند. آمرزش و رزق نيكو براى آنهاست
5 Abolfazl Bahrampour
زنان پليد براى مردان پليد و مردان پليد براى زنان پليدند، و زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاكاند. آنها از آنچه (تهمت زنا) در بارهشان مىگويند بركنارند. براى آنها آمرزش و رزقى كريمانه خواهد بود
6 Baha Oddin Khorramshahi
زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید، و زنان پاک برای مردان پاکند و مردان پاک برای زنان پاک، اینانند که از آنچه [شایعه افکنان] در حقشان میگویند بری و برکنار هستند، و از مغفرت الهی و روزی ارزشمند برخوردارند
7 Hussain Ansarian
زنان پلید برای مردان پلید و مردان پلید برای زنان پلیدند، و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک اند، این پاکان از سخنان ناروایی که [تهمت زنندگان] درباره آنان می گویند، مبرّا و پاک هستند، برای آنان آمرزش و رزق نیکویی است
8 Mahdi Elahi Ghomshei
زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشتکار و ناپاک نیز شایسته زنانی بدین صفتند و (بالعکس) زنان پاکیزه نیکو لا یق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونهاند، و این پاکیزگان از سخنان بهتانی که ناپاکان درباره آنان گویند منزهند و بر ایشان آمرزش و رزق نیکوست
9 Mohammad Kazem Moezzi
زنان پلید برای مردان پلیدند و مردان پلید برای زنان پلیدند و زنان پارسا (پاک) برای مردان پاکند و مردان پاک برای زنان پاکند آنان بیزارند از آنچه گویند ایشان را است آمرزشی و روزیی گرامی
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
زنان پليد براى مردان پليدند، و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكند، و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه در باره ايشان مىگويند بر كنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
پلیدیها برای پلیدان و پلیدان برای پلیدیها و پاکیزهها برای پاکیزگان و پاکیزگان برای پاکیزههایند. اینان از آنچه (دیگران) دربارهی ایشان میگویند برکنارند و برای آنان پوشش و روزیای نیکو و باکرامت است
12 Mohsen Gharaati
زنان پلید، سزاوار مردان پلیدند، و مردان پلید، سزاوار زنان پلید. زنان پاک، براى مردان پاکند، و مردان پاک، براى زنان پاک. آنان از آنچه دربارهی آنها مىگویند، برکنارند. و براى آنان آمرزش و روزى نیکویى است
13 Mostafa Khorramdel
زنان ناپاک، از آنِ مردان ناپاکند، و مردان ناپاک، از آنِ زنان ناپاکند، و زنان پاک، متعلّق به مردان پاکند، و مردان پاک، متعلّق به زنان پاکند. (پس چگونه تهمت میزنید به عائشهی عفیفهی رزین، همسر محمّد امین، فرستادهی ربّالعالمین؟!) آنان از نسبتهای ناموسی ناروائی که بدانان داده میشود مبرّا و منزّه هستند، (و به همین دلیل) ایشان از مغفرت الهی برخوردارند و دارای روزی ارزشمندند (که بهشت جاویدان و نعمتهای غیرقابل تصوّر آن است)
14 Naser Makarem Shirazi
زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان میدهند مبرّا هستند؛ و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليدند، و زنان پاك براى مردان پاكاند و مردان پاك براى زنان پاكاند اينان از آنچه دربارهشان مىگويند پاك و بيزارند ايشان راست آمرزش و روزى بزرگوارانه