آنها پاداششان آمرزشی از (جانب) پروردگارشان و باغهایی است که از زیر (درختان) آن جویها جاری است، جاودانه در آن میمانند، و پاداش (نیکو کاران و) اهل عمل چه خوب است.
English Sahih:
Those – their reward is forgiveness from their Lord and gardens beneath which rivers flow [in Paradise], wherein they will abide eternally; and excellent is the reward of the [righteous] workers. (Ali 'Imran [3] : 136)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
آنها که دارای این صفات نیکو و خصلتهای بسیار خوب هستند، ثواب شان این است که الله گناهانشان را میپوشاند، و از آن درمیگذرد، و در آخرت، بهشتهایی برای آنها است که از زیر کاخهایش رودها جاری است، و برای همیشه در آن میمانند، و چه پاداش نیکی است برای کسانیکه طاعت الله را بهجای میآورند.
2 Islamhouse
پاداش اینان، آمرزشی از [جانب] پروردگارشان است و باغهایی که از زیر [درختان] آن جویبارها جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ و پاداش [نیکوکاران و] اهل عمل چه نیکوست!
3 Tafsir as-Saadi
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ، اي کساني که ايمان آورده ايد ، ربا مخوريد به افزودنهاي پي در پي و ازخداي بترسيد تا رستگار شويد. وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ، و بترسيد از آتشي که براي کافران مهيا شده است. وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ، و از خدا و رسول اطاعت کنيد تا مگر بر شما رحمت آرند. وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ، بر يکديگر پيشي گيريد براي آمرزش پروردگار خويش و رسيدن به آن بهشت که ، پهنايش به قدر همه آسمانها و زمين است و براي پرهيزگاران مهيا شده است. الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ، آن کسان که در توانگري و تنگدستي انفاق مي کنند و خشم خويش فرو مي خورند و از خطاي مردم در مي گذرند خدا نيکوکاران را دوست دارد. وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ يُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ، و آن کسان که چون مرتکب کاري زشت شوند يا به خود ستمي کنند ، خدا را، ياد مي کنند و براي گناهان خويش آمرزش مي خواهند و کيست جز خدا که گناهان را بيامرزد ? و چون به زشتي گناه آگاهند در آنچه مي کردند پاي نفشرند. أُوْلَـئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ، پاداش اينان آمرزش پروردگارشان است و نيز بهشتهايي که در آن نهرها جاري است در آنجا جاويدانند و چه نيکو است پاداش نيکوکاران. (130) در مقدمۀ این تفسیر گذشت که شایسته است بنده، اوامر و نواهی خدا را در رابطه با خود و دیگران رعایت کند، و هرگاه خداوند او را به فرمانی دستور داد، نخست بر او واجب است حدود و اندازۀ آن را بداند، و آنچه را که خداوند به آن دستور داده است، بشناسد تا بتواند آن فرمان را انجام دهد و از آن اطاعت کند. پس هرگاه آن را دانست و شناخت، تلاش میکند که آن را انجام دهد و برای عملی کردن آن در خود و دیگران، به میزان آنچه که توانایی دارد، از خداوند استعانت میطلبد. و نیز هرگاه خداوند از کاری نهی کرد، بنده باید حدود و میزان آن را بداند، و آنچه را که مشمول آن نهی میگردد، بداند، سپس برای ترک آن تلاش نماید و از خداوند یاری بجوید. و شایسته است این رویه، در همۀ اوامر و نواهی خداوند رعایت شود. این آیات دستورات و آداب زیبایی را در بردارند که خداوند به آن دستور داده، و مسلمانان را بر انجام آن تشویق نموده، و پاداش انجامدهندگان آن را بیان کرده است. در این آیات خداوند از چیزهایی نهی کرده، و مسلمانان را تشویق نموده تا آنها را ترک کنند. شاید حکمتِ آوردن این آیات، در اثنای ذکر داستان جنگ احد، این باشد که خداوند بندگان مؤمن خویش را وعده داده است که اگر بردباری نمایند و پرهیزگاری کنند، آنان را بر دشمنانشان پیروز میگرداند و آنان را خوار و رسوا میکند، همانطور که فرموده است:﴿وَإِن تَصۡبِرُواۡ وَتَتَّقُواۡ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيًۡٔا﴾ و اگر بردبار باشید و پرهیزگاری کنید، مکر آنان به شما هیچ زیانی نمیرساند. سپس گفت:﴿بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواۡ وَتَتَّقُواۡ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم﴾ آری! اگر بردباری کنید و پرهیزگاری نمایید، و هم اکنون بر شما حملهور شوند، پروردگارتان شما را یاری میکند. انگار مردم به شناختن آداب و رسوم پرهیزگاری که باعث پیروزی و رستگاری و سعادت میگردد، علاقهمند شدهاند، پس خداوند در این آیات، مهمترین ویژگیهای پرهیزگاری را بیان کرد. خداوند سه بار کلمۀ «تقوی» را ذکر نمود؛ یک بار به طور مطلق:﴿أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ﴾ و دو بار بهصورت مقید: (﴿وَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ﴾)، و(﴿وَٱتَّقُواۡ ٱلنَّار﴾) و این بیانگر آن است که، هرگاه عبد مؤمن از این ویژگیها برخوردار گردد، قطعاً از دیگر خصایل و شمایل پرهیزگاری نیز بهرهمند خواهد شد. پس خداوند متعال هرجا از قرآن که میفرماید: (﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ﴾) ای مؤمنان [چنان کنید، یا چنین نکنید]، بر این دلالت مینماید که ایمان، سبب اطاعت از فرمان و دستور، و انگیزۀ پرهیز از نهی است؛ زیرا ایمان به معنی تصدیق کامل چیزی میباشد که تصدیق آن واجب است، و مستلزم اعمال جوارح و اعضا است. پس خداوند آنها را از خوردن چندین برابر ربا، نهی کرده است، که اهل جاهلیت به آن عادت کرده بودند، و کسانی که به دستورات شرع توجه نمیکردند، هرگاه زمان سر رسید وام فرا میرسید و فرد بدهکار تنگدست بود، و چیزی از او بهدست نمیآمد، به او میگفتند: یا بدهی و وام را پرداخت کن، و یا اینکه به تو وقت بیشتری میدهیم و باید بدهی بیشتری پرداخت کنی. پس فرد فقیر مجبور میشد که زیر بار بدهی بیشتر برود، و او را با اضافه کردن مبلغی بر بدهی قبلیاش، از پیش خود میراندند. و اینگونه بدهکار، چندین برابر وام پرداخت میکرد بدون اینکه فایدهای از آن ببرد. (﴿أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗ﴾) بیانگر اوج زشتی و قباحت رباخواری، و بیان حکمت حرام بودن آن میباشد. نیز خداوند میخواهد، مردم را از حکمت حرام بودن ربا، آگاه سازد، و اینکه در ربا، ظلم و اجحاف است، به همین دلیل آن را منع کرده است؛ زیرا خداوند واجب گردانیده تا به بدهکاران تنگدست، مهلت داده شود، و بر وامی که بر گردن آنهاست، افزوده نشود. پس ملزم کردن مدیون و بدهکار به پرداخت بیشتر، ستمی دو چندان است، بنابراین مؤمن پرهیزگار باید ربا را ترک کند و نباید به آن نزدیک شود؛ زیرا ترک کردن ربا، از مقتضیات پرهیزگاری است و باید درک کرد که رستگاری، درسایۀ پرهیزگاری حاصل میشود. (131) بنابراین فرمود: (﴿وَٱتَّقُواۡ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَوَٱتَّقُواۡ ٱلنَّارَ ٱلَّتِيٓ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ﴾) و از خدا بترسید تا رستگار شوید. و از آتشی بترسید که برای کافران آماده شده است؛ یعنی با ترک کردن چیزهایی که سبب داخل شدن به آتش جهنم میگردد، از قبیل: کفر وگناهان گوناگون، از آن آتش بپرهیزید؛ زیرا همۀ گناهان به ویژه گناهان بزرگ، آدمی را به وادی کفر میکشاند، چرا که گناهان از خصلت و عادتهای کافران بوده، و خداوند، آتش جهنم را برای کافران آماده نموده است. پس ترک گناه، آدمی را از آتش جهنم نجات میدهد و از خشم خداوند جبار، مصون میدارد. و انجام کارهای خیر، واطاعت از فرامین الهی، باعث خشنودی خداوند بخشنده و داخل شدن به بهشت و به دست آوردن رحمت پروردگار متعال میگردد. (132) بنابراین فرمود: (﴿وَأَطِيعُواۡ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ﴾) و با انجام دستورات و فرامین و پرهیز از نواهی، از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، (﴿لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾) پس اطاعت از خدا و پیامبر، یکی از اسباب حاصل شدن رحمت الهی است، همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ﴾ و رحمت من، همه چیز را فراگرفته است و آن را برای کسانی که پرهیزگاری پیشه میکنند و زکات میپردازند، مقرر میدارم. (133) سپس خداوند به آنها دستور میدهد تا به سوی آمرزش وی، و بر خورداری از بهشت او، که فقط پهنای آن به اندازۀ وسعت آسمانها و زمین است ـ چه رسد به طول آن ـ ، بشتابند که خداوند آن را برای پرهیزگاران آماده نموده است. پس پرهیزگاران، اهل بهشتاند و پرهیزگاری و تقوا، انسان را به بهشت میرساند. (134) سپس خداوند پرهیزگاران و کارهایشان را توصیف نمود و فرمود: (﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ ﴾) آنهایی که درحال تنگدستی و توانگری بخشش میکنند؛ اگر توانگر و ثروتمند باشند زیاد بخشش مینمایند، و اگر تنگدست باشند هیچ چیزی از کار خوب را دست کم نمیگیرند، گرچه کم باشد. (﴿وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ﴾) و هرگاه دیگران، آنان را اذیت کنند، و به خشم آیند، به مقتضای طبیعت انسانی، عمل نمیکنند، بلکه آنچه از خشم و ناراحتی که در دل دارند، فرو میبرند، و در برابر کسی که نسبت به آنها بدی کرده است، بردباری مینمایند. (﴿وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ﴾) و عفو کنندگانِ مردم، که شامل گذشت از هر کسی است که با سخن یا عمل نسبت به آنان بدی کرده است. و بخشیدن و گذشت کردن، از فرو خوردن خشم بالاتر است؛ زیرا بخشیدن به معنی مواخذه نکردن و چشم پوشی از فردی است که بدی میکند، و این کار را کسی انجام میدهد که به اخلاق زیبا آراسته باشد، وخویشتن را از اخلاق زشت پاکسازی کرده باشد. چنین کسی با خدا معامله کرده است چون او نسبت به بندگان خدا مهربان و نیکوکار است، و نمیخواهد برای آنان بدی پیش بیاید، و خدا هم از او گذشت مینماید، و پاداش او بر پروردگارِ بزرگوار است، نه بر بندۀ فقیر. همانطور که خداوند فرموده است:﴿فَمَنۡ عَفَا وَأَصۡلَحَ فَأَجۡرُهُۥ عَلَى ٱللَّهِ﴾ یعنی هرکس گذشت نماید و اصلاح کند، پاداش او بر خداست. سپس به بیان حالتی پرداخت که از دیگر حالات بهتر و بالاتر و بزرگتر است، و آن، احسان و نیکوکاری است، پس فرمود: (﴿وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾) و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. احسان و نیکوکاری بر دو نوع است: احسان در پرستش آفریننده، و احسان به مخلوق. پیامبر صلی الله علیه وسلم احسان در عبادت را، این گونه تفسیر نموده است:(أن تَعبُدَ اللهَ كَأنَّكَ تَرَاهُ فَإن لَم تَكُن تَرَاهُ فِإنَّهُ يَرَاك) احسان؛ یعنی اینکه خداوند را طوری عبادت کنی که گویا او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی همانا او ترا میبیند. و اما احسان به مخلوق؛ یعنی رساندن فایدۀ دینی و دنیوی به آنها، و دور کردن زیان و بدی دینی و دنیوی ازآنان. پس این، شامل امر به معروف و نهی از منکر، و تعلیم جاهل و نادان، و وعظ و نصیحت افراد غافل، و خیرخواهی برای عموم و خصوص، وتلاش برای اتحاد و وحدت کلمۀ مردم، و دادن صدقات و بخششهای واجب و مستحب به آنها میشود. همچنانکه شامل بخشش به مردم، و اذیت نکردن آنها، و تحمل اذیت و آزار آنان نیز میشود. همانطور که خداوند، پرهیزگاران را در این آیات به این ویژگیها توصیف نموده است. پس هرکس این کارها را انجام دهد، به راستی که او حقوق خدا و حق بندگانش را ادا کرده است. (135) سپس خداوند متعال، عذرخواهی بندگان پرهیزگارش را، از پروردگارشان به خاطر جنایت و گناهانی که مرتکب شدهاند، بیان کرده و میفرماید: (﴿وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواۡ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاۡ أَنفُسَهُمۡ﴾) و اگر اعمال و گناه کبیره از آنها سر بزند، و یا مرتکب گناهان کوچک شوند، توبه کرده و از خدا آمرزش میطلبند، و پروردگارشان، و آنچه گناهکاران به آن تهدید شدهاند، و آنچه پرهیزگاران بدان نوید داده شدهاند را، یاد میکنند. پس، از او میخواهند که گناهانشان را بیامرزد، و عیبهایشان را بپوشاند؛ چراکه از گناه دست کشیده و از آن پشیمان شدهاند. بنابراین فرمود: (﴿وَلَمۡ يُصِرُّواۡ عَلَىٰ مَا فَعَلُواۡ وَهُمۡ يَعۡلَمُونَ﴾) و با علم و آگاهی [بر زشتی و قباحت گناه]، بر آن اصرار و پا فشاری نمیکنند. (136) کسانی که دارای این صفات هستند، (﴿جَزَآؤُهُم مَّغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ﴾) پاداششان آمرزش پروردگارشان است، و هر چیزی را که انسان از آن دوری میجوید، از آنان دور میکند. (﴿وَجَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾) و باغهایی که رودها از زیر درختان آن روان است، و در آن، نعمتِ پایدار و شکوفایی و خرّمی و نشاط، و خیر و شادمانی و قصر و منزلهای زیبا و عالی و درختان پرمیوه است، و جویهای آب زلال در اطراف این مسکنهای زیبا و پاک، روان است. (﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا﴾) و در آن جاودان هستند، از آن بیرون کرده نمیشوند، و نمیخواهند آن را عوض کنند، و نعمتهایی که در آن است، تغییر نمییابد. (﴿وَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ﴾) و چه خوب است پاداش اهل عمل که برای خدا عملِ کمی انجام دادند و مزد و پاداش زیادی گرفتند. همچنانکه در مَثَل آمده است «قوم جوانمرد، هنگام صبح مرد شریف را میستایند، و عامل به هنگام پاداش، مزدش را کامل و فراوان مییابد». و این آیات، از جمله دلایل اهل سنت و جماعت هستند مبنی براینکه اعمال، بخشی از ایمان میباشند، بر خلاف مرجئه که میگویند: اعمال، در ایمان داخل نیستند. دلالت این آیات بر این مطلب، با آیهای که در سورۀ حدید است، کامل میگردد:﴿سَابِقُوٓاۡ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواۡ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ﴾ بشتابید به سوی آمرزش پروردگارتان، و بهشتی که، پهنای آن مانند پهنای آسمان و زمین است، و برای کسانی که به خدا و پیامبر ایمان آوردهاند، آماده شده است. پس در آنجا جز ایمان آوردن به خدا و به پیامبرانش، چیزی دیگر را بیان نکرده است. و در اینجا فرمود: (﴿أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ﴾) برای پرهیزگاران آماده شده است. سپس پرهیزگاران را با این اعمال و اوصاف بدنی و مالی، توصیف نمود. و این بیانگر آن است پرهیزگارانی که دارای این صفتها هستند، ایشان مؤمناناند.
4 Abdolmohammad Ayati
پاداش اينان آمرزش پروردگارشان است و نيز بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است. در آنجا جاويدانند و چه نيكو است پاداش نيكوكاران
5 Abolfazl Bahrampour
پاداش آنان آمرزش پروردگارشان و بوستانهايى است كه از پاى درختانش نهرها جارى است و جاودانه در آنند، و پاداش اهل عمل چه نيكوست
6 Baha Oddin Khorramshahi
پاداش اینان آمرزش پروردگارشان و بوستانهایی است که از فرودست آن جویباران جاری است و جاودانه در آنند و پاداش نیکوکاران چه خوب است
7 Hussain Ansarian
پاداش آنان آمرزشی است از سوی پروردگارشان، و بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آن جاودانه اند؛ و پاداش عمل کنندگان، نیکوست
8 Mahdi Elahi Ghomshei
آنهایند که پاداش عملشان آمرزش پروردگار است و باغهایی که زیر درختان آنها نهرها جاری است، جاویدان در آن بهشتها متنعّم هستند، چه نیکو است پاداش نیکوکاران
9 Mohammad Kazem Moezzi
آنان را پاداش آمرزشی است از پروردگارشان و باغهائی که روان است زیر آنها جویها جاودانند در آنها و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستانهايى است كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است. جاودانه در آن بمانند، و پاداش اهل عمل چه نيكوست
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
ایشان، پاداششان پوششی از جانب پروردگارشان است و بوستانهایی که از زیر (درختان)شان نهرها روان است. و چه خوب است اجر عملکنندگان (به خوبیها)
12 Mohsen Gharaati
پاداش چنین کسانى آمرزش پروردگار است، و باغهایى بهشتى که از زیر درختان آنها نهرها جارى است و براى همیشه در آن [باغها] هستند. و چه نیکوست پاداش عملکنندگان
13 Mostafa Khorramdel
آن چنان پرهیزگارانی پاداششان آمرزش خدایشان و باغهای (بهشتی) است که در زیر (درختان) آنها جویبارها روان است و جاودانه در آنجاها ماندگارند، و این چه پاداش نیکی است که بهرهی کسانی میگردد که اهل عملند (و برابر فرمان خدا کار میکنند)
14 Naser Makarem Shirazi
آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ چه نیکو است پاداش اهل عمل
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
اينان پاداششان آمرزشى است از پروردگارشان و بهشتهايى كه جويها از زير آنها روان است در آنها جاويدانند، و نيكو مزدى است مزد عمل كنندگان