آفرینش و بر انگیختن (همۀ) شما (در روز قیامت) جز مانند (آفرینش و زنده کردن) یک تن بیش نیست، بیگمان الله شنوای بیناست.
English Sahih:
Your creation and your resurrection will not be but as that of a single soul. Indeed, Allah is Hearing and Seeing. (Luqman [31] : 28)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
- ای مردم- نه آفرینش و نه دوباره زندهکردن همه شما در روز قیامت برای حسابرسی و جزا، از نظر آسانی، چیزی جز همانند آفرینش و دوباره زندهکردن یک فرد نیست، بهراستی الله ذات شنوایی است که شنیدن صدایی، او را از شنیدن صدایی دیگر بازنمیدارد، و ذات بینایی است که دیدن چیزی او را از دیدن چیزی دیگر بازنمیدارد، و به همین ترتیب آفرینش یا دوباره زندهکردن کسی او تعالی را از آفرینش و دوباره زندهکردن دیگری باز نمیدارد.
2 Islamhouse
[ای مردم،] آفرینش و برانگیختن شما [در قیامت] همچون [آفرینش] یک نفر بیش نیست. بیتردید، الله شنوای بیناست.
3 Tafsir as-Saadi
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛ اگر از آنها بپرسي : چه کسي آسمانها و زمين را آفريده است ? خواهند گفت ، : خدا بگو : سپاس خدا را بلکه بيشترشان نادانند. لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛ از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است و خدا بي نياز و ستودني است. وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ و اگر همه درختان روي زمين قلم شوند و دريا مرکب و هفت درياي ديگر به مددش بيايد ، سخنان خدا پايان نمي يابد و خدا پيروزمند و حکيم است. مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ؛ آفرينش همه شما و باز زنده کردنتان تنها همانند زنده کردن يک تن است هر آينه خدا شنوا و بيناست. (25) (﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾) و اگر از این مشرکین که حق را تکذیب کردهاند بپرسی آسمانها و زمین را چه کسی آفریده است؟ خواهند دانست که بتهای آنها چیزی را نیافریدهاند، (﴿لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ﴾) و میگویند خداوند به تنهایی آسمانها و زمین را آفریده است. (﴿قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ﴾) پس به طریقهای الزام آور، و با استدلال به آنچه که بدان اعتراف و اقرار کردهاند، انکار و عدم پذیرش آنان را محکوم بگردان، و به آنها بگو: ستایش خدایی را که نور را آشکار نمود، و خودتان را علیه خویشتن به اعتراف وا داشت. پس اگر آنها این حقیقت را میدانستند، یقین میکردند که فقط باید خداوندِ برحق و یگانه را پرستش نمود. (﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾) ولی بیشترشان نمیدانند؛ بنابراین چیزهای دیگری را از سر شک و تردید -نه از روی بینش و آگاهی- شریک خدا قرار دادهاند. سپس این دو آیه را به عنوان نمونهای از گستردگی صفتهای خداوند بیان کرد تا بندگانش را به شناخت و محبت خویش و یگانه پرستی و اخلاص فرا بخواند. (26) پس فراگیر بودن فرمانرواییاش را بیان کرد و فرمود: همۀ آنچه که در آسمانها و زمین است، و تمامی جهان بالا و پایین، قلمرو پادشاهی و فرمانروایی خداست؛ و با دستورات تقدیری و فرمانهای شرعی و جزایی خویش بر آن حکمرانی میکند. و همه، بندگان اویند و تحت تدبیر و مسخر او هستند؛ و کوچکترین چیزی از فرمانروایی در دست آنها نیست؛ و خداوند توانگر بینیاز است؛ پس به آنچه که آفریدههایش بدان نیاز دارند، نیازی ندارد. ﴿مَآ أُرِيدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقٖ وَمَآ أُرِيدُ أَن يُطۡعِمُونِ﴾ من از آنها روزی نمیطلبم، و نمیخواهم مرا خوراک و روزی بدهند. و عمل پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان کوچکترین فایدهای به خدا نمیرساند، بلکه عملشان به خودشان فایده میرساند، و خداوند از آنها و از اعمالشان بینیاز است. و از مصادیق توانگری و بینیازیاش این است که آنان را در دنیا و آخرتشان بینیاز کرده است. سپس خداوند از گستردگی حمد و ستایش خود خبر داد و فرمود: حمد و ستایش او، از لوازم ذاتش است، و او از همه جهات ستوده میباشد. پس او در ذات و صفاتش ستوده است؛ و به خاطر هر صفتی از صفاتش، سزاوار کاملترین ستایش میباشد؛ چون صفتهای او سرشار از عظمت و بزرگی هستند. و به خاطر همۀ آنچه که آفریده و انجام داده، و بر همۀ آنچه که بدان دستور داده و یا از آن نهی کرده است، ستایش میشود. نیز به خاطر همۀ آنچه که در رابطه با بندگانش به اجرا درآورده، و به خاطر آنچه که در میان بندگانش در دنیا و آخرت حکم و داوری مینماید، مورد ستایش است. (27) سپس خداوند از گستردگی سخن و عظمت گفتههایش خبر داد، و این عظمت را چنان شرح داد که کاملاً در قلبها اثر میگذارد، و به دل مینشیند، و عقلها را حیران میگرداند، و خردمندان و ارباب بینش را به سیر و سلوک در راه شناخت آن وا میدارد. پس فرمود: (﴿وَلَوۡ أَنَّمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن شَجَرَةٍ أَقۡلَٰمٞ وَٱلۡبَحۡرُ يَمُدُّهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ﴾) و اگر همۀ درختانی که روی زمین هستند، قلم شوند؛ و دریا جوهر گردد، و هفت دریا به این دریا اضافه شوند؛ این قلمها شکسته میشوند، و از بین میروند؛ و دریاهایی که مرکب و جوهر گردیدهاند، تمام میشوند، اما سخنان خدا پایان نمیپذیرند. و این مبالغه نیست که حقیقت نداشته باشد، بلکه خداوند میداند که عقلها از احاطه و درک کامل صفتهایش قاصرند، و میداند شناخت بندگان نسبت به خدایشان، بهترین نعمتی است که پروردگار به آنها داده؛ و بزرگترین فضیلتی است که بندگان به دست آوردهاند. اما بندگان به صورت کامل آن را درک نمیکنند؛ ولی آنچه که همهاش را نمیتوان دریافت، همهاش را هم نمیتوان رها کرد؛ از این رو خداوند بندگان را آگاه ساخت تا دلهایشان روشن گردد، و از آنچه که بدان رسیدهاند به آنچه که به آن دست نیافتهاند، استدلال کنند؛ و همان چیزی را بگویند که برترین آنها و کسی که آگاهیاش از همه نسبت به پروردگار بیشتر بود، گفته است:«نمیتوانیم تو را کاملاً ستایش کنیم، تو آن گونه هستی که خودت را ستایش کردهای.» وگرنه مسئله از این نیز فراتر میباشد، و این مثال فقط برای نزدیک کردن مفهومی است که فهم و ذهن آدمی به آن نمیرسد، وگرنه حتی چنانچه درختان چندین برابر شوند، و دریاها چندین برابر گردند، باز تمام شدن آنها متصور است؛ چون مخلوق و آفریده هستند، ولی نمیتوان تصور کرد که کلام خدا تمام شود، بلکه دلیل شرعی و عقلی مارا راهنمایی میکند که کلام خدا تمام شدنی نیست و پایانی ندارد. پس همه چیز تمام میشود جز خداوند و صفاتش. ﴿وَأَنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ ٱلۡمُنتَهَىٰ﴾ و همانا پایان همه چیز به سوی پروردگارت است. و هرگاه عقل، حقیقت اول و آخر بودن خدا را تصور کند؛ و هرچه را از زمانهای گذشته در ذهن فرض نماید، خداوند قبل از آن بوده است؛ و هرچه را از زمانهای آینده در ذهن فرض کند، خداوند بعد از آن نیز وجود دارد و پایانی ندارد؛ و خداوند در همۀ اوقات فرمان میدهد و سخن میگوید؛ و هرطور که بخواهد عمل میکند؛ و هرگاه کاری را بخواهد هیچ چیزی نمیتواند مانع گفتهها و کارهایش شود؛ هرگاه عقل این را تصور نماید، میداند مثالی که خداوند برای سخن خود زده است، برای این است تا بندگان چیزی از آن را دریابند، وگرنه مسئله از این هم بالاتر و بزرگتر میباشد. سپس خداوند، بزرگی قدرت و کمال فرزانگی و حکمت خویش را بیان کرد و فرمود: (﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ﴾) همانا خداوند توانمند است، و همۀ توانمندی از آن اوست؛ و هیچ قدرتی در جهان بالا و پایین وجود ندارد مگر اینکه از جانب اوست؛ و او با قدرت خویش همۀ آفریدهها را مقهور و مغلوب گردانیده، و در آنها تصرف نموده است، و به تدبیر امور آنها میپردازد. و با حکمت خویش آفریدهها را آفریده، و آن را با حکمت آغاز نموده است، و هدف و مقصود از آن را نیز سراسر حکمت قرار داده است، همچنین امر و نهی او از سر حکمت به وجود آمده است، و هدفی که از آن مد نظر بوده است، حکمت میباشد. پس او در آفرینش، و فرمانش دارای حکمت میباشد. (28) سپس خداوند عظمت قدرت وکمال آن را بیان نمود، و اینکه عقل نمیتواند آن [=عظمت و قدرت] را تصور نماید. پس فرمود: (﴿مَّا خَلۡقُكُمۡ وَلَا بَعۡثُكُمۡ إِلَّا كَنَفۡسٖ وَٰحِدَةٍ﴾) آفرینش شما و برانگیختنتان جز مانند آفرینش و برانگیختن یک تن نیست. و این چیزی است که عقلها را حیران میسازد. آفرینش همۀ مردم -با اینکه زیادند- و زنده کردن آنها در یک چشم به هم زدن پس از مردنشان، و بعد از اینکه از هم پاشیده شدند، مانند آفرینش یک تن است! بنابراین بعید دانستن رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ، و سزا و جزا دادن به خاطر اعمال، دلیلی جز جهل و نا آگاهی از عظمت و قدرت خدا ندارد. سپس این را بیان نمود که شنوایی او، همۀ شنیدنیها را احاطه دارد؛ و بیناییاش همۀ دیدنیها را میبیند. و فرمود: (﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٌ﴾) همانا خداوند شنوای بیناست.
4 Abdolmohammad Ayati
آفرينش همه شما و باز زنده كردنتان تنها همانند زنده كردن يك تن است. هرآينه خدا شنوا و بيناست
5 Abolfazl Bahrampour
آفرينش و برانگيختن شما [در نزد ما] جز مانند [آفرينش] يك تن نيست. همانا خدا شنواى بيناست
6 Baha Oddin Khorramshahi
آفرینش و برانگیختن شما [در قیامت] جز مانند تنی یگانه نیست، بیگمان خداوند شنوای بیناست
7 Hussain Ansarian
آفریدن شما و برانگیختنتان [برای ما] جز مانند [آفریدن و برانگیختن] یک تن نیست؛ یقیناً خدا شنوا و بیناست
8 Mahdi Elahi Ghomshei
خلقت و بعثت همه شما (خلایق بیشمار در آسانی بر خدا) جز مثل یک تن واحد نیست، که همانا خدا شنوا و بیناست
9 Mohammad Kazem Moezzi
نیست آفرینش شما و نه برانگیختن شما مگر چون یک تن همانا خدا است شنوای بینا
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
آفرينش و برانگيختن شما [در نزد ما] جز مانند [آفرينش] يك تن نيست، كه خدا شنواى بيناست
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
آفرینش و برانگیختنتان (در نزد ما) جز مانند (آفرینش) یک شخص نیست. بهراستی خدا بس شنوایی بسیار بیناست
12 Mohsen Gharaati
آفرینش و رستاخیز [همهى] شما [نزد خدا چیزى] جز مانند [آفریدن و زنده کردن] یک تن نیست. خداوند شنوا و بیناست
13 Mostafa Khorramdel
آفرینش شما (در آغاز) و زنده گرداندن شما (در انجام) جز همسان (آفرینش و زنده گرداندن) فردی نیست. خداوند شنوا و بینا است (و اقوال و اعمال بندگان از او نهان نمیباشد)
14 Naser Makarem Shirazi
آفرینش و برانگیختن (و زندگی دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست؛ خداوند شنوا و بیناست
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
آفريدن و برانگيختن شما نيست مگر همچون [آفريدن و برانگيختن] يك تن. همانا خدا شنوا و بيناست