40. غافر آیه 46
اَلنَّارُ يُعْرَضُوْنَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَّعَشِيًّا ۚوَيَوْمَ تَقُوْمُ السَّاعَةُ ۗ اَدْخِلُوْٓا اٰلَ فِرْعَوْنَ اَشَدَّ الْعَذَابِ ( غافر: ٤٦ )
An Naaru yu'radoona 'alaihaa ghuduwwanw wa 'ashiyyanw wa Yawma taqoomus Saa'aatu adkhilooo Aala Fir'awna ashaddal 'azaab
حسین تاجی گله داری:
(آن عذاب) آتش (دوزخ است) که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند. و روزیکه قیامت بر پا میشود (گفته میشود:) «آل فرعون را در سخترین عذاب وارد کنید».
English Sahih:
The Fire; they are exposed to it morning and evening. And the Day the Hour appears [it will be said], "Make the people of Pharaoh enter the severest punishment." (Ghafir [40] : 46)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
و پس از مرگشان، در ابتدا و پایان روز در قبرهایشان بر آتش عرضه میشوند، و روز قیامت گفته میشود: پیروان فرعون، بهسبب کفر و تکذیب و بازداشتن از راه الله که مرتکب میشدید، به سختترین و بزرگترین عذاب درآیید.
2 Islamhouse
همان آتشی كه [در قبرهایشان] بامداد و شامگاه بر آن عرضه مىشوند؛ و روزی که قیامت برپا گردد، [فرمان میرسد که:] «فرعونیان را در سختترین عذاب درآورید».
3 Tafsir as-Saadi
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ؛ ما موسي را با آيات خود و حجتي آشکار فرستاديم .
إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ؛ به سوي فرعون و هامان و قارون و گفتند که او جادوگري دروغگوست.
فَلَمَّا جَاءهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ؛ چون دين حق را از جانب ما بر آنها عرضه داشت ، گفتند : پسران کساني راکه به او ايمان آورده اند بکشيد و زنانشان را زنده بگذاريد و حيله سازي کافران جز در طريق تباهي نباشد.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ؛ فرعون گفت : بگذاريد موسي را بکشم و او خداي خود را به ياري طلبد، مي ترسم دينتان را ديگرگون کند يا در اين سرزمين فسادي برانگيزد.
وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ؛ موسي گفت : من به پروردگار خود و پروردگار شما از هر متکبري که به روزحساب باور ندارد ، پناه مي برم.
وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ؛ و مردي مؤمن از خاندان فرعون که ايمانش را پنهان داشته بود ، گفت : آيا، مردي را که مي گويد که پروردگار من خداي يکتاست و با دليلهاي روشن ازجانب پروردگارتان آمده است مي کشيد ? اگر دروغ مي گويد ، گناه دروغش برگردن خود اوست ، و اگر راست مي گويد ، پاره اي از وعده هايي که داده است به شما خواهد رسيد هر آينه خدا هيچ گزافکار دروغگويي را هدايت نمي کند.
يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ؛ اي قوم من ، امروز فرمانروايي از آن شماست بر اين سرزمين غلبه داريد، ولي اگر عذاب خدا بر سر ما آيد چه کسي ياريمان خواهد کرد ? فرعون گفت : شما را جز آنچه خود مصلحت ديده ام راهي ننمايم و جز به راه صواب راهنمايي نکنم.
وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ؛ آن که ايمان آورده بود ، گفت : اي قوم من ، بر شما از آنچه بر سر آن اقوام ديگر آمده است بيمناکم.
مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ؛ همانند قوم نوح و عاد و ثمود و کساني که از آن پس آمدند حال آنکه خدابراي بندگانش خواستار ستم نيست.
وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ؛ اي قوم من ، از آن روز که يکديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناکم.
يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ؛ آن روز که همگي پشت کرده باز مي گرديد و هيچ کس شما را از عذاب خدا نگاه نمي دارد و هر کس که خدا گمراهش کند ، هيچ راهنمايي ندارد.
وَلَقَدْ جَاءكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ ؛ يوسف پيش از اين با دلايل روشن بر شما مبعوث شد و شما از آنچه آورده بود، همچنان در شک مي بوديد چون يوسف بمرد گفتيد : خدا پس از او ديگرپيامبري نخواهد فرستاد خدا گزافکار شک آورنده را اين گونه گمراه مي سازد ،.
الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ؛ کساني که بي هيچ حجتي که در دست داشته باشند در آيات خدا جدال مي کنند، کار آنان نزد خدا و مؤمنان سخت ناپسند است خدا بر دل هر متکبر جباري اينچنين مهر مي نهد.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ؛ فرعون گفت : اي هامان ، براي من کوشک بلندي بساز ، شايد به آن درها دست يابم :
أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ؛ درهاي آسمانها و خداي موسي را ببينم ، زيرا پندارم که دروغ مي گويد بدين سان کردار زشت فرعون در نظرش آراسته شد و او از راه باز ماند و چاره جويي او جز زيان هيچ نبود.
وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ؛ آن مردي که ايمان آورده بود گفت : اي قوم من ، از پي من بياييد تا به ، راه صواب هدايتتان کنم.
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ؛ اي قوم من ، اين زندگي دنيا اندک مايه تعيشي است و آخرت سراي بقاست.
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ؛ هر کس کار بدي بکند جز همانند عملش کيفر نيابد و هر کس از مرد و زن که مؤمن باشد و عمل صالحي به جاي آرد به بهشت داخل شود و بي حساب روزي اش دهند.
وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ؛ اي قوم من ، چيست که من شما را به رهايي مي خوانم و شما مرا به آتش فرا، مي خوانيد ?
تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ؛ مرا دعوت مي کنيد که به خدا کافر شوم و چيزي را که نمي شناسم شريک اوقرار دهم ، حال آنکه من شما را به خداي پيروزمند آمرزنده دعوت مي کنم.
لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ؛ بي شک آنچه شما مرا به آن دعوت مي کنيد ياراي آنش نيست که در دنيا، وآخرت کسي را به سوي خود خواند ، حال آنکه بازگشت ما به سوي خداي يکتاست ، و گزافکاران در جهنم باشند.
فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ زودا که آنچه را که اکنون مي گويم به ياد خواهيد آورد و من کار خويش به خدا واگذار کردم ، زيرا او بندگانش را مي بيند.
فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ؛ خدا او را از آسيب مکري که برايش انديشيده بودند ، نگه داشت و آن عذاب ناگوار خاندان فرعون را در ميان گرفت.
النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ؛ آتش هر صبح و شام بر آن عرضه شوند و روزي که قيامت برپا شود ندا دهند که خاندان فرعون را به سخت ترين عذابها در آوريد.
(23) (﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ﴾) تا (﴿أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ﴾). یعنی موسی بن عمران را با نشانههای بزرگ خود- که به طور قطع بر حقیقت آنچه پیامبران با آن فرستاده شدند، و بر باطل بودن شرکی که آنها بر آن قرار داشتند دلالت میکرد- به سوی همکیشان این تکذیب کنندگان فرستادیم. (﴿وَسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ﴾) و با حجتی روشن که بر دلها چیره میگردد، و دلها به آن یقین میکنند، فرستادیم؛ همانند تبدیل شدن عصای موسی به اژدها، و دیگر معجزات آشکاری که خداوند موسی را به وسیلۀ آنها تایید نمود.
(24) (﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَقَٰرُونَ﴾) او به سوی فرعون و وزیرش هامان و قارون -که از قوم موسی بود، و به علّت ثروت خود علیه آنها دست به طغیان زده بود- فرستاده شد. اینها به شدّت دعوت موسی را رد کردند و گفتند: (﴿سَٰحِرٞ كَذَّابٞ﴾) او جادوگرِ دروغگویی است.
(25) (﴿فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡحَقِّ مِنۡ عِندِنَا﴾) و هنگامی که موسی از جانب ما حق را به ایشان رساند، و خداوند او را با معجزات آشکار که سبب یقین کامل میگردند تایید نمود؛ آنها یقین حاصل نکردند، و به ترک گفتن و رویگردانی اکتفا ننمودند، و نیز به انکار آن و مخالفت با آن به وسیلۀ باطل خود بسنده نکردند، بلکه حالت زشت آنان به جایی رسید که (﴿قَالُواۡ ٱقۡتُلُوٓاۡ أَبۡنَآءَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ مَعَهُۥ وَٱسۡتَحۡيُواۡ نِسَآءَهُمۡ﴾) گفتند: پسران آنان را که همراه با او ایمان آوردهاند بکشید، و زنانشان را زنده بگذارید، (﴿وَمَا كَيۡدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ﴾) و کافرانی که این توطئه را کردند، و گمان بردند هرگاه پسران آنان را به قتل برسانند آنها قوی نخواهند بود و ایستادگی نخواهند کرد، بلکه تحت بندگی و فرمانشان باقی خواهند ماند؛ کید و نیرنگشان تباه و بینتیجه بوده، و جز گمراهی نخواهد بود؛ چون آنچه اراده کرده بودند برایشان تحقق نیافت، بلکه موضوع برعکس شد. و خداوند آنها را هلاک کرد و همۀ آنان را نابود و از میان برد. در این نکته تدبّر کن ـ که زیاد در قرآن تکرار شده است ـ و آن اینکه هرگاه داستان یا امر مشخّصی بیان شود و خداوند بخواهد در مورد آن قضیۀ معیّن حکم نماید، حکم را منحصر به آن قضیه نمیکند بلکه آن را به صورت کلی بیان میکند تا فراگیرتر باشد؛ و قضیهای نیز که سیاق کلام در مورد آن آورده شده در آن داخل گردد؛ و این توهم پیدا نشود که این حکم ویژۀ همین ماجرا است. بنابراین نفرمود:«وَمَا کَیْدُهُم إِلاَّ فِی ضَلاَلٍ» نیرنگ آنها بینتیجه بوده و جز گمراهی نخواهد بود، بلکه فرمود: (﴿وَمَا كَيۡدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ﴾) و نیرنگ کافران بینتیجه بوده و جز گمراهی نخواهد بود.
(26) فرعون با تکبّر و غرور و سرکشی به قوم بیخردش گفت: (﴿ذَرُونِيٓ أَقۡتُلۡ مُوسَىٰ وَلۡيَدۡعُ رَبَّهُۥٓ﴾) بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را به فریاد بخواند تا او را از دست من نجات دهد؛ یعنی او ادّعا میکرد که اگر رعایت خاطر قومش نبود، موسی را میکشت؛ و نیز از اینکه موسی پروردگارش را به کمک بطلبد جلوگیری نمیکند. سپس انگیزهای که او را وادار مینماید تا موسی را بکشد بیان کرد و گفت: این کار را به خاطر خیرخواهی قوم خود، و از بین بردن فساد و شر از روی زمین انجام میدهد. پس گفت: (﴿إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمۡ﴾) من میترسم که دین شما را تغییر دهد، (﴿أَوۡ أَن يُظۡهِرَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡفَسَادَ﴾) یا اینکه در این سر زمین فساد به پا کند. و این خود عجیبترین چیز است که بدترین انسان، مردم را نصیحت کند تا از بهترین انسان دوری کنند. این در حقیقت گول زدن و فریب دادن است که فقط در عقل کسانی جای میگیرد که خداوند در مورد آنها فرموده است:﴿فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمۡ كَانُواۡ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ﴾ پس قومش را سبکسر انگاشت، و آنها از او اطاعت کردند؛ بیگمان آنها قومی فاسق و مجرم بودند.
(27) (﴿وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم﴾) وقتی فرعون آن سخن زشت را بر زبان آورد که سرکشیاش سبب شده بود تا چنان بگوید و از قدرت و توان خود کمک گرفت، موسی از پروردگارش کمک خواست و فرمود: من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم، (﴿مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٖ لَّا يُؤۡمِنُ بِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ﴾) از هر متکبّری که به روز قیامت ایمان نمیآورد؛ یعنی تکبّرش و ایمان نداشتن او به روز قیامت، او را به هر شر و فسادی وادار میکند. در این مطلب فرعون و دیگران داخل هستند، همانطور که قبلاً بیان شد. خداوند موسی را از هر متکبری که به روز قیامت ایمان نداشت حفاظت کرد؛ و اسبابی برای او فراهم نمود که به وسیلۀ آن، شر فرعون و اشراف دربار او از موسی دفع گردید. و از جملۀ اسباب، مرد مؤمن بود که از خاندان فرعون بود و سخن او پذیرفته میشد، به خصوص اینکه به ظاهر میگفت با آنها موافق است، و ایمانش را پنهان میکرد. پس غالباً چنین است که آنها مراعات حال او میکردند. و اگر در ظاهر با آنها مخالفت میورزید چندان رعایتش نمیکردند. همانطور که خداوند پیامبرش محمّد صلی الله علیه وسلم را به وسیلۀ عمویش ابو طالب از شرّ قریش حفاظت کرد؛ چون ابو طالب نزد قریش، بزرگ و با آنها در دینشان موافق بود؛ و اگر او مسلمان بود، این طور نمیتوانست پیامبر را حفاظت کند.
(28) آن مردِ مومنِ رستگار و عاقل با تقبیح کار قومش، و زشت خواندن تصمیمی که گرفته بودند، گفت: (﴿أَتَقۡتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ ٱللَّهُ﴾) آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است؟ یعنی چگونه ریختن خون او را حلال میدانید به جرم اینکه میگوید پروردگار من الله است؟ حال آنکه سخن او بیدلیل هم نیست. بنابراین فرمود: (﴿وَقَدۡ جَآءَكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ مِن رَّبِّكُمۡ﴾) در حالی دلائل روشن و معجزات آشکاری را از جانب پروردگارتان برایتان آورده است. چون معجزۀ موسی نزد آنها چنان معروف بود که کوچک و بزرگ آن را میدانستند. پس چنین کسی را نباید کشت. پس چرا شما قبل از اقدام به این کار، حقّی را که آورده است باطل نکردید؛ و برای رد نمودن برهان او، برهان اقامه نکردید؟ سپس به اندیشه فرو میرفتید که آیا ـ اگر با حجّت و برهان بر وی غلبه یافتید ـ کشتن او جایز است یا نه؟ اینک که حجت او غالب آمده است، تا کشتن وی فاصلۀ زیادی دارید. سپس دلیلی عقلی برای آنها ارائه داد که هر عاقلی به آن قانع میگردد. پس گفت: (﴿وَإِن يَكُ كَٰذِبٗا فَعَلَيۡهِ كَذِبُهُۥۖ وَإِن يَكُ صَادِقٗا يُصِبۡكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي يَعِدُكُمۡ﴾) یعنی موسی در دو حالت قرار دارد؛ یا در ادّعایش دروغ میگوید و یا راست میگوید. پس اگر دروغ گفته باشد، زیان دروغش به خودش بر میگردد و به شما زیانی نمیرسد، چون شما از پذیرفتن سخن او امتناع ورزیدهاید. واگر راستگو باشد، در حالی که با معجزات آشکار نزدتان آمده، و به شما خبر داده که اگر سخن او را قبول نکنید، خداوند در دنیا و آخرت شما را عذاب میدهد؛ پس حتماً برخی از آنچه به شما وعده میدهد که عذاب دنیا است گریبانگیرتان خواهد شد. این از خردمندی او، و دفاع زیبای او از موسی بود که پاسخی ارائه داد که هیچ تشویشی در آن نبود، و مسئله را میان این دو حالت قرار داد، و به هر تقدیر کشتن او را بیخردی و جهالت از جانب آنان تلّقی کرد. سپس آن مرد ـ رضی الله عنه وأرضاه وغفر له ورحمه ـ به بالاتر از این پرداخت و اینکه موسی به حق نزدیک است، و گفت: (﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ كَذَّابٞ﴾) همانا خداوند کسی را که با ترک حق و روی آوردن به باطل از حد تجاوز کرده است، و با نسبت دادن تجاوزهایش به خدا راه تعدّی را پیش گرفته است، به راه درست هدایت نمیکند؛ و همانا دلیل او، و آنچه بر صحت آن دلیل میآورد، نادرست میباشد؛ و خداوند به او توفیق هدایت به راه راست را نمیدهد؛ یعنی شما حقّی را که موسی به سوی آن دعوت میکند دیدید، و معجزات آسمانی و دلایل عقلی که موسی به رهنمود خداوندی آن را ارائه داد مشاهده کردید؛ پس هر کس این راه را در پیش گیرد، ممکن نیست که تجاوزکار و دروغگو باشد. و این دلیلی است بر کمال دانش و خرد و شناخت کامل وی نسبت به پروردگارش.
(29) سپس قومش را برحذر داشت، و آنها را نصیحت کرد، و از عذاب آخرت ترساند، و آنان را از فریب خوردن به فرمانروایی و حکومت ظاهری نهی کرد، و گفت: (﴿يَٰقَوۡمِ لَكُمُ ٱلۡمُلۡكُ ٱلۡيَوۡمَ ظَٰهِرِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾) ای قوم من! امروز در دنیا فرمانروایی در دست شماست، و بر رعیت و ملت خود پیروز و چیرهاید؛ هر آنچه بخواهید بر آنها اجرا میکنید؛ فرض کنید آنچه که خواستید به دست آوردید و به اتمام رسید، که هرگز به اتمام نخواهد رسید، (﴿فَمَن يَنصُرُنَا مِنۢ بَأۡسِ ٱللَّهِ إِن جَآءَنَا﴾) پس اگر عذاب الهی دامنگیرمان شود، چه کسی ما را یاری میدهد؟ این نشانۀ حسن دعوت کردن اوست که مسئله را میان خود و آنها مشترک قرار داد و گفت: (﴿فَمَن يَنصُرُنَا﴾) چه کسی ما را یاری میدهد؟ و گفت: (﴿إِن جَآءَنَا﴾) اگر به سراغ ما بیاید. تا آنها را متوجّه سازد که خیرخواهشان است؛ و همانطور که خیرخواه خودش نیز میباشد، و آنچه برای خود دوست دارد و میپسندد، برای آنها هم میپسندد. (﴿قَالَ فِرۡعَوۡنُ مَآ أُرِيكُمۡ إِلَّا مَآ أَرَىٰ وَمَآ أَهۡدِيكُمۡ إِلَّا سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ﴾) فرعون با مخالفت با او در اینباره، و با فریب دادن قوم خود از اینکه از موسی پیروی کنند، گفت: جز آنچه را که خود بدان معتقدم، به شما پیشنهاد نمیکنم؛ و شما را جز به راه راست رهنمون نمیشوم. و در این سخن که گفت:«جز آنچه را که خود بدان معتقدم به شما پیشنهاد نمیکنم» راست گفت. اما فرعون به چه چیزی معتقد بود؟ او بر این باور بود که قومش را سبکسر و نادان قرار دهد تا از وی پیروی نمایند و ریاست خودش را برپا دارد. او معتقد بود که حق با او نیست، بلکه حق با موسی است؛ و در حالی که به آن یقین داشت آن را انکار کرد. و دروغ گفت در این سخنش که گفت: (﴿وَمَآ أَهۡدِيكُمۡ إِلَّا سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ﴾) و شما را جز به راه رشد و راست رهنمون نمیشوم. این وارونه کردن حق و حقیقت است. اگر او قومش را به پیروی کردن از خود دستور میداد و میگفت: از کفر و گمراهی من پیروی کنید، شرّش سبکتر بود؛ ولی آنها را دستور داد تا از او پیروی کنند، و به دروغ میگفت که پیروی کردن از او، پیروی کردن از حق است؛ و پیروی نمودن از حق را، پیروی کردن از باطل میدانست.
(30) (﴿وَقَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ﴾) و کسی که ایمان آورده بود، در فواصل زمانی مختلفی قومش را دعوت میکرد، و از هدایت شدن آنها ناامید نمیشد، آن طور که روش دعوتگران راه خداست، و همواره و همیشه به سوی پروردگارشان دعوت میکنند، و هیچ چیزی آنها را از این کار باز نمیدارد، و سرکشی کسی که دعوتش میکنند آنها را از تکرار دعوت باز نمیدارد. پس به آنها گفت: (﴿يَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُم مِّثۡلَ يَوۡمِ ٱلۡأَحۡزَابِ﴾) ای قوم من! میترسم به عذابی گرفتار شوید که امّتهای تکذیب کننده بدان گرفتار شدند؛ همانهایی که به صورت حزب و گروههایی بر مخالفت با پیامبران همدست شده بودند.
(31) سپس آن دستهها و گروهها را بیان کرد و گفت: (﴿مِثۡلَ دَأۡبِ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ﴾) همانند قوم نوح و عاد و ثمود، و کسانی که بعد از آنها آمدند، و به کفر ورزیدن و تکذیب پیامبران عادت کرده بودند، و خداوند هم با شیوۀ خود به کیفر زودرس آنها در دنیا عذاب داد. (﴿وَمَا ٱللَّهُ يُرِيدُ ظُلۡمٗا لِّلۡعِبَادِ﴾) و خداوند نمیخواهد بر بندگان ستمی کند؛ و آنها را بدون اینکه گناهی کرده و جرمی مرتکب شده باشند، عذاب بدهد.
(32) وقتی آنها را از کیفرهای دنیوی ترساند، آنان را از عذاب اخروی نیز برحذر داشت و فرمود: (﴿وَيَٰقَوۡمِ إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ يَوۡمَ ٱلتَّنَادِ﴾) ای قوم من! همانا من بر شما از روز قیامت و روزی که اهل بهشت، اهل جهنّم را صدا میزنند میترسم، آنها صدا میزنند و میگویند:﴿أَن قَدۡ وَجَدۡنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّٗا﴾ آنچه را پروردگارمان به ما وعده داد، حق یافتیم ﴿وَنَادَىٰٓ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ أَنۡ أَفِيضُواۡ عَلَيۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ أَوۡ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُۚ قَالُوٓاۡ إِنَّ ٱللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ و اهل جهنّم، بهشتیان را صدا میزنند که از آب یا از آنچه خداوند به شما روزی داده، بر ما چیزی بریزید. میگویند: خداوند آن را بر کافران حرام کرده است. و هنگامی که دوزخیان مالک را صدا میزنند ﴿لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَ﴾[که پروردگارت را بگو در مورد ما فیصله کند] او میگوید: ﴿إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ﴾ شما ماندگارید. و آنگاه که دوزخیان پروردگارشان را صدا میزنند و میگویند:﴿رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ﴾ پروردگارا! ما را از جهنّم بیرون کن؛ و اگر ما دوباره کارهای گذشته را انجام دهیم، پس ما ستمکاریم. خداوند در پاسخ به آنها میفرماید:﴿ٱخۡسَُٔواۡ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾ بتمرگید در جهنّم، و سخن مگوئید. و هنگامی که به مشرکان گفته میشود:﴿ٱدۡعُواۡ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواۡ لَهُمۡ﴾ شریکانتان را به فریاد بخوانید، پس آنها را میخوانند؛ امّا پاسخشان نمیدهند.
(33) آن مرد مؤمن ـ رضی الله عنه ـ آنان را از این روز ترسناک برحذر داشت، و برایشان دلسوزی کرد که: اگر بر شرک خود باقی بمانند، به این روز گرفتار میشوند، بنابراین گفت: (﴿يَوۡمَ تُوَلُّونَ مُدۡبِرِينَ﴾) روزی که پشت کنان روی میگردانید و به سوی جهنّم برده میشوید، (﴿مَا لَكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖ﴾) شما در برابر خداوند هیچ نگه دارندهای ندارید؛ نه خودتان قدرتی دارید که عذاب خدا را دفع کنید، و نه کسی به جای خدا شما را یاری میکند. ﴿يَوۡمَ تُبۡلَى ٱلسَّرَآئِرُ فَمَا لَهُۥ مِن قُوَّةٖ وَلَا نَاصِرٖ﴾ روزی که رازها آشکار میگردد، پس اینان هیچ قدرت و یاریگری ندارند. (﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ﴾) و هرکس را که خدا گمراه سازد، هیچ هدایتگری ندارد. چون هدایت به دست خداوند متعال است؛ و هرگاه بندهاش را از هدایت محروم کند، قطعاً او میداند که این بنده به خاطر پلیدیاش شایستۀ هدایت نیست؛ و راهی برای هدایت او وجود ندارد.
(34) (﴿وَلَقَدۡ جَآءَكُمۡ يُوسُفُ مِن قَبۡلُ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾) و همانا قبل از آمدن موسی، یوسف بن یعقوب با معجزات و نشانههایی که بر راستگویی او دلالت میکرد به نزد شما آمد، و شما را به پرستش خدای یگانه که شریکی ندارد فرمان داد، (﴿فَمَا زِلۡتُمۡ فِي شَكّٖ مِّمَّا جَآءَكُم بِهِۦ﴾) امّا شما در دوران حیات او، دربارۀ آنچه آورده بود پیوسته در شک و تردید بودید، (﴿حَتَّىٰٓ إِذَا هَلَكَ﴾) تا اینکه وفات کرد، آنگاه شک و تردید و شرکورزیتان بیشتر شد و (﴿قُلۡتُمۡ لَن يَبۡعَثَ ٱللَّهُ مِنۢ بَعۡدِهِۦ رَسُولٗا﴾) گفتید: خداوند بعد از او پیغمبری را مبعوث نخواهد کرد؛ یعنی گمان باطلتان این بود که خداوند دیگر پیامبری را نخواهد فرستاد، گمانی که شایسته خداوند نیست، چون خداوند مخلوقات خود را بیهوده و بدون اینکه آنها را امر و نهی کند، رها نمیکند، بلکه پیامبرانشان را به سوی آنها میفرستد. و این گمان دربارۀ خدا که پیامبری نخواهد فرستاد، گمانی است که از گمراهی سرچشمه میگیرد. بنابراین فرمود: (﴿كَذَٰلِكَ يُضِلُّ ٱللَّهُ مَنۡ هُوَ مُسۡرِفٞ مُّرۡتَابٌ﴾) این چنین خداوند اشخاص متجاوز و متردّد را گمراه و سرگشته میسازد. و این صفت حقیقی آنها بود که موسی را از روی ستمگری و برتری جویی به آن متصف کرده بودند. پس آنها خودشان تجاوزکاراناند که از حق تجاوز کرده و به گمراهی روی آوردهاند. و آنها دروغگویاناند؛ چون این را به خدا نسبت داده و پیامبرش را تکذیب کردند. پس کسی که متجاوز و دروغگوست، خداوند او را هدایت نمیکند و او را برای انجام خیر توفیق نمیدهد؛ چون او حق را پس از آنکه به وی رسید و آن را شناخت، رد کرد. بنابراین سزایش این است که خداوند او را کیفر دهد، به این صورت که او را از هدایت منع کند. همانطور که خداوند متعال فرموده است:﴿ فَلَمَّا زَاغُوٓاۡ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ﴾ وقتی منحرف شدند، خداوند دلهایشان را کج و منحرف ساخت. ﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡئدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواۡ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ﴾ و دلها و چشمهایشان را دگرگون میکنیم همانطور که اولین بار به آن ایمان نیاوردند، و آنها را در گمراهیشان سرگشته رها میکنیم. ﴿وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمیکند.
(35) سپس صفت متجاوزِ شک کننده را بیان کرد و فرمود: (﴿ٱلَّذِينَ يُجَٰدِلُونَ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ﴾) کسانی که دربارۀ آیات خدا -که حق را از باطل جدا میکنند، و همانند خورشید آشکارند- به مجادله برمیخیزند، و با وجود روشنی آن آیات تلاش میکنند تا آنها را دفع و باطل کنند، (﴿بِغَيۡرِ سُلۡطَٰنٍ أَتَىٰهُمۡ﴾) بدون اینکه دلیل و حجّتی داشته باشند. و این صفتِ همۀ کسانی است که در برابر آیات خدا به مجادله برمیخیزند، و محال است که دلیلی داشته باشند، چون هیچ چیزی در برابر حق نمیتواند قرار بگیرد. پس ممکن نیست که حق به وسیلۀ دلیلی شرعی یا عقلی مخالفت شود. (﴿كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ وَعِندَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواۡ﴾) یعنی قولی که متضمن رد کردن حق با باطل است، نزد خداوند و مؤمنان بسیار منفور و ناپسند است، و پر واضح است که صاحب این گفته منفورتر و ناپسندتر است؛ چون این گفته، تکذیب حق و تصدیق باطل و نسبت دادن آن به خدا را در بر دارد، و خداوند به شدّت از این سخنان و از کسی که چنین حالتی دارد خشمگین میشود. نیز بندگان مؤمن خدا، به تبعیت از پروردگارشان، از این چیزها به شدّت ناراحت میشوند، و اینها بندگان برگزیدۀ خدا هستند، و ناخشنودی و نفرت آنها، دلیل زشت بودن کسی است که آنها از او متنفرّند. (﴿كَذَٰلِكَ يَطۡبَعُ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلۡبِ مُتَكَبِّرٖ جَبَّارٖ﴾) همانطور که خداوند بر دلهای خاندان فرعون مُهر نهاد، بر دل هر متکبّر سرکشی مهر مینهد؛ کسی که با نپذیرفتن حق و با تحقیر مردم بر آنها تکبر میورزد، و با کثرت ستمگری و تجاوزکاریاش، سرکشی و زورگویی روا میدارد.
(36 - 37) (﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ﴾) و فرعون با مخالفت با موسی و تکذیب او -در فراخوانیاش به اعتراف و اقرار به پروردگار جهانیان که بر بالای عرش است، و بر همۀ مخلوقات بلند و مرتفع گردید- گفت: (﴿يَٰهَٰمَٰنُ ٱبۡنِ لِي صَرۡحٗا﴾) ای هامان! ساختمانی عظیم و مرتفع برایم بساز. و منظورم از این کار این است که شاید بنگرم.» (﴿إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ كَٰذِبٗا﴾) به خدای موسی، هرچند که من او را در این ادّعایش -مبنی بر اینکه ما پروردگاری داریم، و این پروردگار بالای آسمانهاست- دروغگو میپندارم. (﴿إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ كَٰذِبٗا﴾) به خدای موسی، هرچند که من او را در این ادّعایش -مبنی بر اینکه ما پروردگاری داریم، و این پروردگار بالای آسمانهاست- دروغگو میپندارم. امّا در واقع فرعون میخواست احتیاط نماید و مسئله را شخصاً آزمایش کند، و راست و غلط بودن سخن موسی را امتحان نماید. و خداوند در بیان انگیزۀ او برای این سخن میفرماید: (﴿وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ﴾) و این گونه برای فرعون بدی کارش آراسته شده بود. پس کار بد برای او آراسته و زیبا جلوه داده شده بود، و شیطان همچنان آنرا زیبا جلوه میداد، و او را به آن فرا میخواند تا اینکه فرعون آنرا خوب پنداشت، و همانند کسانی که بر حق هستند، دربارۀ آن مناظره کرد در حالی که فرعون از بزرگترین فسادکاران بود. (﴿وَصُدَّ عَنِ ٱلسَّبِيلِ﴾) و به سبب باطلی که برای او زینت داده شده بود، از راه حق بازداشته شد. (﴿وَمَا كَيۡدُ فِرۡعَوۡنَ إِلَّا فِي تَبَابٖ﴾) و نیرنگ فرعون که با آن میخواست «علیه حق توطئه نماید، و این توهّم را برای مردم ایجاد کند که او بر حق است و موسی بر باطل» جز زیان و تباهی نتیجهای نداشت، و فایدهای جز بدبختی برای او در دنیا و آخرت به بار نیاورد.
(38) (﴿وَقَالَ ٱلَّذِيٓ ءَامَنَ يَٰقَوۡمِ ٱتَّبِعُونِ أَهۡدِكُمۡ سَبِيلَ ٱلرَّشَادِ﴾) و کسی که ایمان آورده بود، با تکرار نصیحت گوییاش گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم، نه آن گونه که فرعون به شما میگوید، چرا که او شما را جز به گمراهی و فساد هدایت نمیکند.
(39) (﴿يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا مَتَٰعٞ﴾) ای قوم من! زندگانی این دنیا، کالای اندک است و تا مدّت اندکی از آن استفاده میشود. سپس از بین میرود و تمام میگردد. پس زندگانی دنیا، شما را از هدفی که برای آن آفریده شدهاید نفریبد، (﴿وَإِنَّ ٱلۡأٓخِرَةَ هِيَ دَارُ ٱلۡقَرَارِ﴾) و آخرت، سرای پایدار و جاودانه است و محل اقامت و جایگاه استقرار میباشد. پس شما باید آن را ترجیح دهید، و عملی را انجام دهید که شما را در آن سرا سعادتمند نماید.
(40) (﴿مَنۡ عَمِلَ سَيِّئَةٗ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا﴾) هرکس کار بدی از قبیل: شرک، فسق یا هر گناه دیگری انجام دهد، جز به مانند آن سزا داده نمیشود؛ یعنی جز با آنچه که او را ناراحت و غمگین میکند، به اندازهای که سزاوارش میباشد سزا داده نمیشود؛ چون جزای بدی، بدی است. (﴿وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ﴾) و هرکس کار شایستهای انجام دهد اعم از اعمال قلبی و جوارح و گفتهها، خواه مرد باشد یا زن، (﴿وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوۡلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ يُرۡزَقُونَ فِيهَا بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾) درحالی که او مؤمن است، پس ایشان وارد بهشت میشوند، و بیشمار روزی مییابند؛ یعنی بدون حساب و بیشمار پاداششان به آنها داده میشود، بلکه خداوند به آنها به اندازهای میدهد که اعمالشان به آن اندازه نمیرسد.
(41) (﴿وَيَٰقَوۡمِ مَا لِيٓ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلنَّجَوٰةِ وَتَدۡعُونَنِيٓ إِلَى ٱلنَّارِ﴾) و ای قوم من! چه خبر است؟! من با گفتههایم شما را به سوی نجات فرا میخوانم، ولی شما با پیروی نکردن از پیامبر خدا موسی علیه السلام مرا به آتش دوزخ فرا میخوانید.
(42) سپس آن را تفسیر کرد و گفت: (﴿تَدۡعُونَنِي لِأَكۡفُرَ بِٱللَّهِ وَأُشۡرِكَ بِهِۦ مَا لَيۡسَ لِي بِهِۦ عِلۡمٞ﴾) مرا فرا میخوانید تا به خداوند کافر شوم؛ و چیزی را شریک او قرار دهم که نمیدانم آیا شایستگی آن را دارد که به جای خداوند مورد پرستش قرار گیرد یا نه؟! و سخن گفتنِ بدون علم دربارۀ خدا، جزو بزرگترین و زشتترین گناهان است. (﴿وَأَنَا۠ أَدۡعُوكُمۡ إِلَى ٱلۡعَزِيزِ﴾) در حالی که من شما را به سوی خداوند توانمند فرا میخوانم که همۀ قدرت در دست اوست و دیگران چیزی در اختیار ندارند. (﴿ٱلۡغَفَّٰرِ﴾) خداوند آمرزگاری که هرگاه بندگان بر خود اسراف ورزند و به خود جرأت دهند تا او را ناخشنود نمایند، سپس توبه کنند و به سوی او باز گردند، گناهان و بدیهایشان را میزداید، و کیفرهای دنیوی و اخروی را که به سبب ارتکاب گناهان دامنگیر انسان میگردد از آنها دور مینماید.
(43) (﴿لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِ لَيۡسَ لَهُۥ دَعۡوَةٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَلَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ﴾) یقیناً چیزهایی که شما مرا به سوی آن فرا میخوانید، سزاوار نیستند که به سوی آنها دعوت نمود، و مردم را تشویق نمود که به آن پناه ببرند، نه در دنیا و نه در آخرت؛ چون عاجز و ناقص هستند، و هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی و رستاخیزی را در اختیار ندارند. (﴿وَأَنَّ مَرَدَّنَآ إِلَى ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ هُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ﴾) و بازگشت ما به سوی خداست، و او هرکس را طبق عملش مجازات خواهد کرد، و اسرافکاران -که با جسارت در برابر پروردگارشان، با نافرمانی و کفر ورزیدن به او برخود اسراف کردهاند- دوزخی، و همدم آتشاند. وقتی آنها را نصیحت کرد و برحذر داشت، و آنها از او اطاعت نکردند و با وی موافقت ننمودند، به آنان گفت:
(44) (﴿فَسَتَذۡكُرُونَ مَآ أَقُولُ لَكُمۡ﴾) نصیحت مرا به زودی یاد خواهید کرد، و به زودی زیان نپذیرفتن آن را خواهید دید، وقتی که عذاب شما را فرو میگیرد و از پاداش فراوان محروم میشوید. (﴿وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾) و کارم را به خدا میسپارم؛ یعنی به او پناه میبرم، و همۀ کارهایم را به او میسپارم، و سود و منفعت خود را از او میطلبم و در دفع زیانی که از جانب شما یا از سوی دیگران به من میرسد به او روی میآورم. (﴿إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ﴾) بیگمان، خداوند به حال بندگان بیناست؛ حالاتشان و آنچه را که سزاوار آن هستند میداند. و حالت من و ناتوانیام را میداند، پس مرا از شما حفاظت خواهد کرد و در برابر شر شما مرا کفایت مینماید. و حالات شما را میداند، پس شما جز با اراده و خواست او تصرف نمیکنید؛ و اگر شما را بر من مسلط کند، حکمت اوست و این امر از اراده و خواست او سرچشمه گرفته است.
(45 - 46) (﴿فَوَقَىٰهُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِ مَا مَكَرُواۡۖ﴾) یعنی خداوندِ نیرومند و قوی، آن مرد مؤمن و موفّق را از توطئۀ خطرناک و نیرنگی که فرعون و خاندانش برای او چیده بودند و میخواستند اورا بکشند، در امان داشت؛ چون او سخنی به میان آورده که آنها را درمانده کرد. نیز آن مرد اظهار کرد که کاملاً با موسی ـ علیه السلام ـ موافق است، و فرعونیان را به چیزی دعوت کرد که موسی آنها را به آن دعوت کرده بود. و این چیزی بود که آنها تحمل آن را نداشتند؛ زیرا آنها قدرتمند بودند و این مرد آنها را خشمگین کرده بود. بنابراین خواستند علیه او توطئه کنند اما خداوند او را از توطئه، و نیرنگ بد آنها، مصون داشت و مکر و حیلهشان به خودشان باز گرداند. (﴿وَحَاقَ بَِٔالِ فِرۡعَوۡنَ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ﴾) و خاندان فرعون را عذاب سختی فرو گرفت، و خداوند در یک صبحگاه همۀ آنان را از اول تا آخر غرق کرد. (﴿ٱلنَّارُ يُعۡرَضُونَ عَلَيۡهَا غُدُوّٗا وَعَشِيّٗاۚ وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ أَدۡخِلُوٓاۡ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ أَشَدَّ ٱلۡعَذَابِ﴾) در برزخ، آنان صبح و شام بر عذاب آتش دوزخ عرضه میشوند؛ و روزی که قیامت برپا میشود، خداوند به فرشتگان دستور میدهد خاندان فرعون را به شدیدترین عذاب داخل گردانید و گرفتار سازید. این است عقوبات وحشتناک و هراس انگیز که دامنگیر تکذیب کنندگانِ پیامبر خدا و کسانی میشود که با دستور و فرمان او مبارزه میکنند.
4 Abdolmohammad Ayati
آتش. هر صبح و شام بر آن عرضه شوند و روزى كه قيامت برپا شود ندا دهند كه خاندان فرعون را به سختترين عذابها درآوريد
5 Abolfazl Bahrampour
هر صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود [فرمان مىرسد كه:] فرعونيان را در سختترين عذاب داخل كنيد
6 Baha Oddin Khorramshahi
[یعنی] آتش دوزخ که بامدادان و شامگاهان ایشان را بر آن عرضه دارند و روزی که قیامت بر پا شود [گویند] آل فرعون را به [جایگاه] سهمگینترین عذاب وارد کنید
7 Hussain Ansarian
[عذابشان] آتش است که صبح و شام بر آن عرضه می شوند، و روزی که قیامت برپا شود [ندا رسد:] فرعونیان را در سخت ترین عذاب در آورید
8 Mahdi Elahi Ghomshei
(اینک که در عالم برزخند) آنها صبح و شام بر آتش دوزخ عرضه میشوند، و چون روز قیامت بر پا شود (خطاب آید که) فرعونیان را به سختترین عذاب (جهنم) وارد کنید
9 Mohammad Kazem Moezzi
آتش عرض شوند بر آن بامدادان و شامگاه و روزی که بپا شود ساعت درآرید خاندان فرعون را به سختترین عذاب
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
[اينك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مىشوند، و روزى كه رستاخيز بر پا شود [فرياد مىرسد كه:] «فرعونيان را در سختترين [انواع] عذاب درآوريد.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
(اینک هر) صبح و شام بر آتش نمایش داده میشوند و روزی که رستاخیز بر پا شود (فریاد میرسد که:) «فرعونیان را در سختترین (انواع) عذاب در آورید.»
12 Mohsen Gharaati
[عذاب فرعونیان] آتش است که هر صبح و شام، بر آن عرضه مىشوند. و روزى که رستاخیز برپا شود، [گفته میشود:] «فرعونیان را در سختترین عذاب وارد کنید!»
13 Mostafa Khorramdel
و آن آتش دوزخ است که بامدادان و شامگاهان آنان بدان عرضه میشوند. (این عذاب برزخ ایشان است) و امّا روزی که قیامت برپا میشود (خدا به فرشتگان دستور میدهد) خاندان فرعون (و پیروان او) را به شدیدترین عذاب دچار سازید
14 Naser Makarem Shirazi
عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه میشوند؛ و روزی که قیامت برپا شود (میفرماید:) «آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید!»
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
آتش دوزخ، كه بامداد و شامگاه بر آن عرضه مىشوند، و روزى كه رستاخيز برپا شود [ندا آيد:] فرعونيان را به سختترين عذاب درآوريد