ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ قاف قسم به اين قرآن ارجمند
بَلْ عَجِبُوا أَن جَاءهُمْ مُنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ که در، شگفت شدند از اينکه از ميان خودشان بيم دهنده اي سويشان آمد و کافران گفتند : اين چيزي عجيب است ،
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ آيا زماني که مرديم و خاک شديم ديگر بار زنده مي شويم ? اين بازگشتي محال است
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ما مي دانيم که خاک چگونه از آنها خواهد کاست و کتابي که همه چيز درآن ، نگهداري شده ، نزد ماست.
مکي و 45 آيه دارد.
بسم الله الرحمن الرحيم
(1) خداوند متعال به قرآن مجید سوگند میخورد، قرآن مجید؛ یعنی قرآنی که معانی آن گسترده و والا است، و ابعاد زیاد و برکتهای فراوانی دارد، و نیکوییها و افتخارات آن فراوان است. «مجد» یعنی بزرگی و گستردگی اوصاف. و سزاوارترین سخنی که به این صفتها متّصف است، قرآن است که مشتمل بر دانشهای گذشتگان و آیندگان است، و دارای کاملترین فصاحت و بزرگترین کلمات است و دارای فراگیرترین و بهترین معانی است. و این باعث میشود تا کاملاً از آن پیروی شود و فوراً تسلیم آن شد، و شکر خداوند را به خاطر اینکه آن را ارزانی داشته به جا آورد.
(2) ولی بیشتر مردم قدر نعمتهای خداوند را نمیدانند، بنابراین خداوند متعال فرمود: (﴿بَلۡ عَجِبُوٓاۡ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ﴾) تکذیبکنندگان پیامبر صلی الله علیه وسلم از اینکه بیم دهندهای از خودشان به سویشان آمد به شگفت آمدند، بیم دهندهای که آنها را از آنچه به آنان زیان میرساند بیم میداد، و آنها را به چیزی فرمان میداد که به سودشان بود. این پیامبر از جنس خودشان بود و آنها میتوانستند از او یاد بگیرند و حالات و صداقت او را بشناسند. پس آنها از چیزی تعجّب کردند که نباید از آن تعجب کرد، بلکه آنچه مایۀ شگفتی است عقل کسی است که از چنین چیزی تعجب میکند. (﴿فَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا شَيۡءٌ عَجِيبٌ﴾) پس آنچه کافران را وادار به این کرد، کفر و تکذیبشان بود نه اینکه نقصی در هوشیاری و خردهایشان داشته باشند. آنها گفتند: این چیزی شگفتآور است. آنها در این شگفتزدگی یکی از دو حالت را داشتند: یا در تعجّب خود راستگو بودند و این بر نهایت جهالت و نادانی و ضعف عقلهایشان دلالت میکند. مانند دیوانهای که از سخن عاقل تعجّب میکند. و همانند این است که بخیل و تنگچشم از سخاوتمندی سخاوتمندان تعجّب کند. و یا اینکه شخص ترسو از رویارویی سوارکاران جنگجو به تعجّب و شگفت بیفتد. پس چنین کسی اگر تعجّب کند، تعجب کردن او چه زیانی دارد؟! و آیا تعجب او جز اینکه دلیلی بر جهالت و ستمگری زیاد او باشد چیزی دیگر است؟ و یا آنها تعجب میکردند، و در همان حال اشتباه خود را میدانستند. پس این بزرگترین و زشتترین ستمگری است.
(3 - 4) (﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِكَ رَجۡعُۢ بَعِيدٞ﴾) آیا هنگامی که مردیم و خاک شدیم باز زنده میشویم؟ چنین بازگشتی بعید و دور از عقل است. آنها توانایی و قدرت کسی را که بر همه چیز تواناست و از هر جهت کامل است با توانایی بندۀ نیازمند و ناتوان مقایسه کردند، و جاهل و نادانی را که هیچ نمیداند، با کسی مقایسه کردند که همه چیز را میداند. (﴿قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡ﴾) به درستی که ما آنچه را زمین در دوران زندگیشان در برزخ از جسدهایشان میخورد و میکاهد میدانیم، و در کتاب خدا ثبت و ضبط گردیده است. (﴿وَعِندَنَا كِتَٰبٌ حَفِيظُۢ﴾) و نزد ما کتابی وجود دارد که از تغییر و تبدیل محفوظ میباشد، و همۀ آنچه را که در زندگی و مرگشان بر سر آنان میآید ثبت و ضبط کرده است. این استدلال حاکی از گستردگی دانش و آگاهی خداوند ـ که جز او کسی بر آن احاطه ندارد ـ میباشد، و اینکه او بر زنده کردن مردگان تواناست.