أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى آيا لات و عزا را ديده ايد ?
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى و منات آن بت سومي ديگر را ?
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى آيا شما را پسر باشد و او را دختر ?
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى اين تقسيمي است خلاف عدالت
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى اينها چيزي نيستند جز نامهايي که خود و، پدرانتان به آنها داده ايد و خداوند هيچ دليلي بر آنها نفرستاده است تنها از پي گمان و هواي نفس خويش مي روند و حال آنکه از جانب خدا راهنماييشان کرده اند.
أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى آيا هر چه آدمي آرزو کند برايش حاصل است ?
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى هم آخرت و هم دنيا از آن خداست.
(19 - 20) وقتی خداوند آنچه را از هدایت و دین راستین و فرمان دادن به پرستش پروردگار و یگانه دانستن او -که محمّد صلی الله علیه وسلم آورده است- بیان کرد، بطلان آنچه را که مشرکان برآن هستند نیز بیان نمود. از جمله پرستش چیزهایی که هیچ چیزی از صفات کمال را دارا نیستند و سود و زیانی نمیرسانند، بلکه نامهای بیمعنی هستند که مشرکان و پدران گمراه و نادانشان نامگذاری نموده، و نامهای باطلی برای آنها ایجاد کردهاند که سزاوار آن نیستند. پس آنها خود و دیگر گمراهان را با آن فریفتند. پس معبودهایی که چنین هستند به اندازۀ ذرّهای سزاوار پرستش نمیباشند، و انبازهایی که آنان نامگذاری کردهاند به ناحق چنین پنداشتهاند از اوصافی که معبودها بدان متصف میباشند مشتقاند. آنها «اللات» را از «اله» که به معنی سزاوار پرستش است گرفته، و بر بت خود نهادهاند. و «العزی» را از عزیز و «مناۀ» را از منّان گرفتهاند. اینگونه نامهای الهی را منحرف کرده و راه الحاد را در پیش گرفته و به خود جرأت دادهاند که با او شرک ورزند. و این نامها معنی ندارند. پس هرکس که کمترین بهره از عقل و خرد داشته باشد، باطل بودن این اوصاف را میداند.
(21) (﴿أَلَكُمُ ٱلذَّكَرُ وَلَهُ ٱلۡأُنثَىٰ﴾) آیا به گمان و پندار باطل خویش دختران را به خدا نسبت میدهید و پسران ازآن شما هستند؟
(22) (﴿تِلۡكَ إِذٗا قِسۡمَةٞ ضِيزَىٰٓ﴾) این تقسیم ستمگرانهای است، و چه ستمی بالاتر از تقسیمی است که بندۀ مخلوق بر خداوند خالق برتری داده شود؟! بسی والا و پاک و منزّه است خداوند از آنچه میگویید.
(23) (﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍ﴾) اینها فقط نامهایی است که شما و پدرانتان آنها را نامگذاری کردهاید، و خداوند هیچ حجّت و دلیلی بر صحّت باور و مذهبتان نازل نکرده است، و هر آنچه که خداوند دربارۀ صحّت آن دلیلی نازل نکرده باشد باطل و فاسد است و به عنوان دین و آیین برگرفته نمیشود. همچنین آنها پیش خودشان از دلیلی پیروی نمیکنند تا به راهی که در پیش گرفتهاند یقین داشته باشند؛ بلکه آنچه که آنها را بر این سخنشان یاری کرده است، گمان فاسد و پوچ، و جهالت بیارزش و شرک و بدعتهایی است که امیال نفسانیشان آنها را به سوی آن میکشاند. آنان جز پیروی از گمان، انگیزهای برای کارشان ندارند چرا که فاقد دانش و هدایتاند. بنابراین فرمود: (﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ﴾) حال آنکه از سوی پروردگارشان برای آنان هدایت آمده است؛ یعنی چیزی آمده که آنها را به سوی توحید و نبوّت و همۀ مطالبی که بندگان بدان نیاز دارند راهنمایی مینماید. و همۀ این موارد را خداوند به کاملترین و روشنترین صورت بیان کرده و چنان بیان نموده است که بیش از هر چیزی انسان را به سوی هدف راهنمایی میکند. و دلایل و حجّتهایی بر آن اقامه نموده که باعث میشود تا آنها و دیگران از آن پیروی نمایند. پس بعد از بیان روشنگر و ارائۀ دلیل، برای هیچ کسی حجّت و عذری باقی نمانده است. و از آنجا که آنچه آنها بر آن هستند پیروی از گمان است، و سرانجام آن شقاوت و عذاب همیشگی است، باقی ماندن بر این حالت کمال بیخردی و نهایت ستمگری است، با وجود این آنها خیالات و آرزوهایی در سر میپرورانند و فریب میخورند.
(24 - 25) بنابراین خداوند بر کسی که ادعا میکند هر آنچه آرزو کند بدان میرسد اعتراض نمود، و بیان داشت که چنین فردی دروغ میگوید. پس فرمود: (﴿أَمۡ لِلۡإِنسَٰنِ مَا تَمَنَّىٰ﴾) آیا انسان هر آنچه را که آرزو کند بدان میرسد؟ ((فَلِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَةُ وَٱلۡأُولَىٰ﴾) آری! آخرت و دنیا ازآن خداست؛ پس به هرکس بخواهد میدهد، و به هرکس که بخواهد نمیدهد، و این امر پیرو آرزوهای آنان نیست و طبق میل آنها انجام نمیشود.