بیگمان تو هرگز بر بندگان من سلطهای نخواهی داشت؛ و پروردگار تو برای نگهبانی آنها کافی است».
English Sahih:
Indeed, over My [believing] servants there is for you no authority. And sufficient is your Lord as Disposer of affairs. (Al-Isra [17] : 65)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
- ای ابلیس- بهراستیکه بر بندگان مؤمن من که از من فرمان میبرند هیچ تسلطی نداری؛ زیرا الله شر تو را از آنها دفع میکند، و الله به عنوان نگهبان برای کسیکه در امورش بر او توکل کند کافی است.
2 Islamhouse
[ای شیطان،] تو هرگز تسلطی بر بندگان من نخواهی داشت»؛ و [ای پیامبر،] همین بس که پروردگارت [کارگزار و] نگهبانِ آنان [= مؤمنان] باشد.
3 Tafsir as-Saadi
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إَلاَّ إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا و به يادآور وقتي که به فرشتگان گفتيم: «براي آدم سجده بريد» آنگاه همه سجده بردند مگر ابليس، گفت:«آيا براي کسي سجده کنم که او را از گل آفريده اي». قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إَلاَّ قَلِيلاً [شيطان] گفت: «به من بگو: آيا اين همان کسي است که او را بر من ترجيح داده و گراهي داشته اي؟ »[اين جاي بسي تعجب است] اگر مرا تا روز قيامت مهلت دهي همگي فرزندان او را جز اندکي نابود مي گردانم. قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمْ جَزَاء مَّوْفُورًا [خداوند فرمود]: «برو، هر کس از آنان از تو پيروي کند، سزاي همۀ شما جهنم است که سزايي فراوا و تمام است» وَاستفزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا و هرکس از آنان را که مي تواني با آواي خويش تحريک کن و لشکر سواره و پياده را بر سرشتان بتازان و در اموال و فرزندان با آنان شريک شو و آنان را وعده بده، و وعدۀ شيطان به مردم جز نيرنگ و قريب نيست . إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً بي گمان تو را بر بندگانم سلطه اي نيست و همين کافي است که پروردگارت حافظ و حمايتگر است. (61) خداوند متعال بندگانش را، به دشمنی شدید شیطان و تلاش او برای گمراه کردنشان، آگاه ساخته و میفرماید: وقتی که خداوند آدم را آفرید، شیطان از سرِ تکبر وعناد، از سجده کردن برای او امتناع ورزید و با تکبر گفت: (﴿ءَأَسۡجُدُ لِمَنۡ خَلَقۡتَ طِينٗا﴾) آیا برای کسی سجده کنم که او را از گل آفریدهای؟ و شیطان گمان میبرد که به دلیل اینکه او از آتش آفریده شده است، از آدم بهتر است. و پیشتر بطلان این قیاس از چند جهت بیان شد. (62) پس وقتی برای شیطان روشن شد که خداوند آدم را بر او برتری داده است، خطاب به خداوند گفت: (﴿أَرَءَيۡتَكَ هَٰذَا ٱلَّذِي كَرَّمۡتَ عَلَيَّ لَئِنۡ أَخَّرۡتَنِ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَأَحۡتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٗا﴾) به من بگو: آیا این همان کسی است که او را بر من ترجیح داده و گرامی داشتهای؟! جای تعجب است! اگر مرا تا روز قیامت زنده بداری، فرزندان او را نابود میکنم و گمراهشان خواهم کرد، مگر تعداد اندکی از آنان. شیطانِ پلید دانست که حتماً از میان فرزندان او کسانی خواهند بود که با وی دشمنی میورزند و از فرمانش سرپیچی میکنند. (63) خداوند به شیطان فرمود: (﴿ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ﴾) برو، هرکس از آنان از تو پیروی کند و تو را بر پروردگار و کارساز حقیقیاش ترجیح دهد، (﴿فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا﴾) بیگمان سزای همۀ شما جهنم است که برایتان آماده شده است، و سزای اعمالتان را در آن به طور کامل خواهید دید. (64) سپس خداوند شیطان را دستور داد [این دستور یک دستور تقدیری است نه شرعی] تا برای گمراه کردن بندگان، هرچه میتواند انجام بدهد، و فرمود: (﴿وَٱسۡتَفۡزِزۡ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتَ مِنۡهُم بِصَوۡتِكَ﴾) و هر کس از آنان را که میتوانی، با ندای خود از راه بهدر کن و بترسان و خوار بگردان. و در این هر دعوت کنندهای به سوی گناه داخل است. (﴿وَأَجۡلِبۡ عَلَيۡهِم بِخَيۡلِكَ وَرَجِلِكَ﴾) و لشکر سواره و پیادۀ خود را برسرشان بشوران و بتازان. و در این هر پیاده و سوارهای که به سوی معصیت و نافرمانی خدا [در حرکت است] داخل میباشد، و کسی که برای انجام گناه، پیاده در حرکت است یا سوار است و پیش میرود، از لشکر پیاده یا سوارۀ شیطان است. و منظور این است که خداوند بندگان را با این دشمن آشکار مورد آزمایش قرار میدهد، دشمنی که با سخنان و کارهایش آنان را به نافرمانی خدا فرا میخواند. (﴿وَشَارِكۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِ﴾) و در اموال و فرزندانشان با آنان شریک شو، و این شامل هر گناهی است که متعلق به فرزندان و اموالشان میشود، از قبیل: ندادن زکات و کفاره و عدم پرداخت حقوق واجب، و عدم تربیت فرزندان بر کار خیر، و ترک شر، و گرفتن مال دیگران به ناحق، یا قرار دادن و خرج کردن آن در جایی که حق آن نیست، یا ثروت اندوزی از راههای نامشروع و شغلهای نادرست. همۀ موارد مذکور دراین باب داخلاند. بسیاری از مفسران گفتهاند: اگر هنگام خوردن غذا و آب، و هنگام آمیزش با همسر، اسم خدا برده نشود شیطان در اموال و فرزندان آدمی مشارکت میجوید. و هرگاه در این کارها انسان اسم خدا را نَبَرد، شیطان با او شریک میشود همانطور که در حدیث آمده است. (﴿وَعِدۡهُمۡ﴾) و به آنان وعده بده، وعدههایی که به ظاهر آراسته و فریبندهاند، اما حقیقتی ندارند. بنابراین فرمود: (﴿وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا﴾) و شیطان به آنان جز فریب وعده نمیدهد؛ یعنی وعدههای باطل و نابود شدنی به آنان میدهد، مانند اینکه گناهان و عقاید فاسد را برایشان زیبا جلوه میدهد، و به آنان وعده میدهد که اگر این کارها را بکنند، پاداش خواهند داشت، چون آنها گمان میبرند که بر حق هستند. و خداوند متعال فرموده است:﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ يَعِدُكُم مَّغۡفِرَةٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗا﴾ شیطان شما را به فقر وتنگدستی تهدید میکند، و شما را به زشتیها فرمان میدهد؛ و خداوند به شما وعدۀ آمرزش از جانب خود، و وعدۀ فضل [و بخشش] میدهد. (65) و چون خداوند از آنچه شیطان میخواهد با بندگان انجام دهد، خبر داد، چیزی را که بهوسیلۀ آن، میتوان از فتنۀ شیطان در امان بود؛ و آن، همان بندگی خدا و ایمان آوردن و توکل بر او است، بیان نمود فرمود: (﴿إِنَّ عِبَادِي لَيۡسَ لَكَ عَلَيۡهِمۡ سُلۡطَٰنٞ﴾) بیگمان تو هیچ تسلطی بر بندگانم نداری؛ بلکه چنانچه عبودیت و بندگی او را انجام دهند، خداوند هر شری را از آنها دور مینماید، و آنان را از شیطان رانده شده در امان میدارد، و پشتیبان آنان خواهد بود. (﴿وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ وَكِيلٗا﴾) و کافی است که پروردگارت حافظ و پشتیبان [آنان] است؛ و او کسی را حفاظت و پشتیبانی مینماید که بر وی توکل کند؛ و آنچه را که خداوند او را به انجام آن دستور داده است، انجام دهد.
4 Abdolmohammad Ayati
تو را بر بندگان من هيچ تسلطى نباشد و پروردگار تو براى نگهبانيشان كافى است
5 Abolfazl Bahrampour
به يقين، تو را بر بندگان [صالح] من تسلطى نيست، و كفالت پروردگارت بس است
6 Baha Oddin Khorramshahi
بدان که بر بندگان من سلطه نداری و پروردگارت کارسازی را بسنده است
7 Hussain Ansarian
[ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد
8 Mahdi Elahi Ghomshei
همانا تو را بر بندگان (خاص) من تسلط نیست و تنها محافظت و نگهبانی خدای تو (ای رسول، از شیطان آنها را) کافی است
9 Mohammad Kazem Moezzi
همانا بندگان من نیستت بر ایشان فرمانروائیی و بس است پروردگار تو کارگزاری
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
«در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، و حمايتگرى [چون] پروردگارت بس است.»
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
«بیگمان برای تو بر بندگان ویژهی من (هیچگونه) سلطهای نیست. و حمایتگری و کارسازی پروردگارت (برای آنان) بس است.»
12 Mohsen Gharaati
قطعاً تو بر بندگان [خالصشدهی] من تسلّطى ندارى. و حمایت و نگهبانى پروردگارت [براى آنان] كافى است.»
13 Mostafa Khorramdel
بیگمان سلطهای بر بندگان (مخلص و مؤمن) من نخواهی داشت، و همین کافی است که (ایشان در پناه خدایند و) پروردگارت حافظ و پشتیبان (این چنین بندگان) است
14 Naser Makarem Shirazi
(اما بدان) تو هرگز سلطهای بر بندگان من، نخواهی یافت (و آنها هیچگاه به دام تو گرفتار نمیشوند)! همین قدر کافی است که پروردگارت حافظ آنها باشد.»
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
همانا تو را بر بندگان [ويژه] من تسلطى نيست و پروردگار تو [اى پيامبر، براى ايشان] كارسازى بسنده است