(همان) کسیکه از فضل خویش ما را در این سرای اقامت (جاویدان) جای داد که در آنجا هیچ رنجی به ما نمیرسد، و در آنجا هیچ خستگی (و واماندگی) به ما نمیرسد.
English Sahih:
He who has settled us in the home of duration [i.e., Paradise] out of His bounty. There touches us not in it any fatigue, and there touches us not in it weariness [of mind]." (Fatir [35] : 35)
1 Mokhtasar Farsi (Persian)
ذاتیکه به فضل خویش، نه به قدرت و نیرویی از جانب ما، ما را در سرای ابدی- که هیچ انتقالی پس از آن نیست- جای داد، و هیچ رنج و زحمتی در آن به ما نمیرسد.
2 Islamhouse
آن [معبودی] که از فضل خویش ما را در این سرای جاوید جای داد؛ در آنجا رنجی به ما نمیرسد و دچار خستگی [و کسالت نیز] نمیشویم.
3 Tafsir as-Saadi
وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ؛ هر چه از اين کتاب به تو وحي کرده ايم حق است ، که کتابهاي پيش از خود، را تصديق مي کند و خدا بر بندگانش آگاه و بيناست. ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ؛ سپس کتاب را به کساني از بندگانمان که برگزيده بوديم به ميراث داديم بعضي بر خود ستم کردند و بعضي راه ميانه را برگزيدند و بعضي به فرمان خدا در کارهاي نيک پيشي گرفتند و اين است بخشايش بزرگ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ؛ به بهشتهايي که جايگاه جاودانه آنهاست داخل مي شوند در آنجا به ، دستنبدهاي زر و مرواريدشان مي آرايند و در آنجا جامه هاشان از حرير است. وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ؛ و مي گويند : سپاس خدايي را که اندوه از ما دور کرد ، زيرا پروردگار ماآمرزنده و شکر پذير است. الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ؛ آن خدايي که ما را از فضل خويش بدين سراي جاويدان در آورد ، که در آنجانه رنجي به ما مي رسد و نه خستگي. (31) خداوند متعال بیان میدارد کتابی که به پیامبرش وحی نموده (﴿هُوَ ٱلۡحَقُّ﴾) حق است، و از آنجا که بسیار مطالب حق را دربر دارد، و اصول آن را احاطه کرده است، انگار حق فقط در آن یافت میشود. پس نباید در دلهایتان شک و تردیدی نسبت به آن باشد، و آن را کم ندانید. پس وقتی که این کتاب حق است، لزوماً همۀ مسائل الهی و غیبی و دیگری که در آن یافت میشود، مطابق با واقعیت است. بنابراین جایز نیست چیزی از آن استنباط گردد که با ظاهرش و با مدلول واقعیاش مخالف باشد. (﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ﴾) تصدیق کنندۀ کتابها و پیامبرانی است که پیش از آن بودهاند، چون کتابها و پیامبرانِ گذشته به آمدن این کتاب خبر دادهاند. پس وقتی این کتاب پدید آمد و آشکار گشت، راست بودن کتابهای گذشته روشن گردید. بنابراین کتابهای گذشته این مژده را دادهاند، و این قرآن تصدیق کنندۀ کتابهای آسمانی پیشین است. بنابراین هیچ کس نمیتواند به کتابهای گذشته ایمان داشته باشد، درحالی که به قرآن کفر ورزد؛ چون اگر قرآن را قبول نکند، ایمان او به کتابهای گذشته که از آمدن قرآن خبر دادهاند ملغی و باطل محسوب میشود؛ زیرا همۀ کتابهای پیش از قرآن، از آمدن آن خبر دادهاند، و اخبار کتابهای گذشته مطابق با اخبار قرآن است. (﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِعِبَادِهِۦ لَخَبِيرُۢ بَصِيرٞ﴾) بیگمان، خداوند از حال بندگانش آگاه، و به سرانجام آنان بیناست. پس به هر امت و هر فردی چیزی میدهد كه شایستۀ حال اوست. از این رو شریعتهای گذشته فقط شایسته و مناسب آن زمان بودهاند. بنابراین خداوند اینچنین پیامبران را یكی پس از دیگری فرستاد تا اینكه با فرستادن محمّد صلی الله علیه وسلم ، نبوت را به پایان رساند؛ و محمّد صلی الله علیه وسلم شریعتی را آورد كه تا روز قیامت مصالح و منافع و سعادت آنان را تأمین مینماید. (32) بنابراین از آنجا كه این امّت از همۀ امّتهای گذشته، عقلی كاملتر و اندیشهای بهتر داشتند؛ و دلهایشان نرمتر و پاكیزهتر بود، خداوند آنها را برگزید و دین اسلام را برای آنان برگزید، و كتابی را كه از همۀ كتابها برتر بود به آنان داد. از این رو میفرماید: (﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَا﴾) سپس كتاب را به بندگان برگزیدۀ خود عطا كردیم، (﴿فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ﴾) اما برخی با انجام گناهانی پایینتر از كفر، بر خود ستم میكنند، (﴿وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ﴾) و برخی میانه رو هستند، و فقط به انجام آنچه بر آنها واجب است اكتفا مینمایند، و از حرام دوری میجویند. (﴿وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ﴾) و برخی در راه انجام نیكیها پیشتازند؛ یعنی در انجام آن میشتابند و از دیگران پیشی میگیرند. و چنین كسانی، فرایض را ادا میكنند و نوافل زیادی را انجام میدهند، و حرام و مكروه را ترك مینمایند. خداوند اینها را برای به ارث بردن این كتاب برگزیده است، گرچه مراتب آنها فرق میكند و حالاتشان متفاوت است. پس هر یك از اینها سهمی از كتاب را به ارث میبرند. حتی كسی كه بر خود ستم میكند، آنچه از اصل ایمان و علوم ایمان و اعمال ایمان كه با خود دارد از وراثت كتاب است؛ چون منظور از وراثت و به ارث بردن كتاب، به ارث بردن دانش و عمل كتاب و خواندن كلمات آن و بیرون آوردن معانی و مفاهیم آن است. (﴿بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾) به «سابق بالخیرات» بر میگردد. یعنی پیشتازی او به سوی نیكیها به حكم خداست؛ تا او به عمل خودش مغرور نشود، بلكه بداند كه به سوی نیكیها نشتافته است مگر به سبب توفیق و یاری خداوند. پس شایسته است كه خداوند را بهخاطر نعمتهایی كه به او داده است، شکرگزار باشد. (﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ﴾) این است فضل بزرگ؛ یعنی به ارث بردن كتاب بزرگوار از سوی بندگان برگزیدۀ خدا، فضل بزرگی است كه همۀ نعمتها در مقایسه با آن، از ارزش چندانی برخوردار نیستند. پس بهطور مطلق بزرگترین نعمت و بزرگترین فضل، به ارث بردن این كتاب است. (33) سپس پاداش كسانی را بیان كرد كه آنها را وارث كتاب گردانده است و فرمود: (﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا﴾) باغهایی كه مشتمل بر درختان و سایه و باغچههای زیبا و نهرهای جوشان و كاخهای بلند و منزلهای آراسته و جاودانگی و زندگی آنچنانی است كه پایان نمییابد. و «العدن» یعنی اقامت، پس (﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ﴾) یعنی باغهای اقامتی، و «جنات» را به «اقامه» اضافه نمود، چون آن باغها مخصوص اقامت، و همیشگی هستند؛ و كسانی كه وارد آن میشوند، برای همیشه در آن میمانند. (﴿يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ ﴾) در آنجا با دستبندهای طلا آراسته میگردند؛ دستبندهایی كه آن را دوست میدارند، و بر هر چیز دیگری ترجیح میدهند. و مردان و زنان در زیورات بهشت برابرند. (﴿وَلُؤۡلُؤٗا﴾) و با مرواریدهایی كه در لباسها و بدنشان رشته میگردد، آراسته میشوند. (﴿وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ﴾) و لباسشان در آنجا ابریشم نازك و ضخیم سبز رنگ است. (34) (﴿وَقَالُواۡ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَ﴾) وقتی نعمت و لذّتشان تكمیل گردید، میگویند: ستایش خداوندی راست كه اندوه را از ما زدود. و این شامل هر غم و اندوهی میشود. پس بهخاطر پدید آمدن نقص و كمبود در زیبایی و غذا و نوشیدنیشان غمی به آنها دست نمیدهد، و نه در بدنها و لذّتهایشان كمبودی پدید میآید تا به سبب آن غمگین شوند، و نه به خاطر این اندوهگین میشوند كه آیا همیشه در اینجا میمانند یا نه. پس آنها برای همیشه در ناز و نعمت بهسر میبرند، و همواره بر نعمتهایشان افزوده میشود. (﴿إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ﴾) بیگمان، پروردگار ما آمرزندۀ سپاسگزار است؛ لغزشها و اشتباهات ما را بخشید، و قدرشناس است كه نیكیهای ما را پذیرفت و آن را چند برابر نمود، و از فضل خویش به ما بخشید كه اعمال و آرزوهای ما به این درجه از فضل نمیرسید. پس به سبب آمرزش خداوند، آنها از هر ناگواری نجات یافتند؛ و در سایۀ قدر شناسی و فضل خداوند، هر چیز مرغوب و دوست داشتنی را بهدست آوردند. (35) (﴿ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ﴾) خداوندی كه ما را در جایگاهی جای داد كه اقامت در آن همیشگی است، و سرایی است كه ماندن در آن بهخاطر خوبیهای فراوانش و شادیهای پی در پیاش و از بین رفتن رنجها، هركسی به آن گرایش دارد. و استقرار در این سرای همیشگی (﴿مِن فَضۡلِهِۦ﴾) از فضل و لطف خداوند است نه از اعمال ما. پس اگر فضل او نبود، ما به آنچه كه رسیدهایم نمیرسیدیم. (﴿لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ﴾) و در آنجا هیچ گونه رنج و مشقت جسمانی، و هیچ گونه ناتوانی و رنج قلبی به ما دست نمیدهد؛ و از كثرت لذت بردن رنجیده نمیشویم. و این دلالت مینماید كه خداوند بدنهای آنها را رشد و پرورش میدهد، و اسباب دایمی راحت و آسایش را برای آنها فراهم مینماید، به گونهای كه هیچ مشقت جسمی و روحی به آنها دست نمیدهد. و هیچ غم و اندوهی آنان را فرا نمیگیرد. و این بیانگر آن است كه آنها در بهشت نمیخوابند؛ چون فایدۀ خواب، رفع خستگی و راحت شدن است. اما اهل جنت خسته نمیشوند. نیز بدان سبب که خواب، مرگ كوچک است و اهل بهشت نمیمیرند. خداوند ما را به لطف و كرم خویش از بهشتیان بگرداند.
4 Abdolmohammad Ayati
آن خدايى كه ما را از فضل خويش بدين سراى جاويدان درآورد، كه در آنجا نه رنجى به ما مىرسد و نه خستگى
5 Abolfazl Bahrampour
خدايى كه ما را به فضل خويش در اين سراى ماندنى [و جاويدان] در آورد كه در آن جا نه رنجى به ما مىرسد و نه خستگى
6 Baha Oddin Khorramshahi
همان که ما را از فضل خویش به اقامتگاه جاویدان درآورد، که در آنجا به ما خستگی نرسد، و در آنجا به ما ماندگی نرسد
7 Hussain Ansarian
همان که از فضلش ما را در این سرای جاودان جای داد، که در آن هیچ رنجی و هیچ سستی و افسردگی به ما نمی رسد
8 Mahdi Elahi Ghomshei
شکر آن خدای را که از لطف و کرم، ما را به منزل دائمی (بهشت) وارد کرد، که در اینجا هیچ رنج و المی به ما نرسد و ابدا ضعف و خستگی نخواهیم یافت
9 Mohammad Kazem Moezzi
آنکو جایگزین ساخت ما را در سرای آرمیدن از فضل خویش نرسد ما را در آن خستگی و نه ما را رسد در آن رنجی
10 Mohammad Mahdi Fooladvand
همان [خدايى] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد. در اينجا رنجى به ما نمىرسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمىدهد
11 Mohammad Sadeqi Tehrani
«کسیکه ما را به فضل خویش در سرای اقامتگاه ابدی جای داد. در اینجا رنجی به ما نرسد، و در اینجا درماندگی و سختی به ما دست ندهد.»
12 Mohsen Gharaati
خداوندى که ما را از فضل خویش در سراى ابدى جاى داد، که در آنجا هیچ رنجى به ما نمىرسد و درماندگى به سراغ ما نمىآید.»
13 Mostafa Khorramdel
خداوندی که در پرتو فضل و لطف خویش، ما را در سرای اقامت و ماندگاری جای داد. در آن هیچ گونه رنج و مشقّت جسمانی و هیچ گونه ناتوانی و واماندگی روحانی به ما دست نمیدهد
14 Naser Makarem Shirazi
همان کسی که با فضل خود ما را در این سرای اقامت (جاویدان) جای داد که نه در آن رنجی به ما میرسد و نه سستی و واماندگی
15 Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
آن [خدايى] كه ما را از فضل خويش در [اين] سراى ماندنى و جاويدان فرود آورد، در آنجا نه رنجى به ما رسد و نه درماندگى