وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ؛ اي گناهکاران ، امروز کناري گيريد.
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ؛ اي فرزندان آدم ، آيا با شما پيمان نبستم که شيطان را نپرستيد زيرا دشمن آشکار شماست ?
وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ؛ و مرا بپرستيد ، که راه راست اين است ?
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ؛ بسياري از شما را گمراه کرد، مگر به عقل در نمي يافتيد ?
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ؛ اين است آن جهنمي که به شما وعده داده بودند.
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ؛ به سزاي کفرتان اينک در آن داخل شويد.
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ امروز بر دهانهايشان مهر مي نهيم و دستهايشان با ما سخن خواهند گفت وپاهايشان شهادت خواهند داد که چه مي کرده اند.
وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ؛ اگر بخواهيم ، چشمانشان را کور مي کنيم پس شتابان آهنگ صراط کنند اما، کجا را توانند ديد ?
وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ؛ و اگر بخواهيم ، آنها را بر جايشان مسخ کنيم ، که نه توان آن داشته باشند که به پيش قدم بردارند و نه باز پس گردند.
(59) وقتی خداوند پاداش پرهیزگاران را بیان کرد، سزای گناهکاران را نیز ذکر نمود و فرمود: (﴿وَٱمۡتَٰزُواۡ ٱلۡيَوۡمَ أَيُّهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾) در روز قیامت به گناهکاران گفته میشود: از مؤمنان جدا شوید، تا آنها را سرزنش کند، و در حضور همۀ خلائق و قبل از آنکه آنها را وارد جهنّم سازد، توبیخشان نماید
(60) (﴿أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواۡ ٱلشَّيۡطَٰنَ﴾) مگر به شما فرمان ندادم، و بر زبان پیامبران شما را توصیه نکردم که ای فرزندان آدم! از شیطان اطاعت مکنید؟ و در این توبیخ، توبیخ به خاطر انواع کفر و گناهان نهفته است، چون همۀ انواع کفر و گناهان، اطاعت از شیطان و عبادت او محسوب میشود. (﴿إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ﴾) چراکه او دشمن آشکار شماست. پس شما را از پرستش شیطان به شدّت برحذر داشتم، و شما را از اطاعت او ترساندم، و خبر دادم که او شما را به چه چیزی فرا میخواند.
(61) (﴿وَأَنِ ٱعۡبُدُونِي﴾) و شما را فرمان دادم که با اطاعت از دستورات من، و ترک آنچه از آن نهی کردهام، مرا بپرستید. (﴿هَٰذَا﴾) عبادت و پرستش و اطاعت از من، و سرپیچی از شیطان (﴿صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ﴾) همان صراط مستقیم است. پس دانشهای مربوط به راه راست، و اعمال آن در این دو چیز ـ یعنی اطاعت از خدا و پیروی نکردن از شیطان ـ خلاصه میگردد. ولی شما به عهد من پایبند نماندید، و به سفارش و توصیۀ من عمل نکردید، بلکه دشمن را -که شیطان است- به دوستی گرفتید.
(62) شیطانی که (﴿أَضَلَّ مِنكُمۡ جِبِلّٗا كَثِيرًا﴾) گروههای زیادی را از شما گمراه ساخت، (﴿أَفَلَمۡ تَكُونُواۡ تَعۡقِلُونَ﴾) آیا عقل نداشتید که شما را فرمان دهد تا پروردگارتان و کارساز حقیقیتان را به دوستی بگیرید، و شما را از دوستی کردن با سرسختترین دشمنانتان باز دارد؟ اگر عقل و خرد درستی داشتید، چنین نمیکردید.
(63) پس هرگاه از شیطان پیروی کردید و با خداوند مهربان دشمنی ورزیدید و دیدار الهی را تکذیب کردید و آمدن قیامت که سرای سزا و جزاست را رد نمودید و نپذیرفتید، و سخن عذاب بر شما محقق گشت، (﴿هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ﴾) این همان جهنّمی است که به شما وعده داده میشد و آن را تکذیب میکردید. پس اینک آن را با چشم خود آشکارا مشاهده کنید؛ جهنّمی که دلها از دیدن آن مضطرب گشته؛ و چشمها از هول و وحشت، از حدقه بیرون میآیند.
(64) سپس جریان آنان را اینگونه به پایان میرساند که دستور میدهد تا وارد جهنّم شوند و به آنها گفته میشود: (﴿ٱصۡلَوۡهَا ٱلۡيَوۡمَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ﴾) وارد جهنّم شوید و در آن بسوزید، به صورتی که گرما و سوزش آن از هر سو شما را احاطه نموده و به همه جایتان سرایت میکند. و این بدان سبب است که شما به آیات خدا کفر میورزیدید، و پیامبران خدا را تکذیب میکردید.
(65) خداوند در بیان حالت زشت و اسفبار آنها در سرای بدبختی و شقاوت میفرماید: (﴿ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ﴾) امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم؛ یعنی آنها را گنگ و لال میکنیم؛ پس آنان سخن نمیگویند و نمیتوانند کارهایی را که کردهاند، از قبیل: کفر و تکذیب انکار کنند. (﴿وَتُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواۡ يَكۡسِبُونَ﴾) و دستانشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان گواهی میدهند؛ یعنی اعضای بدنشان در رابطه با کارهایی که انجام دادهاند، علیه آنها گواهی میدهند. و اعضای آنها را خداوند به سخن میآورد؛ خداوندی که هر چیزی را به سخن میآورد.
(66) (﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَطَمَسۡنَا عَلَىٰٓ أَعۡيُنِهِمۡ﴾) و اگر بخواهیم، کورشان مینمائیم؛ یعنی همانطور که قدرت سخن گفتن را از آنها سلب میکنیم، بیناییشان را هم از آنها میگیریم. (﴿فَٱسۡتَبَقُواۡ ٱلصِّرَٰطَ﴾) پس شتابان به سوی راه میروند، «صراط» راه رسیدن به بهشت است. (﴿فَأَنَّىٰ يُبۡصِرُونَ﴾) اما چگونه میتوانند ببینند درحالی که چشمهایشان کور گشته است؟!
(67) (﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ﴾) و اگر بخواهیم، آنان را بر جایگاهشان مسخ میکنیم؛ یعنی حرکتشان را از آنها میگیریم. (﴿فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواۡ مُضِيّٗا وَلَا يَرۡجِعُونَ﴾) پس نمیتوانند به جلو بروند و نمیتوانند به عقب برگردند تا از عذاب جهنّم دور شوند؛ یعنی عذاب بر کافران قطعی شده و راه گریزی از آن ندارند. و در اینجا آتش جهنّم آشکار گردیده و هیچ کس راه نجاتی ندارد مگر اینکه از روی صراط عبور کند؛ و عبور کردن از روی پل صراط فقط برای مؤمنان ممکن است، و فقط آنها میتوانند از آن بگذرند، که آنها به وسیلۀ نورشان میروند. اما خداوند هیچ تعهدی ندارد که اینها را از جهنّم نجات بدهد. پس اگر بخواهد، چشمهایشان را کور میگرداند و توان حرکت را از آنها سلب میکند. پس آنها اگر به سوی صراط بشتابند، آن را نمییابند؛ و اگر خداوند بخواهد، حرکت را از آنها میگیرد. پس نمیتوانند به عقب و جلو بروند؛ منظور این است که آنها از پل صراط عبور نمیکنند، و در نتیجه نجات نمییابند.