بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ؛ تو در شگفت شدي و آنها مسخره مي کنند.
وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ؛ و چون پندشان دهي ، پند نمي پذيرند.
وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ؛ و چون آيه اي ببينند ، از يکديگر مي خواهند تا به ريشخندش گيرند.
وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ؛ و مي گويند : اين چيزي جز جادويي آشکار نيست .
أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ؛ آيا وقتي که ما مرديم و خاک و استخوان شديم ما را زنده مي کنند ?
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ؛، يا نياکان مارا ?
قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ؛ بگو : بلي ، و شما خوار و بيچاره مي شويد.
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ؛ و آنان خود خواهند ديد که به يک فرمان همه را زنده مي کنند.
وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ؛ مي گويند : واي بر ما ، اين همان روز جزاست.
هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ؛ اين همان روز داوري است که دروغش مي پنداشتيد.
(12) (﴿بَلۡ عَجِبۡتَ﴾) امّا تو ای پیامبر! یا ای انسان! از تکذیب کسی که زنده شدن پس از مرگ را انکار میکند ـ بعد از آنکه نشانههای بزرگ و دلایل درست را به آنها نشان دادم ـ تعجب میکنی، و این یک حقیقتاً جای تعجب میباشد. چون زنده شدن پس از مرگ، چیزی نیست که بتوان انکارش کرد. (﴿وَيَسۡخَرُونَ﴾) و عجیبتر از انکارشان این است که آنها کسی را که خبر زنده شدن پس از مرگ را میدهد، مسخره میکنند. آنها فقط به انکار بسنده نکردند، بلکه اضافه بر انکار، سخن حق را به مسخره گرفتند.
(13) (﴿وَإِذَا ذُكِّرُواۡ﴾) و از جمله کارهای عجیب آنان یکی این است که آنها هرگاه پند داده شوند و به چیزی یادآور گردند که آن را در فطرت و عقلهایشان میشناسند، (﴿لَا يَذۡكُرُونَ﴾) آن را به یاد نمیآورند. اگر از روی جهالت و نادانی چنین میکنند، این از روشنترین دلیل بر شدّت کودنی و حماقت آنها است؛ زیرا آنها چیزی را به یاد نمیآورند که در سرشت آنها قرار دارد، و از نظر عقل مشخص و روشن است و اشکالی در آن نیست. و اگر از روی تجاهل چنین میکنند، پس این عجیبتر است.
(14) و نیز این هم عجیب است که هرگاه دلایل بر آنها اقامه شود و به نشانههایی تذکر داده شوند که مردان بزرگ و خردمند آن را میپذیرند، اینها آن چیزها را مورد تمسخر قرار داده و از آن تعجب میکنند.
(15) و این هم عجیب است که وقتی سخن حق نزد آنها آمد، به آن گفتند: (﴿إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ﴾) این جز جادویی آشکار نیست. پس آنها برترین و بزرگترین چیز را که حق است، در مقام و جایگاه حقیرترین و بیارزشترین چیز قرار دادند.
(16 - 17) و از جمله چیزهای عجیب یکی این است که آنها قدرت پروردگار آسمانها و زمین را، با قدرت انسانی که از همه جهات ناقص است، قیاس میکنند. آنها از روی انکار و بعید دانستن گفتند: (﴿أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ﴾) آیا هنگامی که مُردیم و تبدیل به استخوان گشتیم، زنده گردانده میشویم؟ و آیا پدران و نیاکان گذشتۀ ما هم زنده میگردند؟ (﴿أَوَ ءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ﴾) و آیا پدران و نیاکان گذشتۀ ما هم زنده میگردند؟
(18) و از آنجا که این تمام دلیل و فکری بود که آنها داشتند، خداوند به پیامبرش دستور داد تا به آنها پاسخی بدهد که بهطور ضمنی مشتمل بر هشدار آنان نیز باشد. پس فرمود: (﴿قُلۡ نَعَمۡ﴾) بگو: بلی! نه تنها شما پس از مرده شدن زنده خواهید شد، بلکه پدران گذشتهتان هم زنده خواهند شد. (﴿وَأَنتُمۡ دَٰخِرُونَ﴾) و شما خوار و زبون خواهید بود، و نمیتوانید امتناع ورزید و از قدرت الهی سرپیچی کنید.
(19) (﴿فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ﴾) زنده شدن پس از مرگ تنها یک صدا است که اسرافیل در صور میدمد، (﴿فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ﴾) که ناگهان آنان از قبرهایشان برمیخیزند و نگاه میکنند، و همانند آفرینش آغازین با همۀ اعضای خود بلند میشوند درحالی که لخت هستند و ختنه نشدهاند. و در این حالت اظهار ندامت و پشیمانی میکنند و احساس خواری و زیانمندی مینمایند و فریاد و واویلا سر میدهند و آرزوی مرگ و نابود شدن را میکنند.
(20) (﴿وَقَالُواۡ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ﴾) و میگویند: این روز حساب است؛ روزی که آدمی بر اعمالش جزا داده میشود. پس آنها به آنچه که در دنیا مسخرهاش میکردند اعتراف و اقرار مینمایند.
(21) و به آنها گفته میشود: (﴿هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ﴾) این روز داوری است نسبت به حقوقی که میان بندگان و پروردگارشان وجود دارد و حقوقی که میان خود بندگان و سایر مخلوقات وجود دارد.