37. صافات آیه 91

آنگاه پنهانی نزد معبودهایشان رفت و [با تمسخر] گفت: «چیزی نمی‌خورید؟

Please check ayah 37:113 for complete tafsir.

پنهانى نزد خدايانشان آمد و گفت: چيزى نمى‌خوريد؟

پس مخفيانه به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت: چرا چيزى نمى‌خوريد

رو به خدایانشان آورد و گفت چرا [چیزی‌] نمی‌خورید

او هم مخفیانه به سوی بت هایشان رفت و [از روی ریشخند] گفت: آیا غذا نمی خورید؟

ابراهیم (که بتخانه را خلوت یافت) قصد بتهای آنان کرد و گفت: آیا شما غذا نمی‌خورید؟

پس خرامید (خزید) بسوی خدایان ایشان پس گفت چرا نمی‌خورید

تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت: «آيا غذا نمى‌خوريد؟

پس نهانی با حیله‌ای (ایمانی) به سوی خدایانشان تمایل کرد. پس گفت: «آیا (غذا) نمی‌خورید؟»

پس [ابراهیم] پنهانى به سراغ خدایان آنان رفت و گفت: «چرا غذا نمى‌خورید؟

شتابان و نهان، به سراغ معبودهای ایشان رفت (و تمسخرکنان فریاد زد) و گفت: آیا (از غذاهای رنگارنگ) نمی‌خورید؟

(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودانشان کرد و از روی تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمی‌خورید؟

پس پنهانى به سوى خدايانشان رفت و گفت: آيا چيزى نمى‌خوريد؟