قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ بگو : اي اهل کتاب ، به ناحق در دين خويش غلو مکنيد ، و از خواهشهاي آن ، مردمي که از پيش گمراه شده بودند و بسياري را گمراه کردند و خود از راه راست منحرف شدند پيروي مکنيد.
لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ؛ از بني اسرائيل آنان که کافر شدند به زبان داود و عيسي بن مريم لعنت شدند ، و اين لعنت پاداش عصيان و تجاوزشان بود.
كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ؛ از کار زشتي که مي کردند باز نمي ايستادند و هر آينه بدکاري مي کردند.
تَرَى كَثِيرًا مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنفُسُهُمْ أَن سَخِطَ اللّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ؛ بسياري از ايشان را مي بيني که با کافران دوستي مي ورزند نفسهايشان بدکاري را فرا رويشان داشته است خشم خدا بر آنهاست و در عذاب جاودانه اند.
وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِالله والنَّبِيِّ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاء وَلَـكِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ اگر به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان آورده بودند کافران ، رابه دوستي نمي گرفتند ، ولي بيشترشان فاسقانند.
(77) خداوند متعال به پیامبرش صلی الله علیه وسلم میفرماید: (﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواۡ فِي دِينِكُمۡ غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ﴾) بگو: ای اهلکتاب! در دینتان از حق فراتر نروید و به باطل نگرایید، مانند سخنانی که در مورد مسیح گفتند که حکایتِ آن سخن گذشت. و مانند مبالغه و زیادهروی آنها در مورد برخی مشایخ، به پیروی کردن از (﴿أَهۡوَآءَ قَوۡمٖ قَدۡ ضَلُّواۡ مِن قَبۡلُ﴾) خواست و امیال قومی که پیش از این گمراه شدند. (﴿وَأَضَلُّواۡ كَثِيرٗا﴾) و با دعوت مردم به سوی دین خود، بسیاری از آنان را گمراه کردند، (﴿وَضَلُّواۡ عَن سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ﴾) و خود نیز از راه راست منحرف شدند. پس هم خودشان گمراه شدند، و هم دیگران را گمراه کردند. ایشان پیشوایان گمراهی هستند که خداوند، مردمان را از پیروی کردن از خواستهای فرومایه و نظرهای گمراه کنندۀ آنان برحذر داشته است.
(78) سپس خداوند فرمود: (﴿لُعِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾) کافران بنیاسرائیل از رحمت خدا طرد و دور شدند، (﴿عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُۥدَ وَعِيسَى ٱبۡنِ مَرۡيَمَ﴾) به سبب شهادت دادن داود و عیسی -پسر مریم- و اقرار نمودن آنان بر اینکه حجت بر بنیاسرائیل اقامه گشته است. اما آنها با آن حجت، مخالفت ورزیدند. (﴿ذَٰلِكَ﴾) آن کفر و نفرین،(﴿بِمَا عَصَواۡ وَّكَانُواۡ يَعۡتَدُونَ﴾) به سبب سرکشی و نافرمانی آنها از خدا، و ستمشان نسبت به بندگانخدا بود. پس کفر ورزیدند و از رحمت خدا دور شدند؛ زیرا ارتکاب گناهان و در پیش گرفتن راه ستمگری، مجازاتهای شدیدی دربر دارد.
(79) و ازجمله گناهانی که آنان را به عذاب گرفتار کرد این است که (﴿كَانُواۡ لَا يَتَنَاهَوۡنَ عَن مُّنكَرٖ فَعَلُوهُ﴾) آنان منکر را انجام میدادند و یکدیگر را از آن منع نمیکردند. بنابراین فردی که مستقیماً گناه را انجام میداد، با کسی که گناه را انجام نداده بود و میتوانست از آن نهی کند اما نهی نمیکرد، شریک میشود. و این بیانگر آن است که آنان دستورات خدا را دستِ کم میگیرند و معصیت و نافرمانی او را سبک میانگارند. و چنانچه با دیدۀ تعظیم و بزرگداشت به پروردگارشان نگاه میکردند، به هنگامیکه حریم الهی زیر پا نهاده میشد، خشمگین شده و غیرت آنان به جوش میآمد. و دلیل اینکه سکوت در برابر منکر ـ در صورتی که آدمی قدرت نهی از آن را داشته باشد ـ عقوبت و مجازات خدا را در پی دارد، این است که مفاسد بسیار زیادی از این امر نشأت میگیرد که به آنها اشاره میکنیم: 1ـ سکوت، گناه محسوب میشود، هرچند که سکوت کننده خود مرتکب گناهی نشده باشد. و همچنانکه باید از گناه دوری جست، باید گناهکاران را نیز نصیحت نمود و از ارتکاب گناه بازداشت. 2ـ همچنانکه قبلاً نیز اشاره شد، سکوت در برابر گناه، به منزلۀ سبک شمردن آن است. 3ـ سکوتِ آحاد جامعه، سبب میشود که اهل معصیت و بزهکاران بر ارتکاب گناهان و نابهنجاریها جرأت و جسارت پیدا کنند. و چنانچه از این اعمال نهی نشود، فتنه و فساد ازدیاد یافته و مصایب دینی و دنیوی فراوانی بهبار میآید، و افراد گناهکار شکوه و عظمت پیدا کرده و بیشتر از گذشته خود را نشان میدهند، و به گناه و عصیان مبادرت میورزند. و اهلخیر نیز از مقابلۀ با آنان بازمانده و نمیتوانند جلوی انحرافات آنان را بگیرند، و روز به روز بر ضعف و ناتوانی آنان افزوده میشود. 4ـ چنانچه انسانها در مقابل تبهکاران سکوت کنند، به تدریج چراغ علم و اندیشه به خاموشی گراییده، و جهالت و نادانی مستولی میشود؛ چرا که گناه و معصیت اگر تکرار شود، و بسیاری از مردم به آن بگرایند، و اهل علم و دین به مقابلۀ با آن نپردازند، گمان میرود که گناه محسوب نمیشود، و چه بسا جاهل تصور کند که این گناه، عبادتی نیکو است. و چه مفسدهای بزرگتر از آن است که آدمی حرام را حلال بداند؟! و چه فسادی خطرناکتر از آن است که انسان، باطل را حق بداند؟! 5ـ سکوت در برابر گناه، بسیاری اوقات موجب میشود که گناه در نظر گناهکاران آراسته گردد و دیگران نیز به آنان اقتدا نمایند؛ چرا که آدمی دوست دارد به همنوعان خود تأسی کند. البته سکوت در برابر گناه، مفاسد بسیار زیاد دیگری را نیز در بردارد که به همین مقدار اکتفا میشود.پس چون سکوت، این پیامدها را در پی دارد، خداوند به صراحت اعلام نمود که کافرانِ بنیاسرائیل، به سبب گناهانی که مرتکب شدند، مورد لعن و نفرین پروردگار قرار گرفتند، به ویژه به سبب گناهِ بزرگ «سکوت در مقابل ارتکاب گناه.» [ (﴿لَبِئۡسَ مَا كَانُواۡ يَفۡعَلُونَ﴾) چه عمل بدی را انجام دادند!]
(80) (﴿ تَرَىٰ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ يَتَوَلَّوۡنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواۡ﴾) بسیاری از آنان را مییابی که کافران را به دوستی میگیرند، و محبت آنان را در دل دارند، و به یاری و نصرت آنان میشتابند، و ولایت و رهبری آنان را میپذیرند. (﴿لَبِئۡسَ مَا قَدَّمَتۡ لَهُمۡ أَنفُسُهُمۡ﴾) این کالای بیرواج و این معاملۀ خسارت دیده، بد چیزی است که از پیش فرستادند؛ چرا که خشم و غضب خدا را درپی دارد، و موجب میشود برای همیشه در آتشِ جهنم باقی بمانند. آنان خودشان بر خویشتن ستم کردند، و این مهمانی نامبارک و شوم را برای خود تدارک دیدند، و خویشتن را از نعمت پایدار و همیشگی محروم نمودند.
(81) (﴿وَلَوۡ كَانُواۡ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلنَّبِيِّ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مَا ٱتَّخَذُوهُمۡ أَوۡلِيَآءَ﴾) و اگر به خدا و پیامبر و آنچه بر او نازل شده است، ایمان میآوردند، آنان را به دوستی نمیگرفتند؛ زیرا ایمان به خدا و پیامبر و به آنچه براو نازل شده است، بر بنده واجب میگرداند تا پروردگار و دوستان پروردگارش را دوست بدارد، و با کسی که به خدا کفر ورزیده و با وی دشمنی کرده و در ارتکاب گناه و نافرمانیِ خدا شتاب میکند، دشمنی ورزد. پس شرط ولایت خدا و ایمانِ به او، آن است که دشمنان خدا به دوستی گرفته نشوند. و اینها فاقد این شرط بودند، پس مشروط نیز منتفی است. (﴿وَلَٰكِنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُمۡ فَٰسِقُونَ﴾) اما بسیاری ازآنان فاسق هستند؛ یعنی از اطاعت پروردگار و ایمان به خدا و پیامبر، بیرون رفتهاند. و از جملۀ فسق آنها این است که، با دشمنان خدا دوستی میکنند.